به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، «مهدی فضائلی» تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت:
گاهی قالب و محتوی آنچنان در هم تنیده میشوند که تفکیک آنها از یکدیگر به دشواری ممکن است.
دیدار بیش از سه ساعت و نیم اخیر جمعی از دانشجویان با رهبر معظم انقلاب اسلامی از نگاه نویسنده چنین حالتی داشت!
محتوای دیدار دو بخش داشت؛ بخشی که نمایندگان دانشجویان مطالبشان را مطرح کردند که بیشتر زمان این دیدار به این بخش اختصاص یافت و بخش دوم هم سخنان رهبری بود.
این یادداشت نمی خواهد به محتوای این دیدار ورود کند اما قصد دارد به نکته بسیار مهمی تمرکز نماید؛ نکته ای که با تسامح آنرا جنبه شکل و قالب و به قول فرنگی ها فرم این دیدار می نامم.
سخن گفتن با "حاکمان" همواره با برداشت هایی همراه است و برداشت غالب، دشواری، نگرانی، دغدغه و اضطراب برای چنین کاری است.
دلیل این نگرانی و اضطراب هم روشن است؛ اولا" نقطه مقابل حاکم، اصطلاحا" محکوم است و زمانی که یک محکوم میخواهد با حاکمی که علی القاعده صاحب قدرت است و کلامش نافذ، سخن بگوید، بطور طبیعی این نگرانی و اضطراب بر محکوم هجوم می آورد!
شدت و حدت این حالت به عوامل متعددی بستگی دارد و علاوه بر ویژگی های شخصیتی گوینده و شرایط زمانی و مکانی و غیرو اولا" به مرتبه و جایگاه حاکم و فاصله او با کسی که میخواهد با او سخن بگوید بستگی دارد و ثانیا" به آنچه میخواهد بگوید.
لذا هر چه این فاصله بیشتر و سخن مورد نظر نقادانه تر و اعتراض گونه تر باشد، این نگرانی و اضطراب بتدریج جای خود را به ترس و واهمه میدهد؛ ترس از عواقب نقد و اعتراض به حاکمی که صاحب قدرت است و کلامش نافذ!
آنچه در دیدار دانشجویان با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برای بنده بسیار برجسته و قابل توجه بود فقدان این ترس بود.
ترس، ناخودآگاه گوینده را به لکنت زبان و لرزش صدا دچار میکند اما در صحبت های انتقادی و یا حتی اعتراضی دو سه دانشجوی منتقد ذره ای لکنت و لرزش صدا مشاهده نمیشد!
ممکن است این حالت به شجاعت گوینده حمل شود، نمیخواهم منکر این ویژگی بشوم که خود حضرت آقا هم به آن اشاره و از این روحیه تقدیر کردند اما بدون تردید بخش زیادی از این شجاعت مرهون اطمینان از مخاطب و احساس آرامش از جانب او(رهبر انقلاب) و اعتماد به آزادی موجود در کشور است.
آزادی که برخی با آزادی کامل آنرا انکار می کنند و اعتمادی که با اعتماد به نفس بالا نادیده انگاشته می شود!
"آزادی"از دستاورد های مهم انقلاب اسلامی به شمار می رود و هرچند هنوز به کمال نرسیده اما بدون تردید پیشرفت در آن، قابل ملاحظه و مایه مباهات است و غیرقابل مقایسه با دوران طاغوت.
هیچگاه فراموش نمیکنم، ترس و دلهره یکی از نزدیکان در دوران ستم شاهی را که بدلیل کسب رتبه اول دانشگاه قرار بود به همراه تعدادی دانشجوی برگزیده دیگر با شاه دیدار کند و نمی خواست کراوات بزند و دست شاه را ببوسد، و سرانجام هم بدلیل نگرانی والدینش از تبعات کراوات نزدن و دست نبوسیدن، کراوات زد (نمیدانم دست بوسی داشت یا نه)!
گفت و گوی صمیمی، بی تکلف و جسورانه دانشجویان با عالیترین مقام کشور یعنی رهبر معظم انقلاب اسلامی که بدون تردید-تا جائیکه نویسنده میداند- نمونه مشابهی ندارد،ناخودآگاه کلام امیر کلام به مالک اشتر در نامه ۵۳ نهج البلاغه را در ذهنم تداعی کرد که:
《وَاجْعَلْ لِذَوِی الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِیهِ شَخْصَکَ، وَتَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِیهِ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَکَ، وَتُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَکَ وَأَعْوَانَکَ مِنْ أَحْرَاسِکَ وَشُرَطِکَ; حَتَّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُمْ غَیْرَ مُتَتَعْتِع، فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلّى الله علیه و آله و سلم یَقُولُ فِی غَیْرِ مَوْطِن، «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لاَ یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِع». ثُمَّ احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَالْعِیَّ، وَنَحِّ عَنْهُمُ الضِّیقَ وَالاَْنَفَ یَبْسُطِ اللهُ عَلَیْکَ بِذَلِکَ أَکْنَافَ رَحْمَتِهِ، وَیُوجِبْ لَکَ ثَوَابَ طَاعَتِهِ.
براى کسانى که به تو نیاز دارند، زمانى معین کن که در آن فارغ از هر کارى به آنان پردازى. براى دیدار با ایشان به مجلس عام بنشین، مجلسى که همگان در آن حاضر توانند شد و براى خدایى که آفریدگار توست، در برابرشان فروتنى نماى و بفرماى تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یک سو شوند، تا سخنگویشان بى هراس و بى لکنت زبان سخن خویش بگوید. که من از رسول الله (صلى الله علیه و آله) بارها شنیدم که مى گفت: پاک و آراسته نیست امتى که در آن امت، زیردست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قوى دست بستاند. پس تحمل نماى، درشتگویى یا عجز آنها را در سخن گفتن. و تنگ حوصلگى و خودپسندى را از خود دور ساز تا خداوند درهاى رحمتش را به روى تو بگشاید و ثواب طاعتش را به تو عنایت فرماید.》
تعالیم آسمانی قرآن عزیز به ما آموخته است که اولا" حدیث نعمت کنیم و ثانیا" شکر نعمت کنیم تا افزون گردد.