جدی نگرفتن خطر زلزله در ایران و عدم وجود سیاست سختگیرانه برای پیشگیری از تبعات و تلفات آن باعث شده همچنان کشور از زلزله آسیبهای غیرقابل جبرانی ببیند. اصطلاح ساختمانهای نوساز فرسوده چندسالی است که باب شده است. ساختمان هایی که با مصالح بی کیفیت توسط پیمانکاران و سازندگان ساختمانی به بهره برداری میرسند و لی عمر مفید آنها بسیار پایینتر از استانداردهای عرف در جهان است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، بار دیگر زلزلهای در ایران روی داد و خسارات جانی و مالی فراوانی را نیز به دنبال داشت، امری که بارها و بارها در تاریخ ایران روی داده و آمادگی در مقابل آن در حد مطلوبی قرار ندارد.
مسئولان، مردم و کارشناسان همگی به خطر زلزله در ایران و گسلهای موجود پرخطر آگاهی دارند. ایران در ۱۸ سال اخیر لرزشها و زلزلههای ریز و درشت بسیاری را تجربه کرده است. زلزلهای مانند بم با قدرت ۶. ۵ ریشتر که بهای جان بیش از ۳۰ هزار نفر و ویرانی کامل این شهر تمام شد و زلزلههای دیگری، چون آذربایجان در سال ۹۱ که چندین شهر را درگیر و بیش از ۳۰۰ کشته بر جای گذاشت.
ایران تجربه زلزلههای مرگبار دیگری، چون بوئین زهرا و طبس را نیز داشته است. حال پس از مدتی بار دیگر زلزلهای در مرز ایران و عراق روی داده که صدها کشته و زخمی بر جای گذاشته و خسارات مالی فراوانی نیز ایجاد کرده است. زلزلهای به بزرگی هفت و سه دهم بخشهای وسیعی از شمال شرقی عراق و غرب ایران را لرزاند و باعث مرگ صدها نفر از هم وطنانمان شد. پس از زلزله بزرگ، صدها پس لرزه دیگر نیز متعاقب آن روی داده است.
بهرام عکاشه، زلزله شناس معروف کشور در اظهارنظری جالب گفته بود که تنها ۱۵ شهر از میان ۵۰۰ شهر مطالعه شده، کم خطر در برابر زمین لرزه بوده اند: "شهرهای کشور را میتوان از نظر میزان خطر زلزله به چهار دسته شامل خطر خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم تقسیم کرد که از حدود ۵۰۰ شهر کشور که لرزه خیزی آنها مطالعه شده تنها ۱۵ شهر کم خطر هستند و اکثر آنها آسیب پذیری زیادی نسبت به زلزله دارند. "
مشاهده تصاویر و گزارشهای ارسالی از زلزله کرمانشاه نشان میدهد که بسیاری از ساختمانهای نوساز ویران شده اند. شهرهایی که به کانون زلزله نزدیکتر بوده اند، آسیبهای به مراتب بیشتری دیده اند و حتی مراکز درمانی و بیمارستانی نیز از آسیبها مصون نماده اند. فرهاد تجری نماینده سرپل ذهاب در اظهارنظری گفته است: "سرپل ذهاب یک بیمارستان دارد که آن هم در این حادثه تخریب شده است. بیماران و پرسنل این بیمارستان در زیر آوار ساختمان مدفون شده و امکان ارائه خدمات از جانب این مرکز وجود ندارد. "
در این بین ساختمانهای احداث شده تحت پروژه مسکن مهر در شهرهایی، چون سرپل ذهاب و قصر شیرین، با خسارات قابل توجهی روبه رو شده اند. این امر نشان میدهد که بی مبالاتی در ساخت و سازهای مسکن در ایران همچنان با شدت ادامه دارد.
جدی نگرفتن خطر زلزله در ایران و عدم وجود سیاست سختگیرانه برای پیشگیری از تبعات و تلفات آن باعث شده همچنان کشور از زلزله آسیبهای غیرقابل جبرانی ببیند. اصطلاح ساختمانهای نوساز فرسوده چندسالی است که باب شده است. ساختمان هایی که با مصالح بی کیفیت توسط پیمانکاران و سازندگان ساختمانی به بهره برداری میرسند و لی عمر مفید آنها بسیار پایینتر از استانداردهای عرف در جهان است. حال به گوش میرسد که امضاهای مهندسان ناظر ساختمانی نیز به راحتی به فروش میرسند و پیمانکاران با خیالی راحت میتوانند، ساختمان خود را با کمترین نظارتی بالا ببرند.
