کد خبر:۷۰۷۴۷
به بهانه روز لغو امتياز تنباكو

ميرزاي شيرازي؛ پرچمدار مبارزه با استعمار و استكبار

ميرزاي شيرازي پرچمدار مبارزه با استعمار و استكبار در نامه خود لغو امتياز تنباكو را چنين اعلام كرد "بسم اللّه الرحمن الرحيم [امروز]، استعمال تنباکو و توتون بِأَيِّ نحوٍ کان، در حکم محاربه با امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف است". 

زينب صناعي- گروه انديشه؛ ناصرالدين شاه قاجار در 12 شعبان 1306 هجري قمري درپي سفر سوم خود به انگلستان به سبب کسري بودجه به علت ولخرجي هاي فراوان تصميم گرفت امتيازي در زمينه کشت، توزيع و فروش توتون و تنباکو را به يک نفر انگليسي به نام "ماژور تالبوت" واگذار کند. 

وي که از مشاوران و نزديکان نخست وزير وقت انگلستان بود با دادن رشوه هايي به درباريان ازجمله امين سلطان نظرموافق شاه را به دادن انحصار دخانيات، در مقابل 25 هزار ليره جلب وطبق قرارداد ياد شده، شرکت " رژي " بايد سالانه 15 هزار ليره به صندوق

دولت ايران واريز و در عوض کشت، فروش توتون و تنباکو را در انحصار خود مي گرفت. 

بعد از انعقاد اين قرارداد، کارکنان شرکت انگليسي وارد ايران شده و با مخالفت شديد مردم شهرهاي شيراز، تبريز، اصفهان و تهران مواجه شدند. 

در اين ميان آيت الله سيد محمدحسن ميرزاي شيرازي با ديدي وسيع و نگاهي نافذ بر وضعيت جامعه، هنگامي که متوجه استعمار بيگانگان بر ملت اسلامي شد تنباکو را تحريم کرد و با فتوايي کوتاه اما قاطع و ترديد ناپذيردست مستکبران و استعمارگران خارجي را از سيطره کشور عزيزمان قطع کرد. 

وي نوشت" بسم اللّه الرحمن الرحيم [امروز]، استعمال تنباکو و توتون بِأَيِّ نحوٍ کان، در حکم محاربه با امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف است". 

فتواي تاريخي ايشان در معاهده انحصار تنباکو چنان مردم را به صحنه کشاند که شاه قاجار، مجبور به فسخ قرارداد تنباکو شد. 

مردم قليان ها را شکستند و از کشيدن توتون و تنباکو دست کشيدند و تمام مغازه هاى فروش توتون و تنباکو را بستند و ديگر هيچکس با شرکت "رژى تالبوت"‌ معامله نمى کرد. 

با صدور اين فتوا، مردم مبارزه سياسي عليه قرارداد استعماري انگلستان را يک وظيفه شرعي دانسته و به مخالفت شديد پرداختند، به طوري که ناصرالدين شاه قاجار مجبور شد با پرداخت غرامت اين قرارداد ننگين را فسخ کند. 

با لغو امتياز تنباکو نهضت پرشور مردم مسلمان به رهبري روحانيت در اوج اقتدار وسربلندي به پيروزي رسيد واستعمارگران انگليسي جز سرافکندگي وذلت نصيبي نبردند. 

شايد از آن روز بود که دشمنان اسلام دانستند که در تاريخ ننگين فعاليت هاي ضد انساني شان، علما وروحانيون آگاه و مبارز شيعه، مانعي بزرگ براي چپاولگري هاي خود هستند و به همين سبب است که از هيچ کوششي براي از ميان برداشتن و جدايي افکندن ميان آنان ومردم دريغ نمي کنند. 

نصف سطر ميرزاي شيرازي، مملکت ما را از توي حلقوم خارجي‌ها بيرون کشيد

امام خميني (ره) درباره ميرزاي شيرازي و فتواي تاريخي تحريم تنباکو ازسوي ايشان فرموده اند" "همان نصف سطر ميرزاي شيرازي رضوان اللّه تعالي عليه، مملکت ما را از توي حلقوم خارجي ها بيرون کشيد، آن مرحوم، ميرزاي بزرگ رحمهم الله که در سامره تنباکو را تحريم کرد، براي اين که ايران را تقريبا در اسارت گرفته بودند به واسطه قرارداد تنباکو وايشان يک سطر نوشتند که "تنباکو حرام است" و حتي بستگان خود آن جابرهم (ناصرالدين شاه) و حرمسراي آن جابرهم ترتيب اثر دادند و به آن فتوا عمل نمودند؛ قليان ها را شکستند ودر بعضي جاها تنباکوهايي که قيمت آن ها هم زياد بود آوردند در ميدان و آتش زدند و آن قرارداد را لغو کردند و شکست دادند؛ يک چنين چيزي را آن ها ديدند که يک روحاني پيرمرد در کنج دهي از دهات عراق، يک کلمه مي نويسد و يک ملت قيام مي کند و قراردادي را که بين شاه جاير و انگليسي ها بوده است، به هم مي زند يک قدرت اين طوري دارد او". 

