به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، «عبدالله گنجی» در کانال تلگرامی خود نوشت:
محتوای دومین سخنرانی وزیر امور خارجه امریکا در جمع سلطنتطلبان و منافقین از مهندسی خاصی برخوردار بود که فراتر از متن باید مورد توجه قرار گیرد. هدفگذاری، روح حاکم، جهتگیری، مقتضیات افراد مورد مشورت و جامعه هدف از جمله مواردی است که باید در تحلیل کلیت محتوا مدنظر قرار گیرد. اولین ویژگی حاکم بر سخنان وی ریز شدن بر مسائل جزئی - شخصی در ایران است. نام بردن از افراد و اعلام عدد و رقم فساد نشان میدهد که جامعه هدف وی عوام جامعه هستند و هدفگذاری «تحریک اجتماعی» با هدف به میدان آمدن فرودستان است. سخنان وی هیچ قرابتی با روشنفکران و طبقات برتر اجتماعی – تحصیلی ندارد.
دوم، مدل مفهومی سخنان وی است که متمرکز به دوگانه معیشت – فساد است، بدین معنی که مشکلات معیشتی در ایران ریشه در فساد حاکمان دارد که برای معتبرسازی آن به ارقام اشاره میکنند و اشخاص را مثال میزنند.
گذاره سوم، ایجاد پیوند بین مذهبیها و فساد است. متهم کردن روحانیت تراز اول انقلاب همچون آیتالله مکارم، امامی کاشانی و رئیس قوه قضائیه به فساد با هدف بیاعتبارسازی مذهبیون است، به عبارت بهتر علاقهمند هستند مردم مذهبی را که حامیان اصلی نظام هستند، نسبت به ماهیت حقیقی نظام بدبین نمایند یا ماهیت اعتقادی نظام را ابزاری برای ثروتاندوزی روحانیت معرفی نمایند که البته باورپذیری آن بسیار پایین است. تمرکز بر «مذهبیون»، «معیشت» و «فساد» نشان میدهد گزینه نظامی دورترین گزاره است و تحریک به آشوب هدف و اولویت اولیه امریکا از تحریم و خروج از برجام است.
روح حاکم بر سخنان پمپئو تلفیقی از راهبرد «تغییر ساختار»، «تغییر رفتار» و «گفتوگو» است. هر سه سطح ممکن برای مواجهه در یک سخنرانی گنجانیده شده است که این نشان میدهد در مؤثر بودن راهبرد خود مبنی بر تأثیر تحریم و نتیجهگیری دلخواه تردید دارند و همه گزینهها را طرح میکنند تا شاید ایران دست به انتخاب بین تب و مرگ بزند و زودتر تن به گفتوگو دهد. اعلام آمادگی ایران برای گفتوگو پیروزی اصلی آنان است نه دو گزینه دیگر. رد نظریه میانهرو بودن ظریف و روحانی و متهم کردن آنان به انقلابیگری نشان میدهد اصلاحطلبان ساکن امریکا - اروپا محور مشاوره آنان نیستند بلکه ساختارشکنان حداکثری مانند منافقین یا سلطنتطلبان در پختوپز و ارائه اطلاعات به دولتمردان فعلی امریکا در اولویت قرار دارند.
چفت و بست منافقین و دولتمردان امریکا بهترین گزینه برای جمهوری اسلامی ایران است و ماحصل آن یکپارچه دیدن فضای درون حاکمیت از سوی امریکا و در نتیجه تقویت وحدت ملی ایرانیان و ناامیدشدن اصلاحطلبان از راهبرد ۲۰ ساله گفتوگو با امریکا است. یکپارچه دیدن حاکمیت در ایران نشان از تمایل به براندازی با هدف آلترناتیو بیرونی است و این رهیافت هم دست منافقین را رو میکند و هم نیروهای سیاسی دو جناح کشور را سوار یک کشتی میکنند. چنین مواضعی نشان از نبود اتاق فکر جدی در درون جمهوریخواهان فعلی امریکا است.
دروغهای آشکار پمپئو فرصت ذیقیمتی برای رسانههای ایران است که باید آن را برجسته نمایند. دروغ و اغراق دو کلید اصلی برای تحریک اجتماعی هستند، به طور مثال معرفی محصولی به عنوان یک «افسر ندار» سپاه که از راه قرارداد با سپاه و نفت سرمایهدار شده است دروغ مطلق است یا ثروت آیتالله مکارم شیرازی یا آیتالله امامی کاشانی که نفر دوم رأی مردم تهران در خبرگان است از دروغهایی است که ایرانیان به خوبی تشخیص میدهند. اینها دروغهایی است که منافقین در پاچه پمپئو گذاشتهاند. اگر رسانههای ایران عین سخنرانی وی را بدون کم و کاست و حتی بدون تحلیل در اختیار نخبگان قرار دهند بهترین بهرهبرداری از آن به نفع جمهوری اسلامی صورت خواهد گرفت. سخیفگویی، دروغگویی، حرفهای چاله میدانی و توسل به هر چیز برای رسیدن به اهداف وجه مشترک فهم نخبگان ایران و امریکا از این سخنرانی است. باید از بقیه سخنرانیهای وی نیز استقبال کرد.