به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، برخلاف دوسال قبل که همه دوست داشتند حتی در مراسم افتتاح جوی آبرسانی از روستای بالایی به روستای پایینی،بادی در گلو بیندازند و گویی اخبار پشت پردهای دارند که هیچکس دیگری ندارد، نگاه عاقل اندر سفیهی به شنوندگان بکنند و لب به تعریف و تمجید از مزایای برجام باز کنند، این روزها کمتر مقام دولتی است که دوست داشته باشد درباره برجام حرفی بزند یا از او درباره دستاوردهای این سند تاریخی چیزی پرسیده شود! اغلب دوست دارند کسی یادش نیاید آن روزها چه خبر بوده و آنها چه وعدهای داده بودند!
دیگر کسی دل و دماغ چانه زنی برای قانع کردن منتقدان ندارد و میکوشد هر سؤالی را با موضوعی کلیشهای منحرف کند تا کسی یاد آن روزها نیفتد! برخی هم که خود را زرنگتر میدانند ، مدام در حال تولید مسائل بیارزش و دست چندم ولی سرگرمکنندهاند! حتی رئیسجمهور هم که روزگاری منتقدان برجام را با رگبار ناسزاهایش مینواخت، اکنون ترجیح میدهد ناسزاها را در حوزههای دیگر خرج کند و در این فقره سکوت کند! یاحداکثر به نحوملایمی خبر بدهد که آمریکاییها در جاهایی خلف وعده کردهاند!
روزنامههای زنجیرهای که هر روز و حتی با ژست چاپ دوم دنبال دستاورد سازی برای برجام بودند ترجیح میدهند دیگر چیزی به روی خودشان نیاورند و از آن همه وعده دود شده یادی نکنند!
صدا و سیما هنوز گزارشهای نوستالژیک از هتل کوبورگ پخش میکند و جوری وانمود میکند که ما در پایان یک مهمانی شاد و مفرح، حداکثر ناراحت این هستیم که حیف! چه زود تمام شد! و دیگر هیچ!
نمایندگان و رئیسمجلس هم با ثبت آن 20 دقیقه تاریخی در حافظه تاریخ ،کار دیگری ندارند و وظیفهای برای خود متصور نیستند و لابد منتظرند تا فردا نوههای ما بعد از خواندن قراردادهای ترکمانچای و گلستان و... یادی هم بکنند از برجام!
اما این سوی معرکه با مردمی مواجه هستیم که به معنی واقعی هیچ طرفی از ماجرا نبستند و هیچ بهرهای نبردند! حکایتی تلخ و ناراحتکننده، آن هم نه به زبان کیهان و منتقدان که به زبان کسی که تا همین چند روز قبل بر خلاف بقیه مقامات دولت،جزء دو سه نفر مدافع برجام باقی مانده بود ! عباس عراقچی به تازگی تصریح کرده که :«انتظارات مردم از برجام برآورده نشد»! این اقرار صریح ،خبر آشکاری است که البته خیلی دیر به گوش مقامات رسیده وگرنه ماجرا از همان روزهای اول معلوم بود، منتها سرعت انتقال مسئله مهمی است!
اینکه ما در چه وضعیتی هستیم و چرا به اینجا رسیده ایم و پس از این چه باید کرد، موضوع بسیار مهمی است و باید بارها و بارها به آن پرداخت، اما بالجمله و در این نوشتار میتوان مروراندکی درباره آن داشت.
1- مهمترین دستاورد برجام، شناخت ماهیت غیر قابل اعتماد غرب بود که صد البته به بهایی بسیار عظیم و سنگین بدست آمد و یقینا میشد این تجربه را ارزانتر بدست آورد، و اگر به توصیههای رهبری عمل شده بود، اساسا کسب این تجربه، تحصیل حاصل و تکرار مکرر بود!
2- پس از برجام تا امروز بیش از 40 تحریم جدید از سوی آمریکا علیه ما تصویب شده است و در همین دوره، عده زیادی از مقامات و اشخاص حقیقی و حقوقی کشورمان در لیست سیاه تحریمی قرار گرفتهاند، این فرآیند، چیزی جدا از اصل عدم پایبندی آمریکا به برجام بود. یعنی درست همان زمانی که آمریکا به هیچ یک- دقیقا به هیچ یک- از تعهدات برجامیاش عمل نمیکرد، مشغول تصویب پیدرپی تحریمهای تازه علیه ما هم بود!
