به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، «مهدی نصیری» در کانال تلگرامی خود نوشت:
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشته است:
«حالا روشن شده جریانی که احمدینژاد را سر کار آورد، صلاحیت تصدی کارسیاسی ندارد.... آنهایی که در پشت صحنه آقای احمدینژاد را آوردند اگر چه ممکن است انگیزه بدی نداشتند، ولی تجربه چهل ساله انقلاب نشان داده است که این آقایان محترم برای میدان سیاست و عمل و اجرا ساخته نشدهاند و همیشه هم در تشخیص وظیفه دچار اشتباه میشوند، اینان همان کسانی هستند که در دهه شصت مورد خطاب حضرت امام قرار گرفتند که شما حتی نانوایی یک شهر کوچک را هم نمیتوانید اداره بکنید.»
این روزنامه افزوده است:
«به گزافه نگفتهایم اگر بگوییم اینها قدرت پیدا کنند، تلگرام که هیچ حتی تلفن ثابت را هم ازمردم مضایقه میکنند. فضای مجازی در نگاه اینان « بلای جان مردم است!» در حالی که خود این نگاه و تفکر، بزرگترین بلای جان مردم شده»
بنده اکنون نمی خواهم به تحلیل ماجرای آقای احمدی نژاد و نیز علل انحراف و سقوط او بپردازم اما لازم می دانم در باره آنچه روزنامه جمهوری اسلامی در باره آن سخن امام در باره کسانی که توان اداره یک نانوایی را هم ندارند، نوشته است (به دلیل آن که در متن تحولات دهه شصت در سردبیری روزنامه کیهان بوده ام)، و نیز درباره حمایت این روزنامه از پیام رسان تلگرام، نکاتی را برای خوانندگان به خصوص جوانان عرض کنم:
روزنامه جمهوری اسلامی این ماجرا را که امام به کسانی از جریان موسوم به راست در دهه شصت گفتند که شما یک نانوایی را نمی توانید اداره کنید، ناقص و بلکه محرف و بدون امانتداری بازتاب داده تا نفعی سیاسی برای مسائل روز از آن برداشت کند. بله قابل انکار نیست که امام در دهه شصت به طیف و عناصری از جریان موسوم به راست آن روز شامل جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز بابت برداشتهای فقهی بن بست آفرین و فارغ از ضرورتهای فقه حکومتی ای که داشتند، تشر زدند و آنها هم البته بعد از اعلام فتوای امام در باره ولایت مطلقه فقیه و اختیارات ولی فقیه، به اصلاح مواضع خود پرداختند.
جریان موسوم به چپ آن روز (و اصلاح طلب امروز) بعد از اعلام موضع صریح امام در باب ولایت مطلقه فقیه و اختیارات فوق العاده ولی فقیه (که البته امروز دیگر هیچ جذابیتی برای اصلاح طلبان ندارد) فرصت را غتیمت شمرد (همین فرصت طلبی ای که الان روزنامه جمهوری با تمسک به قضیه احمدی نژاد دارد مرتکب می شود) و گمان برد که الان فرصت مناسبی برای از صحنه بدر کردن رقیب و قبضه کامل قدرت است و لذا حملات تندی را با عناوینی چون اسلام سرمایه داری و اسلام آمریکایی و اسلام سازشکار متوجه جامعه مدرسین و جامعه روحانیت و کل جریان موسوم به راست آن روز کرد؛ اما از آنجا که معلوم بود مقصود حضرت امام نه حذف یک جریان که اصلاح آن بود، در همین ایام به حمایت هایی تلویحی یا تصریحی از جریان جامعه روحانیت و جامعه مدرسین پرداختند تا سودای انحصار طلبانه جناح چپ را نقش بر آب کنند. از جمله این موارد حمایت قاطع امام از جامعه مدرسین در اردیبهشت سال ۶۸ (یک ماه قبل از ارتحال) در نامه ای به آیت الله مشکینی بود که در آن متذکر شدند:
«شما از قول من به فرزندان انقلابیام بفرمایید که تندروی عاقبت خوبی ندارد. اگر آنان جذب حضرات آقایان جامعه محترم مدرسین نشوند، در آینده گرفتار کسانی خواهند شد که مروّج اسلام امریکاییاند.»
و اما در مورد آنچه روزنامه جمهوری در باره تلگرام و دفاع از این پیام رسانِ در قبضه و کنترل اجانب نوشته بحث بسیار است که باید در مجالی دیگر به آن پرداخت اما مدیر مسئول روزنامه جمهوری حتما مطلع است که دعوای اساسی در باره تلگرام نه بر سر بیکار شدن عده ای و یا زشتی فیلترینگ و سانسور و از این ژستهاست بلکه مساله این است که عده ای از آقایان مورد حمایت روزنامه جمهوری، در محافلشان گفته اند که نظام و رهبری تریبون دارند و آن صدا و سیماست و ما تریبونمان تلگرام است، نباید آن را از دست بدهیم!
ضمنا باید به روزنامه جمهوری آزادیخواه و طرفدار فضای باز رسانه ای امروز با مدیر مسئول محترم همان سالها، یاد آور شد که در دهه شصت روزنامه جمهوری اسلامی معروف به انجمن اسلامی مطبوعات بود؛ یعنی مانند انجمن های اسلامیِ کم ظرفیتِ برخی ادارات در دولت آقای مهندس موسوی، نقش محتسب و داروغه را ایفا می کرد تا کسی در مطبوعات دست از پا خطا نکند و این داروغه گی تا اوایل دهه هفتاد هم ادامه پیدا کرد و یکی از مواردش آنجا بود که در مقاله ای خطاب به شهید آوینی سردبیر مجله سوره (چهار ماه قبل از شهادت) به خاطر چاپ داستانی نوشت: «آقای سردبیر به خدا هم فکر کنید!» و در آن مقاله البته سیاستهای حوزه هنری با مدیریت آقای زم را هم (که احتمالا الان به خاطر نقش فعال آقا زاده اش در تلگرام از دوستان روزنامه جمهوری اند) به باد انتقاد گرفت.