به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، مطابق با متن برجام، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تنها مرجع رسمی راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران است.
این نهاد بینالمللی از زمان انعقاد برجام در تیر ۹۴ تاکنون ۱۰ بار، پایبندی ایران به مفاد برجام را اعلام کرده است.
البته آژانس بینالمللی انرژی اتمی از آن جهت که به صورت غیرمستقیم تحت نظر و اداره قدرتهای جهانی بویژه آمریکا قرار دارد، در سالهای قبل رویکرد نچندان قانونمند و مغرضانهای در قبال فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان داشت و در شرایط کنونی نیز بر مبنای معیارهای قانونی و واقعیتهای موجود ناچار به تایید فعالیتهای هستهای کشورمان است و گرنه مسئولان آژانس با توجه به سابقهشان، در تبعیت و دنباله روی از خواستههای سردمدارن قدرتهای جهانی لحظهای تردید نمیکنند.
برای یادآوری نقضعهدها و سیاسیکاریهای آژانس در قبال پرونده هستهای ایران میتوان به فاصله سالهای ۸۲ تا ۸۴ اشاره کرد؛ سالهایی که ایران به موجب توافقات منعقد شده در سعدآباد تهران، بروکسل و پاریس، تعلیقهایی را در برنامه هستهای خود به صورت داوطلبانه پذیرفته بود، اما مسئولان وقت اژانس برای جلب رضایت قدرتهای جهانی با ارائه گزارشات خلاف واقع در مسیر برنامه هستهای ایران خلل وارد میکردند.
حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشورمان در فصل چهارم کتاب خاطرات هستهای خود تحت عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» گلایههای متعددی از عملکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی و مدیر کل وقت آن مطرح کرده و تصریح میکند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی دائما با انتشار گزارشهای دوپهلو درباره عملکرد هستهای ایران، نقش مهمی در به درازا کشیدن و حل نشدن این ماجرا داشت و حتی در ماجرای توافق سعدآباد با این که مدیرکل به طرف ایرانی قول داده بود آژانس از کلمه «تعلیق» برای سانتریفیوژهای نطنز، همان تفسیری را ارائه کند که مورد توافق ایران بود، در نهایت تحت فشار آمریکا و اروپا خلاف قولش عمل کرده و با تحمیل تفسیری متفاوت از وعده خود، باعث شد تا چند ماه بعد در توافق بروکسل، عملا ایران تعلیق گستردهتری را انجام دهد که البته آن توافق هم با عهدشکنی سه کشور اروپایی و فشار آمریکا به شکست انجامید و تنها حاصل آن توافق تعلیق غنیسازی و عقبنشینی ایران بود.
محمد جواد ظریف از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان در فاصله سالهای ۸۲ تا ۸۴ نیز در کتاب خاطرات خود تحت عنوان "آقای سفیر" به ذکر نمونهای دیگر از نقض عهدهای آژانس میپردازد و مینویسد:مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ناحق برای این که مشکلش را با آمریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز در منصبش باقی بماند، عبارت «Breach of the obligation to comply» را وارد گزارشش کرد. هیچ مبنای حقوقی برای این که مدیرکل بتواند عبارت فوقالذکر را در گزارش آژانس علیه ایران به کار ببرد وجود نداشت و همین عبارت بود که ما را به شورای امنیت برد.
سخنگوی تیم هستهای ایران در فاصله سالهای ۸۲ تا ۸۴، طی مصاحبهای به نقض عهد آژانس اشاره میکند و میگوید: «البرادعی قبل از ورود سه وزیر خارجه اروپایی به تهران آمد. دکتر روحانی ملاقات خصوصی با وی داشت و چند بار از او پرسید که از نظر آژانس معنی تعلیق چیست؟ او صریح گفت: خودداری از گازدهی به سانتریفیوژها. وقتی وزرای سه کشور اروپایی آمدند دعوای اصلی بر سر تعلیق بود.
روحانی به اعتماد حرف و قول و تعریف البرادعی بعد از مشورت تلفنی با مقامات عالی، پذیرفت که تعلیق بر اساس تعریف آژانس بینالمللی انرژی هستهای صورت گیرد. بعد از یک ماه آژانس دوسه صفحه بدون امضا و بدون سربرگ آژانس برای ما فاکس کرد که تعلیق را وحشتناک فراگیر تعریف کرده بود یعنی تعلیق گازدهی، تولید و مونتاژ و نصب سانتریفیوز، تعلیق پروژههای اصفهان و نطنز و اراک و حتی ساختوساز. ما شوکه شدیم. وقتی از البرادعی پرسیدیم گفت: تعریف فنی و قانونی آژانس همان است که من گفتم. این برگه تعریف سیاسی تعلیق است که توسط قدرتهای بزرگ تعیین شده و من هم اختیاری ندارم. به همین دلیل هم من نه امضا کردم و نه حاضر شدم روی سربرگ آژانس بیاورم. البته البرادعی همین حقیقت را در کتاب «عصر فریب» خود هم بعدا اقرار کرد.»
سوگیریها و سیاسی کاریهای مسئولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دورههای مختلف تنها در بیان مسئولان کشورمان نمود نداشت، بلکه خود مقامات و مسئولان آژانس نیز بر این شیوه اذعان داشتند؛ محمد البرادعی مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی در کتاب خاطرات خود تحت عنوان "عصر فریب" بر مشی سیاسی کارانه و ناعادلانه آژانس در قبال پرونده هستهای ایران تاکید میکند و مینویسد: در جلسه با بوش رئیس جمهور وقت آمریکا در ارتباط با ایران بر ضرورت پیشگرفتن سیاست تهدید و پاداش تاکید کردم.