به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، «مهران ابراهیمیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
در خیابانها که قدم بزنید یا در تاکسی که بنشینید تنشهای فکری و دغدغههای مختلفی را میشنوید که نشان میدهد فضای ذهنی جامعه اسیر جریانات تنشزا است. فروردین و اردیبهشت بازارها ملتهب شدهاند که بخشی از آن به برخی عوامل بنیادین و غیر قابلانکارمرتبطاست، مثلاً نتیجه کوتاهیهای مدیریتی، بیبرنامگی و عملکرد نداشته مسئولان است.
اما بخشی دیگر آن که قابل کنترل است، نتیجه پروپاگاندای رسانهای است که نقش عوامل خارجی را به شدت اثرگذار در مؤلفههای فعلی اقتصاد کرده است. اکنون ما اسیر بزرگنماییهای ذهنی هستیم که اقتصاد را در آستانه فروپاشی میداند، در حالی که پیشبینی صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش خود از شاخصهای کلان اقتصاد ایران حاکی از آن است که ذخایر ارزی ایران در سال جاری با افزایش ۳/۱۳ میلیارد دلاری به بیش از ۱۰۸ میلیارد دلار خواهد رسید. اکنون ما اسیر توهمات ساخته شدن مخالفان این مرزو بوم هستیم زیرا به رغم آنکه میدانیم نیاز واردات ما با میزان صادرات نفتی و غیر نفتی میشود اما نگران ورشکستگی دولت در اقتصاد هستیم و کشور را در حال اضمحلال میدانیم.
این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود گرانی را پذیرا باشیم و مازوخیسموار برای تورم انتظاری و گرانی آغوش باز کنیم و با هجوم به بازارهای نمادینی چون دلار و طلا غول گرانی را تغذیه و بزرگ میکنیم. این غول با توجه به حجم نقدینگی موجود زمینه را مستعد میداند و مانند غولهای داستان از ترس مردم که نگران آیندهاند، تغذیه میکند و بزرگ میشود. این حالت را در علم اقتصاد تورم انتظاری میگویند. این حالت روانی که در بین مردم به انتظار گرانی هستند از جمله ابعاد و دلایل ایجاد تورم است که زمینه جامعهشناسی و روانشناسی علم اقتصاد آن را توصیف میکند.
در جامعهای که مردم و خانوار بر این باورند که قیمت کالا و خدمات مصرفیشان در یک بازه زمانی معین در آینده با افزایش روبهرو میشود، تورم انتظاری رخ میدهد. در جامعهای که مجموع سیاستها و رفتارهای دولتی به جامعه چنین القا کند که باید چشم به دهان یک فرد کله زرد در آن سوی آبها بود و پیش از آن تمام فضای اطلاعرسانی را به امان خدا واگذار کرد، لابد اقتصاد متزلزل خواهد شد.
در جامعهای که با گذشت چندین سال از بحران کمآبی ناگهان طوری اطلاعرسانی میکنیم که همه از تشنگی میمیرند و به جای مقابله اصولی با کمآبی مهاجرت از شهر اصفهان را به کشورهای همسایه به ذهن مردم القا میکنیم، حتماً باید نگران خروج سرمایهها بود. ما در غیاب کوتاهیهای دولتی در به دست گرفتن جریان اطلاعرسانی (ولو با بلوفهایی مانند کاغذ پاره خواندن تحریم ! ) باید به خودمان رحم کنیم. چرا باید خبری بیپشتوانه در سایتی مربوط به طلاو سکه برای مدتی روی خروجی قرار بگیرد و روز گذشته سکه به بالای ۲ میلیون تومان برسد؟ آیا ایران با ذخایر موجودش تا این حد اقتصادی بیمایه است؟
دولتمردان و دوستانی که این روزها دغدغهشان اثبات بیتقصیری در فیلتر تلگرام است باید بدانند که حفظ سرمایههای شخصی با هجوم به هر بازاری تورم انتظاری را به تورم واقعی بدل میکند و دودش به چشم همه میرود و مثل این است که تعدادی افراد به هم متصل در باتلاقی افتاده باشند و هر کدام در جهتهای خود به تکاپو میافتند که فقط خود را نجات دهند. این کار باعث غرقشدن دستهجمعی و فرو رفتن بیشتر در باتلاق تورمی است. البته منظور نگارنده انکار واقعیتهای اقتصاد ایران یا انداختن همه تقصیرها بر گردن کمکاریهای مسئولان نیست،بلکه یادآوری این نکته است که اگر قرار است ما جامعهای موفق و بهتر را متصور شویم باید با نگاهی بلندمدتتر به خود و دیگران رحم کنیم و از هجومهای متأثر از جریانهای خارج از کشور به بازارها پرهیز کنیم.
از منظر اقتصادی اگرچه در شکلگیری تورم انتظاری فعلی، تجربیات گذشته و مشاهدات مردم از تورم واقعی سهم قابلملاحظهای دارد،اما در شرایط کنونی اقتصاد ایران به نظر میرسد، به رقم اشتباهات دولت در گذشته و اتخاذ سیاستهای شتابزده و بیتوجهی به پروپاگاندای رسانهای باید کمی صبر و به خودمان رحم کنیم،زیرا تحقق گرانی و تورم از مسیر تورم انتظاری جز با خواسته و عمل تک تک افراد جامعه محقق نمیشود!