تيرماه 29 سال پيش حادثه تلخي توسط منافقين براي خالي کردن نظام اسلامي از شخصيتهاي تأثيرگذار رقم خورد.
قطعاً ششم تير 1360 يکي از آن تلخترين روزهايي است که هرلحظه يادآوري آن براي ملت ايران دردآور است و اين حادثه ناگوار زماني بيشتر نمود پيدا کرد که فرداي آن روز امام راحل(ره) و ملت ايران 72 يار صديق خويش را بههمراه سيدالشهداي انقلاب اسلامي شهيد بهشتي مظلوم از دست دادند.
قصد پرداختن به آن حادثه و رنجي که ملت از آن اتفاق دلخراش کشيد را نداريم. اما امروز که 21 سال مديريت رهبري معظم را در صحنههاي مختلف انقلاب رصد ميکنيم، در مييابيم که خداوند چه منت بزرگي را بر اين ملت ارزاني داشت و اگر حادثه تلخ ششم تير بهگونهاي ديگر رقم ميخورد، امروز در چه وضعيتي قرار داشتيم.
اين اتفاق نشاندهنده اين نکته اساسي است که وعده الهي همواره تحقق يافتني است و وعده الهي همواره خالي نگذاشتن زمين از صالحان و رهبران الهي است و اين وعده چه شايسته براي رهبري معظم انقلاب پس از ارتحال امام راحل(ره) محقق شد و ملت ايران از اين نعمت بزرگ برخوردار گرديد.
کوران حوادث سالهاي پس از ارتحال امام(ره) و دشمني و دشمنان بيروني نظام آنهم با همراهي کساني که روزگاري در زير چتر امام(ره) براي انقلاب اسلامي مجاهدت ميکردند، درست مشابهت با حوادثي دارد که اميرالمؤمنين علي(ع) پس از ارتحال پيامبر مکرم(ص) با آن مواجه بودند. جنگ جمل، نهروان و صفين از جمله آن جنگهايي است که اميرالمؤمنين(ع) با دشمناني که روزگاري در اردوگاه پيامبر قرار داشتند صورت گرفت و بنياميه در کمين نشسته براي انتقام از پيامبر (ص) نيز از چنين فرصتي استفاده نمود تا کينه فروخورده خود را با شعلهوري آتش تفرقه در جامعه اسلامي، تحقق بخشد.
آنچه پس از سالهاي ارتحال امام(ره) رخ داد، از همان جنسي بود که در صدر اسلام و در دوران پربرکت اميرالمؤمنين علي(ع) اتفاق افتاده است. در اين دوران نيز شاهد همان مديريتي هستيم که در صدر اسلام از سوي امام مظلومان علي(ع) در تاريخ خواندهايم.
تفرقه بين آحاد جامعه اسلامي نه ويژگي يک عصر، بلکه از خصيصههاي همه دورانهاست. آناني که حيات خويش را در گرو چنين اختلافاتي ميپندارند و تفرقه، شورش و بلوا را در دستور کار خويش قرار ميدهند سعي دارند با دوقطبي کردن فضاي جامعه چنان جوي را درجامعه حاکم کنند که قدرت تمييز و تشخيص از شهروندان سلب شود. اين رفتار در دوران حکومت اميرالمؤمنين(ع) نيز به کرات ديده ميشد.
از اين بخش سخنان آن بزرگوار ميتوان بهعمق چنين رفتاري پيبرد، آنجا که ميفرمايند: «کاري که پيش آمده از جاهليت است، شورشيان يار و ياور دارند، اگر براي کيفر دادنشان حرکتي آغاز شود، مردم به چند دسته تقسيم ميشوند؛ گروهي خواستههاي شما را دارند و عدهاي برخلاف شما فکر ميکنند و گروهي نه اين را ميپسندند و نه آن را. صبر کنيد تا مردم آرام شوند و دلهاي مضطرب درجاي خود قرار گيرد و حقوق از دست رفته با مداوا گرفته شود. اکنون مرا آسوده گذاريد و در انتظار فرمان من باشيد، کاري نکنيد که قدرت ما را تضعيف کند و اقتدار است ما را متزلزل سازد و سستي و زبوني بهبار آورد. اين جريان سياسي را تا ميتوانم مهار ميکنم، اما اگر راه چارهاي نيابم با آنان ميجنگم که سرانجام درمان، داغ کردن است.»
آنچه رهبر فرزانه انقلاب در طول سالهاي اخير بهويژه در حوادث پس از انتخابات 88 انجام دادند، از جنس همان رفتاري بوده است که اميرالمؤمنين(ع) در دوران حکومتشان انجام دادند و آن چيزي که امت بايد بهدرستي آن را با چشم تيزبين خود نظاره کرده و درصورت لزوم براي خنثي کردن آن وارد شوند، «در انتظار فرمان ولي بودن است.»
اتفاقي که درطول يک سال گذشته افتاد، نشان ميدهد امت خامنهاي بزرگ از درک بهتري نسبت به امت صدر اسلام بهخصوص زمان اميرالمؤمنين(ع) برخوردار است و اين درک قطعاً در بين تودههاي مردم بيشتر از خواص آن بوده است که اگر چنين نبود، رهبري معظم انقلاب بهصراحت از تشخيص تودههاي مردم نسبت به خواص جامعه در ديدار مرم بوشهر در سالروز ولادت اميرالمؤمنين(ع) سخن نميراندند.
نکتهاي که رهبر فرزانه انقلاب در اين ديدار بدان تأکيد داشتند و اين همان هشداري بوده است که بارها اميرالمؤمنين علي(ع) در زمان حکومتشان بر آن تأکيد ميفرمودند، داشتن شاخص در دوران غبارآلود فتنه بوده است.
طبيعي است که در دوران فتنه شاخص از ضروريات است و شاخص هم از منظر رهبري معظم انقلاب همان حق و بينهاي است که حضرت اميرالمؤمنين(ع) مردم را به آن ارجاع ميدادند. براي اينکه جامعهاي به اين نياز اساسي نائل شود، بايد نخبگان جامعه، هم خود بصيرت لازم را داشته باشند و هم اينکه براي روشن کردن افکار عمومي و آگاهيبخشي بهعنوان نياز امروز جامعه به تکليف خويش عمل کنند.
اگر چنين وظيفهاي توسط نخبگان صورت نپذيرد و تودههاي مردم نيز به تأسي نخبگان مسير انحراف را طي کنند، بايد انتظار آن را داشت که يکبار ديگر تاريخ تلخي که در زمان اميرالمؤمنين(ع) توسط آن اسوه عدالت و پيشرفت رخ داد، در جامعه ما نيز رخ دهد. امروز هزاران هزار بار خدا را شاکريم که از نعمت يک رهبري برخورداريم که رفتار و مديريت او همچون آينهاي از حکومت بزرگترين شخصيت تاريخ بشريت پس از نبياکرم اسلام(ص) است.
* يادداشت؛ 6 تير 89 - جوان.
/انتهاي پيام/