شرايط سياسي كنوني عراق با ورود دو عنصر حقوقي فرايند پيچيده اي پيدا كرده است؛ ابطال آراء 52 نفر از كانديداهاي انتخابات و بازشماري آراء انتخاباتي در بغداد دو عنصر جديدي هستند كه از يك سو مجادله سياسي را در عراق شدت بخشيده و از سوي ديگر اعلام نهايي نتيجه انتخابات و استقرار منتخبين جديد را با تاخير مواجه كرده است.
چند هفته قبل از برگزاري انتخابات پارلماني- 16اسفند- زمزمه هايي وجود داشت كه از دخالت جدي عوامل خارجي در فرايند انتخابات حكايت مي كرد. اين زمزمه ها با برگزاري انتخابات تشديد شد و در هفته هاي پس از انتخابات به اوج رسيد.
يك روز پس از برگزاري انتخابات، سايت ايلاف وابسته به عربستان سعودي نوشت: «آمريكا براي نوري مالكي پيام هايي را با اين مضمون ارسال كرده است كه در صورت شكست در انتخابات اگر قدرت را بصورت مسالمت آميز تحويل ندهد، نظاميان آمريكايي دولت وي را ظرف سه روز سرنگون خواهند كرد.» همزمان با اين تهديدات، اوباما از پيروزي انتخاباتي سكولاريزم بر حكومت مذهبي در عراق خبر داد. شبكه دويچه وله- آلمان- پيروز اول ميدان را «ائتلاف سكولارها» معرفي كرد و در عين حال از «آغاز فرايند بسيار پيچيده در جابجايي دولت در بغداد» خبر داد و راديو صداي آمريكا- شبكه تلويزيوني VOA- از پيروزي ائتلاف غيرمذهبي در انتخابات عراق سخن گفت.
صحنه سازي براي وانمودكردن پيروزي سكولارها در انتخابات عراق در حالي بود كه موقعيت سكولارها در انتخابات دوره دوم مجلس به هيچ وجه بهبود پيدا نكرده بود. آنان فقط با مصادره كانديداهاي اهل سنت و كرسي هايي كه اين گروه كسب كرده بودند، سعي كردند، سكولارها را صحنه گردان آينده عراق معرفي نمايند.
وضعيت انتخاباتي عراق- با وجود اعمال تقلب از سوي مثلث آمريكا، سعودي و سكولارها- بيانگر آن بود كه دو ائتلاف شيعي 159 كرسي از 325 كرسي را بدست آورده اند كه نزديك به 94 درصد از كرسي ها مي شود و حال آنكه اين دو ائتلاف در انتخابات مجلس سال 84 تنها 128كرسي از 275 كرسي را بدست آورده بودند كه 5/64 درصد از كرسي ها محسوب مي شود با اين وصف كاملا واضح است كه اين دو ائتلاف در موقعيت بهتري قرار گرفته اند. از سوي ديگر رابطه كردهاي عراق نيز با اين دو ائتلاف به قوت خود باقي است و رهبران كردي همين روزها هم با صراحت اعلام كرده اند كه با شيعيان «هم پيماني استراتژيك» دارند.
كردها در مجلس فعلي حدود 60 كرسي- 43 كرسي ائتلاف دو حزب اصلي 8كرسي گروه گوران 6 كرسي سه گروه كوچك اسلام گرا و 3كرسي اقليت هاي مسيحي كرد- در اختيار دارند كه بيش از 18درصد كرسي ها را شامل مي شود. جمع عددي دو مجموعه ياد شده قادر است رياست جمهوري و نخست وزير آينده را شكل دهد و ائتلافي كه آمريكايي ها، اروپايي ها و سعودي ها اصرار دارند آنها را لائيك بنامند، راهي جز هماهنگ شدن با اين دو «هم پيمان استراتژيك» ندارند البته در عين حال نه كردها و نه شيعيان برنامه يا علاقه اي براي حذف فهرست العراقيه كه در واقع فهرست اهل سنت عراق- و نه سكولارها- است ندارند و حضور آنان در همه اركان قدرت عراق را كاملا ضروري به حساب مي آورند.
