به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، «حسین شمسیان» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
امسال روز ملی انرژی هستهای همزمان بود با روز رکورد شکنی قیمت دلار و التهابات شدید ارزی در کشور. شاید تماشای تصویر تابلوی صرافیها، بهترین گزارش باشد از آنچه دادیم و آنچه به دست آوردیم و به قول رئیسجمهور محترم، از«هنر دیپلماسی»!
طبق معمول ، در این روز خاص رئیسجمهور سخنرانی کرد و به موضوعات مختلفی پرداخت اما در بین سخنان وی، نکتهای بسیار حائز اهمیت وجود داشت که با درک دقیق آن، میتوان به علت اوضاع امروز و آمادگی برای التهابات سختتر پی برد.
روحانی در آن جلسه گفت: «ما ملّتی هستیم که فرهنگ و دین مان به ما یاد داده که اگر با کسی عهد و پیمانی بستیم و توافقی انجام دادیم، ما آغازگر نقض آن پیمان و آن توافق نخواهیم بود. خیلی تحریکات در طول این دوسال بعد از برجام انجام دادند که با دست خودمان برجام را تخریب کنند؛ این هم از سادگی آنها بود. نمیدانستند ملّت ایران، هوشیارتر از این حرفهاست... اگر شما میخواهید نقض عهد کنید، در برابر نقض عهد باید بهای آن را خودتان پرداخت کنید، نخواهید با بهای ملّت ایران شما نقض عهد کنید.»
در این باره چند نکته قابل طرح است:
۱- اینکه مسلمان باید به عهد پایبند باشد،اصل درستی است و کسی نمیتواند در آن تشکیک کند. اما اسلام تنها همین یک اصل را ندارد. مثلا از مومن خواسته شده که کیّس و زیرک باشد و سرش کلاه نرود. خواسته شده که کید دشمن را پیشبینی کند و از مکرش غافل نباشد ،خواسته شده که به دشمن اعتماد نکند و فریب لبخند او را نخورد. تمام اینها و دهها شرط دیگری زیست مسلمانی در عرصه اجتماع، جزء متون مسلم و خدشه ناپذیر دینی ماست که اغلب مردم با آنها آشنایند و زندگی میکنند. حال اگر کسی همه آن توصیهها را زیر پا بگذارد و برای توجیه یک کار، مدام بر روی یک اصل پافشاری کند، چه معنایی دارد!؟ یعنی میشود به بعضی آموزههای اسلام پشت کرد و بعضی را به کار گرفت!؟
۲- اگر در پیمانی یک طرف همه تعهداتش را عملی کند و طرف دیگر ضمن نقض عهد، بازهم به منافع طرف پیمان حمله کند، آیا عقل و دین همچنان حکم میکنند که در این پیمان بماند،باج بدهد و ملتش را خفیف کند!؟ این آموزه کدام اسلام است !؟ چرا در زمانی که داعش تصویر خشنی از اسلام ارائه میدهد،ما هم تصویری عقب مانده و مفلوک از اسلام ارائه کنیم!؟ اکنون ،آیا به گواهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ما همه تعهدات برجامی خودمان را عملی نکردهایم؟ و آیا به گواهی مقامات خودمان یعنی آقایان ظریف و سیف و ... به دستاورد تقریبا هیچ برجام به دلیل نقض عهد صریح آمریکا مواجه نشدهایم!؟ آیا رواست که تصویری تا این حد ناتوان از اسلام ارائه کنیم و اهواء خود را به اسلام عزیز نسبت بدهیم!؟
۳- در روز اجرای توافق،وعدههای فراوانی به مردم داده شد و از جمله رئیسجمهور محترم که قبلا رفع همه مشکلات از جمله آب خوردن را هم به برجام ربط داده بود، آن روزاعلام کرد که همه تحریمها در همان روز اول اجرای برجام لغو خواهدشد! روحانی قبلتر هم گفته بود آنچنان مردم را از درآمد سرشار میکند که اصلا نیازی به یارانه نداشته باشند! حالا باید آقای رئیسجمهور جواب بدهد که واقعا وضع مردم چگونه است!؟ وضع تحریمها چطور شد!؟ آیا جز این است که ثروت مردم در همین چند ماه اخیر، بیش از ۶۰ درصد ارزش خودش را از دست داده است!؟
آیا جز این است که آمریکا برخلاف عهدش، راههای انتقال ارز به داخل را بسته و میبندد!؟ سرجمع اینهمه فشار و هزینه، روی دوش آمریکا است یا روی دوش مردم ما و بخصوص مستضعفان و فرودستان!؟ جای کمترین تعارفی نیست که هزینه هنگفت پیمان شکنی قابل پیشبینی و بارها گفته شده آمریکا،به گرانترین شکل ممکن از مردم گرفته شده و میشود. جای تردید نیست که در سایه سیاست غلط دولت و دل بستن به لبخند کدخدا، سختترین فشارها به مردم ایران تحمیل میشود. این را وضع کنونی اقتصاد و آمار و ارقام به روشنی نشان میدهد و انکار آن انکار بدیهیات است.
