به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجومشروح گفت و گوی تفصیلی مرتضی طلایی فرمانده پیشین نیروی انتظامی تهران بزرگ و نماینده دو دوره شورای اسلامی شهر تهران و نایب رییس دوره چهارم شورا را خواهید خواند:
با گذشت بیش از پنج ماه از استقرار شواری پنجم و انتخاب آقای نجفی به عنوان یک شهردار همسو با شورا، ارزیابی شما از عملکرد دوره جدید یا شهرداری چیست؟
به نظر من باید به این نکته توجه بکنیم که ما فارغ از نگرش و سلیقه ای که آن دوستان دارند یا ما داریم آرزویمان این است و امیدوار به این هستیم که دوستانمان چه در شورای پنجم چه در شهرداری موفق به خدمت به مردم و جامعه باشند اعتقاد ما این است. امروز که هستند آنها را به رسمیت می شناسیم و برای شان آرزوی موفقیت داریم که انشالله بتوانند به مردم و جامعه خدمت بکنند.
شما در انتخابات شورا ابتدا رد صلاحیت شدید و پس از آن تایید در این باره چه نظری دارید؟
بحث تایید صلاحیت ها، بحث اعتراض ها به نتیجه انتخابات و درخواست ها برای اینکه به هر حال تعدادی از صندوق ها بازشماری شود ما در همه این زمینه ها حرف داریم. ولی بالاخره مرز بین انقلابی بودن و انقلابی گری و غیرانقلابی بودن را در همین می دانیم اصولگرایی و غیر اصولگرایی را در همین می دانیم وقتی رسیدیم به یک نقطه ای که از این به بعد به ضرر جامعه است به ضرر انقلاب است سکوت کردیم و گفتیم بفرمایید.
حتی حرف هم که زدیم حرف های خیلی رسمی و قانونی بودند. هیچ گونه سرو صدا و اعتراضی نکردیم. به مراجع ذی صلاح دادیم بعد هم تمام کردیم بنابراین به هر حال امروز آن دوستانمان هستند شاید خیلی ها یا خود دوستانمان تصورشان این باشد که اظهار نظرهایی که ما می کنیم متاثر از برد و باخت است یا متاثر از نگرش های سیاسی و سلیقه ای مان است پس با حرف هایی که می زنیم می خواهیم رقیب مان را بزنیم، نه من اعتقادی به این مساله ندارم. هر جای کار هم به تجربه ما نیاز داشته باشند، حاضریم کمک کنیم تا نتیجه ای برای مردم برای شهر، کشور و نظام انشاالله مفید و موثر باشد.
تا حالا کمکی نخواستند؟
خیر. در فاصله شش ماه مقداری قضاوت کردن زود است اگر چه اشکال است و این عیب است چرا که اگر یک نظام سیستماتیک دارد کار می کند. اگر بپذیریم به اینکه فارغ از نگرش ها و سلیقه ها، وقتی مدیریتی جابه جا می شود یا یک سیستمی جا به جا می شود، کار روی ریل دارد می رود. آدم های بعدی می آیند باید راه را ادامه بدهند، جلو ببرند ولی متاسفانه در کشور ما این چنین نیست، هر جابه جایی صورت می گیرد ما شاهد کن فیکون کردن وضع موجود هستیم، گذشته را به چالش کشاندن و زیر سوال بردن هستیم و وقتمان را صرف این مسائل می کنیم. بنابراین چون اشکال در جامعه ما و مدیریت اجرایی ما هست من اعتقاد دارم که مقداری صبر کنیم که نتیجه چه می شود. اگر چه به هر حال اگر بخواهیم از حوزه تخصصی و تجربی بر حسب کاری که در شورا داشتیم نگاه کنیم به نظر می رسد که دوستان ما باید تحرک بیشتری داشته باشند، باید بیشتر متمرکز بشوند به اینکه وقت و انرژی صرف اقداماتی بشود که خروجی آن را در جامعه مردم لمس کنند و ببینند که این اتفاق افتاد.
خب حالا مصداق بگویم در سال های قبل در دهه گذشته وقتی موضوع آلودگی هوا مطرح می شد بالاخره در جامعه حرف و حدیث زده می شود عده ای می گفتند شهرداری، عده ای می گفتند دولت مقصر است، هرکسی یک چیزی می گفت ولی شما این ایام را می بینید بدترین روزها را پشت سر گذاشتیم اما گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است. قبلا اگر یک دستفروش را سدمعبر شهرداری می گرفت هزار صدا آن طرف و این طرف بود کلی جار و جنجال بود تا جایی که گفتوگوهای سطح ملی به این استناد می شد که آقا شما به این دلیل صلاحیت ندارید یا اشکال برای تان وارد است که مثلا سیستم شما و عوامل نقطه آخر تشکیلاتی شما در یک ماموریتی با دست فروش برخورد کردند. اگر چه آن را نمی پسندیم و تایید نمی کنیم برخورد با دست فروش با آن شیوه را ولی الان اتفاق می افتد انگار نه انگار در واقع به یک نوعی می خواهم بگویم که یک فرصتی در اختیار دوستان ماست که این فرصت دست کم در دهه گذشته در اختیار ما نبود آن هم اینکه به حمدالله یک مجلس و یک دولت یک مدیریت شهری یکپارچه و منسجم و همراه و همگام و همدل با همدیگر هستند و این یک فرصت خوبی است.
