گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم:« موشه یعلون» وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی در پارلمان این رژیم گفته
است؛ «افتخار میکنم که هیچکس به اندازه من، عرب و فلسطینی نکشته است»!
گفت: ولی مقامات رژیم صهیونیستی چرا حالا این اعترافها را میکنند؟! حالا
که روابط پنهان خود با آلسعود و برخی دیگر از کشورهای عربی را آشکار کرده و
قرار است با آنها ائتلاف کرده و خاله خواهرزاده شوند؟!
گفتم: ای عوام! مگر رژیم آلسعود در قتلعام مسلمانان دست کمی از رژیم
صهیونیستی دارد؟! موشه یعلون در یک کلام به کشورهای دستنشانده عرب و سران
مزدور و کاسه لیس آن میگوید؛ حالا که در مسلمانکشی مثل هم هستیم، چرا
یکپارچه نشویم؟!
گفت: با سران سرسپرده عرب یکپارچه میشوند ولی دمار از روزگار ملتهای آنان در میآورند!
گفتم: گرگ و شتر با هم رفیق شده بودند و قرار گذاشتند خانه مشترکی داشته
باشند. یکروز که شتر برای چرا به صحرا رفته بود گرگ از غیبت او استفاده
کرد و دوتا از بچه شترها را خورد. وقتی شتر به خانه بر میگشت با حالتی
غمزده به او گفت؛ متاسفانه امروز حیوان درندهای حمله کرده و دوتا از
بچهها را خورده است! شتر با نگرانی پرسید؛ بچههای مرا یا بچههای تو را؟ و
گرگ گفت؛ من و تو نداریم، دوتا از آن پا پهنها را!!