به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، زینب عامری در یادداشت روزنامه جوان نوشت:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از زمان تشکیل در دوم اردیبهشت ماه ۵۸ تاامروز، همواره آماج انواع دشمنیها علیه ماهیت و اهداف خود بوده که در حقیقت نوعی تقابل نیابتی علیه انقلاب اسلامی بوده است. شناخت محورهای تقابل داخلی یا بیرونی با سپاه در ایجاد بینش نسبت به چرایی اینگونه دسیسهها، گره گشاست:
۱- حذف فیزیکی: ترور اعضای سپاه پاسداران، نخستین پازل از پروژه پاسدارزدایی از ساختار جمهوری اسلامی بود. گام اول با کشتار بیرحمانه پاسداران به عنوان نماد قشر حزب اللهی توسط حزب منحله دموکرات و حتی قبل از تأسیس رسمی سپاه، در غائله کردستان برداشته شد.
ورود گروهکهای معاند به فازِ تقابل ساختاری بانظام مانند فرقان، مجاهدین خلق، حزب خلق مسلمان، پژاک و... سپاه را وارد مرحله جدیدی از مسئولیت انقلابی نمود که ترور گسترده پاسداران را مجدداً در دستور کار ضدانقلاب قرار داد. در ادوار بعد، حذف سپاه به عنوان یکی از ارکان جمهوری اسلامی با یک جهش شکلی به شمایل تحریمهای چند گانه و حتی تحریمهای مؤسساتِ مرتبط با سپاه درآمد. هیچ یک از این حربهها موجب استهلاک اقتدار سپاه و حذف آن نگردید.
۲- حذف فکری: با شکست دشمن در حذف ساختاری سپاه، حذف نرم و به حاشیه راندن سپاه با کمک عملیاتهای روانی در پیش گرفته شد که به اَشکال مختلف نمود یافت:
الف- تخریب چهره سپاه: تصویرسازی خلاف واقع از فعالیتهای اقتصادی سپاه که دامنه آن حتی به برخی روزنامههای غربی ازجمله روزنامه های«فایننشنال تایمز» و«لوموند» فرانسه رسید.
ایجاد تردید عمومی، فاصله انداختن میان مردم و سپاه و در نهایت از دست رفتن سرمایه اجتماعی آن و نیز ممانعت از ورود سپاه به تعقیب مفاسد اقتصادی برخی جریانها، هدف این دست عملیاتهای روانی بود.
ب- برچسب زنی: واژهسازیها و برچسب زنی هایی چون: تعلقات جناحی، دولت با تفنگ، دولت سایه، رقابتکشی با قلدری، قدرت طلبی و هزاران مفهومسازی حول سپاه از سوی رسانههای معارض و مغرض داخلی و خارجی، با دستکاری در نگرش عمومی، انزوا و حذف فکری سپاه را در سر میپروراند. این کاریکلماتورسازیها در هیچ برهه تاریخ متوقف نشد و همچنان هم ادامه دارد.
ج- ایزولهسازی سپاه: با گذار سیاسی ایران به سمت قدرتگیری مجدد نئولیبرالها و خواهان تعامل با غرب به ویژه امریکا، بیش از پیش تلاش شد تا سپاه به عنوان عامل بازدارنده در مقابل تعامل گرایی به حاشیه رانده شود. بدخواهان که با تئوریهای برچسب زنی و تخریب نوعی آسانسازی اجتماعی در مسیر اهداف خود ایجاد نموده بودند، این بار با آشکارسازی سیاستهای خود، سوار بر گرده برجام به سوی مرزهای فکری سپاه پاسداران تاختند و با حربه های:فشار و تحریم مجدد سپاه، مانع نمایی این نهاد بر سر راه اعتمادسازی و سپس شکاف اندازی میان سپاه و دولت تلاش شد امتیازهای بیشتری روانه سبد غرب شود که با پاتک جمهوری اسلامی و وحدت سپاه و دولت، از همان مسیر آمده برگشت داده شدند اما چرا غرب از عوامل ثبات آفرینی که موجب هموار شدن مسیر مذاکرات گشت و آن را باید مرهون سپاه دانست، سخن به میان نمیآورد و همواره حذف، انزوا و حتی انفعال این نهاد را مورد توجه خویش قرار داده است؟
۱- نقش سپاه در مراقبت ساختاری از نظام جمهوری اسلامی، برقراری امنیت عمومی و خنثیسازی توطئههای دشمن از صدر انقلاب تا کنون از مهمترین علل افزایش عناد با سپاه پاسداران است. ایستادگی این نهاد در مقابل آشوبتراشیهای مخالفان انقلاب و اغلب به تحریک استکبار، مانند تحریک برادران عرب با شعار خلق عرب در خوزستان، غائلههای سیستان، آذربایجان و... شورشها و ترور گروهکهای ضد انقلاب، کودتاهای درونی(به عاملیت شریعتمداری و قطبزاده) و بیرونی(چون کودتای نوژه) هشت سال جنگ تحمیلی و مانند آن به میدانداری امریکا، از مهمترین عرصههای نقشآفرینی سپاه بود که غرب را در پروژه «ریزش دومینووار انقلاب» ناکام گذارد و برکینه آن افزود.
۲- حضور محوری سپاه در صیانت از دستاوردهای فکری و آرمانهای انقلاب اسلامی چون ولایت، حقیقتطلبی، عدالت، امنیت، شهادت و مانند آن که راهبردهای سپاه در ماندگاری و انتقال نسلی آن عاملی کلیدی بود، به گونهای که جوانههای نوانقلابی مانند شهید حججی، باآنکه انقلاب را درک نکرده بودند اما پیشتاز و نماد تفکر انقلاب اسلامی در جهان شدند.
عدم انحصار انقلاب به زمان خاصی از تاریخ را معنا کرده و قدرت انقلاب اسلامی را در اجماع اقشار سیاسی گوناگون و حتی افکار و ادیان مختلف از سراسر جهان به زیر چتر انقلاب اسلامی را به زیبایی تمام ترسیم نمودند. این جوانهها که تربیت یافته فرهنگ پاسداری هستند خواب را از چشم معاندان ربوده و آنان را به سپاه هراسی دچار کرده است.
۳- قابلیتهای بازتولیده شده: توان دفاعی- نظامی سپاه و دستیابی به دانش تجهیزات جنگی و فنون مبارزاتی روز دنیا، جهاد علمی و سازندگی، محرومیت زدایی و مدیریت بحرانهای زیستمحیطی، اجتماعی و ... اِشراف اطلاعاتی و صدها قابلیت دیگر از آن جهت که در خدمت پیشرفت، آسایش و امنیت ایران اسلامی افتاد مورد کینه توزی و کارشکنی خصم قرار گرفت.