متاسفانه شهرسازی در کشور به بدترین نوع خود در حال پیگیری است. زلزله خطری است که همیشه در کمین این نوع شهرسازی است و حتی با زلزله هایی با قدرت کم نیز شاهد ترک خوردگی و یا ویرانی ساختمانها هستیم. این در حالیست که وقوع زلزله در شهرهای بزرگ و کلانشهرها به مراتب خسارات و تلفات بسیار بالایی ایجاد میکند.
در شهر تهران که صنعت ساختمان سازی به صنعت بساز و بندازی تبدیل شده است، یک زلزله با قدرت کم میتواند میلیونها کشته و زخمی و خسارات مالی غیرقابل جبرانی ایجاد کند. به نحوی که پیش بینی میشود با وقوع زلزله قوی در تهران، پایتخت ایران تغییر خواهد کرد و تا چندین دهه توان بازسازی خود را نخواهد داشت.
دکتر عکاشه در این زمینه میگوید:"من قویا به این باور دارم اگر فاجعهای که منتظرش هستم رخ بدهد تعداد کشتهها میلیونی خواهد بود و شهر تهران برای حداقل ۱۰ سال تعطیل خواهد شد. متاسفانه من به این قضیه ایمان دارم و بارها در مورد آن هشدار دادهام، با توجه به شناختم از مناطق و گسلها و اطلاع از تاریخچه تهران، کوههای البرز و حرکت صفحههای ایران مرکزی و البته با وضعیتی که ساختار شهرسازی تهران و تراکم خیابانها و ساختمانها هم در تهران و هم در اطراف تهران، یعنی شهرهای اطراف و حاشیهها با قاطعیت میگویم که فاجعه رخ خواهد داد، فاجعهای که تا سالهای سال قابل گذر نیست. "
وی درباره پیش بینی زلزله در ایران گفته است:" به عقیده من با محاسباتی که انجام داده ام در ۱۵ سال آینده برای تهران انتظار یک زلزله شدید دارم. هر چند زلزله یک حادثه طبیعی است و ریاضیات و فیزک سرش نمیشود. نه ما نه ژاپنیها و نه آمریکاییها نمیتوانند اظهارنظر قطعی بکنند. جاییکه زلزله آمده دوباره میآید در این گزاره هیچ شکی وجود ندارد و این مهم است. "
سید امیر محسن ضیایی، رئیس سابق جمعیت هلال احمر خطر زلزله در تهران را قطعی دانسته بود و با اشاره به اینکه آمادگی مردم و مسئولان برای مقابله با زلزله احتمالی در تهران بسیار کم است، گفته بود:" نمیتوان از وقوع زلزله در تهران بی توجه گذشت واقعا فکر این زلزله شبها به یکی از دغدغههای من تبدیل شده است که اگر چنین اتفاقی بیفتد ما چه کاری در مقابل آن میتوانیم انجام دهیم. "
بنابراین نمیتوان به سادگی از کنار زلزله هایی که هر چندسال یکبار در ایران روی میدهند گذشت و تجربیاتی از آن نیاندوخت. تا چه زمانی قرار است در مقابل زلزله هایی با قدرت نسبی متوسط نیز شهرها و روستاهای ایران دچار آسیبهای خسارت باری شوند؟ ساخت و سازهای غیراصولی و غیراستاندارد چرا باید ادامه پیدا کنند و هیچ کس مسئولیت این نابسامانیها را بر عهده نگیرد؟ با وجود آگاهی به خطرات زلزله چرا سرمایه گذاری کلانی برای بهبود زیرساختها و بهبود امکانات برای رسیدگی به مناطق زلزله زده صورت نمیپذیرد؟ این مماشات و بی توجهی عمری دراز دارد و ما ایرانیها چه مسئولان و چه مردم تنها عادت به تاسف خوردن پس از وقوع بلایا داریم، ولی برای پیشگیری و کاهش خسارات اقدام خاصی صورت نمیدهیم.