3- طبیعتا پرسش مردمی که امروز آقای عراقچی خبر از نا امیدی آنها از برجام را میدهد این است که دولت ما در مقام مقابله چه کرد؟! بسیاری از مردم هنوز این توصیه و فرمان اکید و صریح رهبر عزیز انقلاب را به یاد دارند که در نامه مورخ 29 مهرماه 94 نوشتند:« در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.» و اکنون این پرسش ساده پیش میآید که چرا علیرغم وضوح این دستور،هرگز روند اجرایی برجام متوقف نشد و هیچ واکنشی نشان داده نشد!؟ چرا نه تنها جلوی عدم وفاداری آمریکا به برجام سکوت کردید بلکه سکوت کردید تا تحریمهای تازه هم تصویب شود!؟
4- حقیقت را نمیتوان انکار کرد ، حتی اگر افرادی مثل دکتر عراقچی یا شخص رئیسجمهور تمایلی به بیان آن نداشته باشند.حقیقت این است که دولت ما امکان عملی برای رویارویی با اقدامات خصمانه آمریکا و همراهی موذیانه اروپاییها را نداشت! حتما تعجب میکنید اما این یک واقعیت تلخ است و نباید از نظر دور داشت. علت هم دوچیز بیشتر نیست نخست آنکه متن برجام از ابتدا پر از ابهام و اشکال و کاملا یک سویه نوشته شد، به نحوی که سرنوشت همه چیز به دست 5+1 سپرده شد و ما فقط متعهد بودیم نه منتفع! در این باره رهبر انقلاب هم فرمودند: «محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود.» اما علت دوم از آن تلختر است و آن، این که مسئولان ما و به خصوص شخص رئیسجمهور با سخاوتمندی غیرقابل درک و بلاوجهی،یکطرفه همه امتیازات کشورمان را که میتوانست ابزار چانهزنی در بزنگاه بدعهدیها باشد، درهمان اول کار با دست خودشان نابود کردند و به پای اعتماد به دشمن ریختند! یعنی برخلاف توصیه صریح رهبر انقلاب که فرمودند: «از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیه اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها به کلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزله نقض برجام است.» متاسفانه علیرغم این انذار مهم و دقیق،دولتمردان همه برگ برندههای کشورمان را قبل از بدست آوردن حتی یک امتیاز- تاکید میشود حتی یک امتیاز- سوزاندند و از دست دادند! اورانیوم غنی شده، آب سنگین، نیروگاه آب سنگین،نصب دوربین،حق دسترسی، پلمب مراکز و معادن و.... همه و همه امتیازاتی بود که ما میتوانستیم با آنها حقمان را از دشمن بگیریم و حالا دیگر نداریمشان!
5- اکنون گرد و غبار و هیاهوها خوابیده! روزنامهها تیتر نمیزنند «صبح بدون تحریم»! روحانی سخنرانیهای آتشین نمیکند و یادش نمیآید که قرار بود سیب و گلابی برجام برسد ! لاریجانی از تصویب 20 دقیقهای چیزی نمیگوید و...و البته حالا دلار نزدیک 5 هزار تومان است! حالا به گفته ظریف نمیتوانیم حتی یک حساب در انگلیس باز کنیم و حالا به اقرار زنگنه،پول نفت به کشور نمیآید چون ظاهرا نیازی نداریم! اکنون دوران دیوسازی از کاسبان تحریم به پایان رسیده و کسی از دولتمردان نمیپرسد که اگر آنهمه که شما میگفتید کاسب تحریم داشتیم و برجام دستشان را از سر ملت کوتاه کرده،چرا هیچ تاثیری در زندگی مردم و در اقتصاد کشور نمیبینیم؟! حالا روزگار عوض شده و باید دنبال دلالان قراردادهای یکطرفه با رنو بگردیم! دنبال دلالان هواپیماهایی که قیمتشان عزت و اقتدار ایران بود بگردیم و در یک کلام باید دنبال کاسبان برجام رفت!
6- اما واقعا موضوع «کاسبان برجام» در برابر آنچه رخ داده،هیچ است! یک سیستم هوشمند مدام خود را بازبینی میکند و اجازه انحراف از اهداف یا بروز خطا یا از کار افتادن سنسورها را نمیدهد. آیا اینجا هم چنین است؟! واقعیت این است که با نگاهی به پروژههای مشابهی که آمریکاییها در کشورهای دیگر و با هدف براندازی اجرا کردهاند میتوان به آسانی به این نتیجه رسید که عملیات رسانهای، دیپلماتیک، وحشتآفرینی نظامی و... همهوهمه حلقههای زنجیر بردگی و اسارتی است که آنها برای جامعه هدف طراحی کردهاند و اجرای هر بخش را به گروهی از عوامل مستقیم و غیرمستقیم خودشان سپردهاند و میسپرند. این موضوعات در دنیا تحت سختگیرانهترین تدابیر مورد شناسایی و کنکاش علمی و آکادمیک و البته امنیتی قرار میگیرد تا از یکسو راه بر تکرار بسته شود،از دیگر سو راه بر تحریف تاریخ بسته شود و بالاخره به کشف شبکه دشمن در داخل کشور منتهی شود. اما به نظر میرسد به زودی شاهد سر برآوردن سوپر انقلابیهایی خواهیم بود که سینه چاکتر از هر منتقد انقلابی و دلسوختهای، از بدعهدی آمریکاییها سخن میگویند و به روی خودشان هم نمیآورند که این نانی است که آنها در سفره مردم گذاشتهاند! فرصت و سرمایهای بود که در طرح و پروژه آنها ازجیب ملت به باد فنا رفت و اگر قرار به پیگیری باشد، آنها باید روی صندلی پاسخگو بنشینند نه منادی انقلابیگری! آیا بازهم مماشات میشود!؟