از این شرایط به ظاهر همدلی استفاده ای می کنند ؟
امیدوارم که از این فرصت استفاده کنند و مسائل کلان شهر تهران را حل کنند. مسائلی که الان در تهران است مهمترین آن ایجاد مدیریت یکپارچه شهری است. مشکل شهر تهران این نبود که شهردار فقط در جلسات هیات دولت شرکت کند، چه فایده ای دارد خب حالا هفته ای دو جلسه شهردار محترم به جلسه دولت می رود. حضور شهردار در جلسات هیات دولت باید در واقع بیان کننده مشکلات شهر تهران و مدیریت شهری باشد. می خواهم بگویم که فرصت خوبی است و انتظار جامعه و کنشگران فعال سیاسی و اجتماعی این است که این فرصت به وجود آمده تا بتواند چند مشکل اساسی از شهر تهران را حل کند مثل مدیریت یکپارچه شهری و حمل و نقل عمومی طرح حریم شهر تهران و تعیین تکلیف کردن بافت فرسوده و ....
اگر در این دوره حضور داشتید اولویت هایتان برای پایتخت چه مسائلی بود؟
طلایی: از دیدگاه من اینها همچنان اولویت های تهران بوده و هست تا تمام بشود. اگر چه همه اولویت ها این نیست. ما در حوزه های فرهنگی و اجتماعی هم همانگونه که در گذشته منتقد بودیم و اگر چه خودمان در متن کار بودیم اما نسبت به شیوه و سیاست ها و اقدامات آن منتقد بودیم. در موضوعات فرهنگی و اجتماعی باید با مبانی صحیح و درست با فرهنگ مبتنی بر شریعت با رویکرد مردم را در امور دخیل کردن و سهیم کردن کار کنیم.
آلودگی هوا زمانی حل می شود که برای آن مدیریت کنید که حمل و نقل را به سطح استاندارد برسانید و به طرح جامع حمل و نقل عمل بشود، آن وقت بگویید خودرو بیرون نیاید. در فاصله استاندارد تعیین شده مردم دسترسی به وسیله نقلیه اعم از تاکسی، مینی بوس، مترو و اتوبوس داشته باشد آن وقت می توانید بگویید مردم امروز خودرو بیرون نیاورید وقتی خودرو به عنوان مهم ترین آلاینده هوا مطرح است یا بحث ناوگان حمل و نقل فرسوده و عمومی ما از خود اتوبوسرانی تا دستگاه ها و سازمان هایی که از اتوبوس استفاده می کنند، کارخانه ها و سایر کارخانه هایی صنعتی که در اطراف تهران داریم. این ها موضوعاتی است که بالاخره در یک نقطه ای باید به صورت جدی اراده ای باشد برای حل کردن اینها. اگر ما مقطعی یا به قول قدیمی ها وصل پینه اش بکنیم این کار را حل نمی کند.
در ۱۲سال اخیر جریان اصولگرا به شهر تهران حاکم بود، برای آلودگی هوا، مدیریت یکپارچه شهری و بافت فرسوده آمار دارید یا اگر پیشرفتی بوده بفرمایید؟ آقای هاشمی در برنامه جهان آرا گفتند ما چهار پنج ماه است که سرکار هستیم، گزارشی هم که دارم به شما می دهم گزارش دوره قبل است. گفتند که تهران برای امداد 300 هزار زلزله زده آماده است خب شهردار تهران هم رییس ستاد بحران است این موضوع و این عدم آمادگی به کم کاری شهرداری برمی گردد یا به کم کاری دولت یا دستگاه های زیر مجموعه؟
حالا این اطلاعات باید مبانی علمی داشته باشد برای این که شهر تهران برای چه مقدار ظرفیت آمادگی دارد. در شرایط بحران جمعیت را ساماندهی کند. این اصلا خودش طرح دارد. موضوع زلزله طرح جامع دارد، امداد از کدام استان ها و از کدام محورهای تهران پشتیبانی کنند. اما زلزله در تهران پیامدهایش قابل پیش بینی نیست اصلا پیامدهای زلزله تهران قابل پیش بینی نیست.
شاید که مهم ترین کارهای زیر بنایی که باید انجام بشود تا در صورت وقوع زلزله ما پیامدها را به حداقل برسانیم یک راهبرد باشد نگاه به راهبرد ها خیلی مهم است. ما راهبردمان در موضوع زلزله نمی تواند این باشد امکان اسکان پنج میلیون نفر فراهم بکند، این مشکل را حل نمی کند ما باید زیر ساخت های لازم را در تهران اصلاح کنیم درست بکنیم برای این که در صورت وقوع زلزله حداقل خسارت را داشته باشیم اینجا بافت فرسوده می شود موضوع .
اینجا موضوع کل ساخت و ساز می شود یک مساله، آیا ساخت و سازهای فعلی ما استاندارد برابر زلزله مقاوم است؟ آیا بافت های فرسوده برابر زلزله شرایط مناسب دارد؟ آیا مراکز درمانی و امدادی در صورت وقوع زلزله امداد رسانی برایشان وجود دارد؟ چه کسی می داند؟ خود بیمارستان ها مقاوم سازی جدی نیاز دارند.
آماری دارید؟
اینکه در این بین سهم شهرداری چقدر بود، سهم دولت چقدر بود، مردم سهم شان چقدر بوده است، این مساله است. در هر دوره فارغ از اینکه کدام گروه دارند کار می کنند همیشه باید سهم هر کاری را تعیین کنیم و ببینیم ذی نفعان چه سهمی دارند.