به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، «محسن مهدیان» در کانال تلگرامی خود نوشت:
چطور اشکالات انقلاب را فریاد کنیم که منجر به تضعیف انقلاب نشود؟ این سوال ذهن خیلی هاست. چطور افشاگری کنیم که انقلاب تقویت شود.
چند مؤلفه ساده عملیاتی در این رابطه وجود دارد.
یکم تشخص.اول و از همه مهمتر تصویری است که از منتقد باید ساخته شود. مخاطب در اغلب موارد محتوای یک انتقاد را با سابقه ذهنی اش از منتقد تطبیق میدهد.
ساخت این سابقه ذهنی نیز بر اساس تلاش نویسنده برای تقویت و پیشبرد انقلاب است. رسانهای که همتش تقویت امید در کشورست در نقد ضعفها مؤثرتر است.
مؤلفه دوم تناسب است. نقد یک بدسلیقگی شبیه نقد یک تصمیم غلط و فاحش نیست. نقدی که مربوط به رفتار غلط است باید متفاوت از نقدی باشد که مربوط به انحراف اعتقادی است. توجه به این تناسب اندازه صدا و فریاد ما را تنظیم میکند.
مؤلفه سوم اصلی و فرعی کردن امورست. نقد امور فرعی نباید امور اصلی را تحت الشعاع قرار دهد. توجه به یک گل خشکیده نباید در مخاطب، یک گلستان را بیابان کند. نقد تصمیم اشتباه یک مدیر، نباید منجر به سو ظن به ساختارهای نظام شود و یا خطا را ساختاری ترسیم کند.
مؤلفه چهارم دیدن دارایی هاست. نقد نباید بی اعتنا به راه طی شده باشد. از کنار نکات مثبت ماجرا نمیگذرد. دیدن داراییها نه تنها نقد را منصفانه میکند، بلکه موجب تأثیر بیشتر انتقاد میشود.
مؤلفه پنجم ادبیات و لحن انتقاد است. ادبیات نقدانقلابی با ادبیات نقدضدانقلابی باید کاملاً متفاوت باشد. مخاطب درین ادبیات باید حس دلسوزی و خیرخواهی را درک میکند؛ ولو اینکه با صراحت همراه باشد.
مؤلفه ششم پایان بندی امیدوارانه است. پیشنهاد و راهکار نقش مؤثری در این پایان بندی دارد. نقد نباید حس بن بست در مخاطب ایجاد کند.
در نهایت اینکه مهمترین کلید برای فهم "نقد تراز" اینست که بعد از نقطه پایان، مخاطب را امیدوار میکند و به حرکت وادار میسازد نه ناامیدی و نشستن.