به رغم آنكه انتخابات 16اسفند از شفافيت لازم برخوردار است و مردم و گروههاي عراقي نيز- اجمالا- نتيجه اعلام شده انتخابات را پذيرفته اند و اگر هم اعتراضي دارند در يك محمل قانوني تعقيب مي كنند ولي روند مباحث در عراق به سمت ديگري مي رود و نگراني هايي را به وجود آورده است. نكات زير مي تواند وضعيت فعلي را تاحدودي ترسيم نمايد:
1- در كشوري كه سايه سنگين حدود 300هزار نيروي نظامي و شبه نظامي خارجي اشغالگر بر آن قرار دارد، استقرار يك نظم قابل قبول داخلي از اهميت و اولويت زيادي برخوردار است. عراقي ها يك بار در انتخابات آذرماه 84 مزه يك دولت منتخب را- پس از حدود 200سال- چشيدند. اين دولت جديد عليرغم همه محدوديت ها و تفرقه هايي كه ميان طوايف عراقي وجود داشت، توانست بستر آزادسازي عراق از اشغال نظامي را فراهم كند و آمريكايي ها را وادار به پذيرش زمان خاصي براي خروج از عراق نمايد. اين توفيقي است كه آلماني ها، كره اي ها و ژاپني ها هنوز پس از 65 سال كه از اشغال بخش هايي از كشورشان مي گذرد، نتوانسته اند به آن دست يابند و تركيه عليرغم آنكه 95 درصد مردم آن با حضور حتي يك سرباز آمريكايي در كشور خود مخالفند پايگاه استراتژيك اينجرليك را تحمل مي نمايند. اين كه دولت نوري مالكي توانسته است اعلام زمان خروج كامل را به آمريكايي ها بقبولاند، يك اتفاق استراتژيك به حساب مي آيد اما در عين حال بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه چنين رخدادي براي آمريكايي ها قابل قبول نيست. آنان اين را براي خود تحقيرآميز تلقي مي نمايند. شما مي توانيد از لحن سرفرماندهي نظامي آمريكا به نوري مالكي- كه در سايت سعودي ايلاف آمده- اوج ناراحتي آنان را از اين مسئله ببينيد.
2-مقامات آمريكايي و سعودي ابتدا روي پيروزي سكولارها بر مذهبي ها مانور كردند ولي كاملا معلوم بود كه چنين تبليغاتي نمي تواند دوام بياورد چرا كه آمارهاي رسمي خلاف آن را نشان مي داد. پس از آن، واشنگتن و رياض درصدد برآمدند از طريق حربه «تفرقه و ائتلاف» وارد ميدان شوند و مشكل خود را حل نمايند. اميد آنان اين بود كه بتوانند از يك سو مانع وحدت دو ائتلاف شيعي شوند و از سوي ديگر از ائتلاف كردها با اين دو ائتلاف جلوگيري نمايند و همزمان با اين روند زلف يكي از دو ائتلاف شيعي را با زلف ائتلاف علاوي گره بزنند و ائتلاف كردي را نيز به دنبال اين دو ائتلاف بكشانند.
براي حل اين مسئله آمريكايي ها اعلام كردند كه هم بازشماري آراء را مي پذيرند يعني حاضرند ائتلاف مالكي را بعنوان ليست اول بپذيرند- كه در هفته هاي اول پس از برگزاري انتخابات از آن پرهيز مي كردند- و هم نخست وزيري مالكي را قبول دارند. اين بازي مشترك رياض- واشنگتن به نتيجه نرسيد چرا كه نه شيعيان و نه كردها رغبتي به ائتلاف با گروه علاوي نداشتند هرچند سهم آنان را در اداره كشور محفوظ مي دانستند وقتي اين مسئله به بن بست رسيد آنان راههاي ديگري را در دستور كار قرار دادند.
3- تاخير فراوان در بازشماري آراء بغداد و ابطال آراء 52 نفر از كساني كه «متهم به همكاري با حزب بعث!» بودند يك پرده مهم از سناريويي است كه آمريكا و عربستان براي دستيابي به مقصود خود نوشته و به اجرا درآورده اند. كاملا پيداست كه در اين طرح تحريك اهل سنت عليه انتخابات و دستگاههاي برگزاركننده و نتايج آن مدنظر بوده و يا خواسته اند شرايطي تهديدآميز را به تصوير بكشند تا ليست هاي برتر از سهم خود در اداره حكومت چشم بپوشند و به جاي آن به توافق روي آورند. جالب اين است كه درست همزمان با اين مسئله اياد علاوي در جريان سفر به تركيه به جاي آنكه به نهاد ابطال كننده آراء كانديداهاي فهرست خود اعتراض كند به ليست هاي رقيب و دو طيف كرد و شيعه حمله كرد و مدعي شد كه او و طرفدارانش نتيجه انتخابات را نخواهند پذيرفت و از شريك در حكومت به معارض آن تبديل مي شوند.
البته منظور واقعي علاوي اين نيست كه گروه او واقعا دست به اقدامات خشن عليه دولت مي زند در واقع او فقط تهديد مي كند همانگونه كه فرمانده نظامي آمريكا در عراق -اوديرنو- فقط تهديد كرد كه سه روزه دولت مالكي را بركنار مي كند. هم اوديرنو و هم علاوي مي دانند كه برگ هاي زيادي براي تغيير در نظم فعلي عراق در اختيار ندارند.
4- تاخير در بازشماري آراء بغداد و جنجال ابطال آراء 52 نامزد مي تواند مخاطراتي را در پي داشته باشد چرا كه وقتي مباحثات سياسي طولاني مي شود، نارضايتي و نااميدي شهروندان را درپي مي آورد و به تضعيف ائتلاف ها منجر مي گردد. بر اين اساس عراقي ها بايد با حساسيت اين موضوع را پيگيري نمايند. انتخابات عراق 16اسفند سال گذشته- دوماه پيش- برگزار شده و كميسيون عالي انتخابات- كه زيرنظر سازمان ملل فعاليت مي كند و اعضاي آن از سوي آن سازمان از ميان عراقي ها تعيين مي شوند- در تاريخ 4 فروردين نتايج نهايي را اعلام كرد. يك هفته بعد نوري مالكي اسناد وقوع تقلب را در مورد حدود 570 هزار راي پايتخت به دادگاه عالي تسليم كرد.
سه هفته پيش- يعني اواخر فروردين ماه- دادگاه عالي عراق اعلام كرد كه به شكايت هاي وارده رسيدگي مي كند، گروه علاوي كه مي دانست با رسيدگي به شكايت مالكي در مورد انتخابات بغداد تعدادي از كرسي هاي خود را از دست مي دهد درخواست بازشماري كل انتخابات را مطرح كرد. قرار بود بازشماري آراء در يك دوره 10روزه- دهه اول ارديبهشت- مورد رسيدگي قرار گيرد ولي از قرار معلوم از امروز بازشماري شروع مي شود.
كميسيون انتخابات عراق كه گفته بود ظرف 01روز نتايج بازشماري را اعلام مي كند حالا از يك زمان يك ماهه حرف مي زند طبعا با اعلام نتايج زماني را هم به رسيدگي به شكايت ها اختصاص خواهند داد. با اين وصف فقط بازشماري آراء بغداد حدود 54 روز! طول مي كشد. همزمان با اين مسئله، بدون اينكه درخواستي وجود داشته باشد و در حالي كه پيش از اين آمريكايي ها با اجراي قانون بعثي زدايي مخالف بودند، اينك از لزوم ابطال آراء آن دسته از كانديداهايي حرف مي زنند كه -فقط- با بعثي ها همكاري مي كرده اند و جالب تر اين است كه كميسيون عالي انتخابات عراق در روز دوشنبه 6 ارديبهشت ماه با اشاره به تهديدات علاوي اعلام كرد كه حكم دادگاه عليه كانديداهاي هوادار حزب بعث نهايي نيست و نامزدها ظرف يك ماه! مي توانند به حكم صادره اعتراض نمايند! در همان حال سعد الراوي عضو كميسيون عالي انتخابات اعلام كرده است كه بسياري از نامزدهايي كه آراء شان باطل شده كمتر از 1000 راي داشته و ميانگين آراء آنان به 5000 راي نمي رسد! اين در حالي است كه يك كانديدا براي ورود به مجلس به حداقل 100000راي نياز دارد. كاملا مشخص است كه اين سناريو براي تغيير در نتيجه انتخابات طراحي نشده بلكه براي تاخير در شكل گيري دولت، مجلس و رياست جمهوري جديد دنبال مي شود.
در عين اينكه رويه كنوني خطرناك مي باشد و ممكن است هزينه هاي سنگيني را در پي داشته باشد اما به اين معنا نيست كه در نهايت اشغالگران و رژيم هاي متحد آنان در منطقه قادر خواهند بود كه بر مردمي كه بعد از دهها سال تحمل ديكتاتوري طعم دولت منتخب خود را چشيده اند، سيطره يابند.
يادداشت روز ؛ 13/02/89 - كيهان.
/انتهاي پيام/