ماجرای اظهار نظر سحر قریشی درباره ورود زنان به ورزشگاه و حمله گروههای مخالف، گواه روحیه تمامیت خواهی گروههای با ظاهر آزادی خواه است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سحر قریشی، بازیگر سینما و تلویزیون، در مصاحبهای میگوید فوتبال دوست دارد، اما علاقهمند نیست برای تماشای آن به ورزشگاه برود. او در ادامه میگوید: «از اینکه کنار تعداد زیادی آقا قرار بگیرم منقلب میشوم، احساس امنیتم را از دست میدهم. کاملاً موافقم که اجازه نمیدهند خانمها به استادیوم بروند.»
این اظهار نظر صریح، کافی است تا به سرعت موجی از حمله و حمایت در شبکههای اجتماعی راه بیفتد. برخی مدافعان حقوق زن، بلافاصله در پست هایی به قریشی حمله کرده و را متهم میکنند که زنها را تحقیر و نظراتش را به جامعه تحمیل کرده است. مهناز افشار درباره او مینویسد: نمیشود حق نیمی از جامعه را انکار کرد، چون یک نفر در کنار مردان منقلب میشود!
زمانی نمیگذرد که شبکههای بیگانه نیز، آتش بیار معرکه شده و بر تنور نیمه افروخته میدمند. آنها در پست هایی قریشی را خائن نامیده و به انحاء مختلف او را تهدید میکنند. در همین زمینه هشتگ «زنان علیه زنان»، دست به دست میشود.
یک پست اینترنتی که البته جعلی و منتسب به یکی از سیاستمدارن زن هست، سحر قریشی را حقیر نامیده و به او پیشنهاد میدهد در اندرونی خانه به کلفتی و سرویس دادن مشغول شود؛ و در ادامه یکی از کانالهای تلگرامی خارج نشین پیشنهاد میکند مردم، پیج شش میلیونی قریشی را آنفالو کنند تا حساب کار دستش بیاید.
رمزگشایی یک خصلت خطرناک و در نقاب فارغ از آنکه ایده و استدلال سحر قریشی درباره عدم حضور زنان در ورزشگاه تا چه حد صحیح باشد، از این زد و خورد اینترنتی یک نکته مهم قابل اکتشاف است؛ اینکه گروه هایی که در ظاهر خود را مدافع حقوق و سینه چاک آزادی میدانند، گاهی در برابر نظر مخالف، آنچنان از کوره در میروند که ژست صبورانه خود را دریده و با قمه و تانک وارد میدان مباحثه میشوند. آنها تمام قوای در اختیارشان را اجیر کرده و با هجوم توده ای، فرد مد نظر را سرکوب میکنند. چه بسا این سرکوب گری ناشی از روحیه تمامیت خواهی پنهان در وجود ایشان است که با فقر استدلال و ضعف تحمل همراه شده و میدان گفتگوی سازنده را به میدان حق کشی و عربده جویی بدل میکند. متأسفانه رسانه سکولار و ضد نظام نیز، با ایجاد دسترسیهای ویژه برای این گروهها و ضریب دادن به توان رسانهای آنان، میکوشند قیافه خشن آنها را روتوش و تمیز کنند تا این روحیه قلدرمابانه از دیدرس مخاطب عام پنهان بماند.
اما بر مخاطبِ حق طلب لازم است در این صحنههای زد و خورد، روحیات باطنی گروهها را شناسایی کرده و با تذکر به خود و دیگران، دامهای نیرنگ آنان را پاره سازد.