۴- پرواضح است که با بازار ارزی کنونی و رکود فراگیر، این مردم ما هستند که عملا، تبعات برجام و عهدشکنی آمریکا را میدهند. مردمی که به ریال درآمد دارند و با نوسان دلار دستخوش شوک اقتصادی میشوند. اما بازهم رئیسجمهور میگوید: «ما آغازگر نقض آن پیمان و آن توافق نخواهیم بود... اگر شما میخواهید نقض عهد کنید، در برابر نقضعهد باید بهای آن را خودتان پرداخت کنید، نخواهید با بهای ملّت ایران شما نقض عهد کنید»! آنها مدتهاست نقضعهد کردهاند، اما رئیسجمهور هنوز میگوید: «اگر میخواهید نقض عهد کنید»!یعنی نقض عهد آنها به چشم جناب ایشان نیامده!؟ و بعد، هزینه ملت هم به چشم ایشان نیامده!؟
آمریکا در نقض عهد چه هزینهای باید متحمل شود!؟ آیا قرار است با تدبیر دولت تدبیر و امید، هزینه نقض عهد آمریکا، کاهش ارزش جهانی دلار و تحریم محصولات آن کشور در بین کشورهای جهان باشد!؟ چرا باید با افکار عمومی با خطابه و نمایش مواجه شد و حقایق را پنهان کرد!؟ مراد و منظور از هزینهای که آمریکا در نقض عهد باید بپردازد چیست!؟ آیا جز همان شوخی تلخ و بیمایهای نیست که از روز اول،آقایان عراقچی و صالحی و بعدتر شخص رئیسجمهور بیان میکردند مبنی بر اینکه «آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود، زیرا به حیثیتش در سطح جهان لطمه میخورد»!؟ و اکنون نشستهایم تا آمریکا از ترس پرستیژ بینالمللی خود،اقدام تازهای علیه ما نکند!؟
بیایید تعارف را کنار بگذارید و با مردم صادقانه بگوئید که برجام یگانه دستاورد(!) شماست و میخواهید به هر قیمتی باقی بماند ولو به قیمت نابودی اقتصاد ملی و کاهش چشمگیر ثروت مردم! بقیه ماجراها مثل هزینه دادن آمریکاییها و... در روزگاری که وضع اقتصادی کشور اینچنین است، محلی از اعراب ندارد.
۵- برای اثبات اینکه حفظ برجام به هر قیمتی در دستور کار دولت است ،خوب است به یاد بیاوریم که همه وضع امروزی کاملا قابل پیشبینی بود و از همان روزهای مذاکرات، بارها و بارها دلسوزانه گفته شد،اما هول وصل به کدخدا چنان بالا بود که هیچ چیز دیده نشد به این دو نمونه توجه کنید:
الف: «اینارا» ۲ماه قبل از برجام در آمریکا تصویب شد اما تیم مذاکرهکننده ما آن را ندید! یعنی نخواست که ببینید! خوب است مردم عزیز بدانند که در خرداد ۹۴ یعنی حدود دو ماه قبل از تصویب برجام، کنگره آمریکا قانون اینارا را به تصویب کرد تا اگر توافقی بین ایران و غرب منعقد شد، بازهم رئیسجمهور آمریکا اجازه داشته باشد هر۱۲۰ روز یک بار تصمیم بگیرد تحریمهای تعلیق شده در توافق هستهای با ایران را برای ۴ ماه دیگر تمدید کند و یا دوباره آنها را بازگرداند! معنی این حرف یعنی اعتبار برجام به امضا رئیسجمهور آمریکا بستگی دارد، آیا جز این است!؟
اکنون باید پرسید آیا چشم بستن به آن قانون در مذاکرات ،به این دلیل نبود که میخواستید به هر قیمتی شده،کاغذی بهعنوان دستاورد(!) به کشور بیاورید و مردم را به خیابان بکشید تا با اسکناس هزار تومانی و یک دلاری برقصند!؟ و آیا وضع امروز،هزینه دادن مردم پای همان کاغذی نیست که هیچ چیز جز نکبت و خسران برای مردم ما به ارمغان نیاورد!؟ آیا جز این است که بخش مهمی از مشکلات امروز اقتصادی، بهخاطر همان یک قانون است و شما در برجام حتی اسم آن را هم نیاوردید!؟
ب: وزیر اقتصاد دولت یازدهم ،برخلاف قانون اساسی راسا و در جریان یک سفر کاری FATF را پذیرفت و کشور را زیر بار تعهدی عظیم برد! این قانون علیرغم وعدههای خلاف واقع، بهطور تمام و کمال در حال اجراست. به زبان ساده، این قانونی است که درآن متعهد شدهایم برای برطرف کردن شک و شبهه غربیها به خودمان،همه هست و نیست نظام بانکی و مالیمان را با دست خود تقدیم چشمهای نظارتی غرب کنیم و اجازه بدهیم آنها از همه فعل و انفعال مالی ما خبر داشته باشند!
به خاطر همین تعهد است که مقامات بانکی کشورمان مجبورند به سبک دوره قاجار به اروپا بروند و آموزش ببینند که چطور همه چیز را بدون عیب و نقص پیشکش آنها کنند تا مبادا شبههای بماند که ما به گروههای تروریست(!) کمک میکنیم! دولتیها دلخوش بودند که این قانون، ایران را در وضعیت سفید مبادلات بانکی قرار دهد، اما نه تنها چنین نشد، بلکه نخستین نتیجه اجرایی شدن FATF بسته شدن کانالهای مالی با چین و ترکیه شد و بعد از آنها هم دوبی! تعارف نباید کرد که بحران ارزی امروز، نتیجه تن دادن به آن پیمان است و این برای آمریکا تا آنجا مهم بود که ماجرای هالکبانک ترکیه و دستگیری افراد و ... را به دنبال داشت!
آیا پیوستن یکطرفه به این توافق که تاکنون هیچ فایدهای برای سیستم اقتصادی و بازرگانی ما نداشته، نتیجه دلدادگی به غرب و تلاش برای دمیدن روح به نوزاد مرده متولد شده برجام نبود!؟
واقعیت امر این است که ملت فدای برجام شده و دولت هم به دل کندن از این درخت شوم که سیب و گلابیاش برای غربیها بود و خار و خاشاکاش برای ما تمایلی ندارد!