رهبر فرزانه انقلاب نيز در اين خصوص فرموده‌اند "ميرزاملكم خان كه بسياري او را مؤسس و بنيانگذار روشنفكري در ايران مي دانستند يك دلال انحصارات خارجي بود اما ميرزاي شيرازي قاطع و كوبنده با آنان مبارزه كرد و پرچم پرافتخاري را كه او برافراشت امروز همچنان در اهتزاز است و اين امر يكي از واقعيت‌هاي شگفت انگيز تاريخ ايران است".

نگاهي به زندگاني ميرزاي شيرازي

روز پانزدهم جمادي الاولي سال 1230 ه . ق دو ساعت از طلوع آفتاب گذشته بود که خورشيد ديگري به نام "محمدحسن" در سرزمين علم، ادب و عرفان شيراز طلوع کرد. 

سيد محمدحسن در خانواده اي متدين و دلباخته اهل بيت عصمت و طهارت (ع) پرورش يافت و در همان کودکي از سايه پرمهر پدر بزرگوارش ميرزا محمود که از علماي ديني بود محروم شد و تحت سرپرستي دايي خود، سيدحسين موسوي، مشهوربه "مجدالاشراف" قرار گرفت. 

هوش وذکاوتش به اندازه اي بود که از چهارسالگي به مکتب رفت و در شش سالگي وارد حوزه علميه شد و شايد کمتر اينگونه نخبه - اي به دنيا آمده باشد. 

عزيمتي عاشقانه 

در دوران نوجواني، کتاب مهم و فقهي " شرح لُمْعه " را درحوزه علميه شيراز تدريس مي کرد و 18 سال بيشتر نداشت که به سفارش استادش، شيخ "محمد تقي" براي ادامه تحصيل به مدرسه صدر اصفهان رفت و از محضر استاداني همچون شيخ "محمدتقي اصفهاني" ، سيد "حسن مدرس" و حاج "محمدابراهيم کلباسي" بهره برد. 

10سال در آنجا ماند و پس از آن سفر عارفانه و عاشقانه خود را به سمت کربلاي معلا آغاز کرد و از آنجا رهسپار حرم مولايش امير مومنان علي (ع) شد تا فيوضات بيشتري نصيبش شود. 

ديگرميرزاي شيرازي خطابش مي کردند زيرا در درياي دانش و معنويت غرق شده بود و نايافته هاي خود را از چهره هاي سرشناس و گرانقدري همچون صاحب جواهر، آيت اللّه سيد "ابراهيم قزويني " ، آيت اللّه شيخ " حسن کاشف الغطا" و شيخ اعظم يعني آيت اللّه العظمي" شيخ مرتضي انصاري" دريافت مي کرد و روز به روز به علم و عملش افزوده مي شد. 

مقام علمي و معنوي اش به قدري بود که شيخ مرتضي انصاري بارها گفته بود "من درس را براي سه نفر مي گويم؛ ميرزا محمد حسن، ميرزا حبيب اللّه (رشتي) و آقا حسن تهراني". 

بار سنگين مرجعيت 

وي در فروتني زبانزد خاص و عام بود و در اوج قدرت و موقعيت اجتماعي، خويش را گم نکرد و همواره با مردم و شاگردان محشور بود. 

در حوزه درس و مباحث علمي اگر سخن درستي مي شنيد و يا به اشکال نظريه خود پي مي برد، با کمال فروتني و انصاف، آن را مي پذيرفت و هنگام درس اعلام مي کرد. 

آيت اللّه ميرزا محمدتقي شيرازي، معروف به ميرزاي کوچک يا ميرزاي دوم، آيت اللّه حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي مؤسس حوزه علميه قم، آيت اللّه ميرزا حسين نائيني، آيت اللّه سيدمحمدکاظم يزدي و آيت اللّه شيخ فضل اللّه نوري از شاگردان و پرورش يافتگان مکتب ميرزاي شيرازي هستند؛ مردي که با روح بلند و متواضع خود گوهر علم و وجود چنين مرداني را از صدف حقيقي شان بيرون کشيد و نام آنان را براي هميشه در آسمان تاريخ دينداري و آزادگي جاودانه ساخت. 

پس از رحلت شيخ مرتضي انصاري رحمه الله، مردم براي تعيين تکليف مسأله تقليد و حوائج ديني خود پيوسته به شاگردان شيخ مراجعه مي کردند و بهترين شاگردان شيخ از ميان خود ميرزاي شيرازي را به مرجعيت برگزيدند و اين در حالي بود که محمدحسن مي گريست و قسم ياد مي کرد که "هيچ گاه فکر نمي کردم که روزي مرجع ديني مردم بوده و به اين امر عظيم دچار شوم و بار سنگين مرجعيت را به دوش کشم". 

خاموشي يک ستاره 

شب چهارشنبه 24شعبان 1312 هجري قمري آيت الله سيد ميرزا محمدحسن حسيني شيرازي معروف به "ميرزاي بزرگ" پس از اقامه نماز عشا در 82 سالگي در سامرا چشم از جهان فرو بست و دوستدارانش جسد مطهر وي را از سامرا تا نجف با پاي پياده تشييع کردند و در جوارمرقد منورحضرت اميرالمومنين علي (ع) به خاک سپردند. /انتهاي پيام/

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار