کامران شرفاشاهی، شاعر آئینی کشورمان در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو در ارتباط با مفاهیم عاشورایی در ادبیات شعری کشورمان عنوان کرد: امام حسین(ع) تکلیف را با همه مشخص کرده؛ با قیام عاشورا دعوتی کرد به همه نسل ها و برعلیه پلیدی ها که باید در طول روزگاران به دیگران منتقل شود.
وی افزود: کسی که در ساحت ادبیات عاشورایی قدم برمی دارد پس باید اهل مطالعه باشد و در روایتگری از صدر اسلام و تاریخ اسلام بویژه اهداف و نیز تاریخ عاشورا مطلع باشد.
نباید از اهداف اصلی قیام عاشورا در ادبیات غافل شد
شاعر «راز سرافرازی» همچنین اضافه کرد: کسی که شعر عاشورایی می گوید باید مقتل بخواند و سیره تک تک این بزرگواران را بداند تا بتواند ابیاتش را در راستای پیام واقعی عاشورا و امام بگذارد.
شرفشاهی با بیان اینکه در طول تاریخ بودهاند کسانی که به گونهای عاشورا و اهدف واقعیاش را تحریف کردهاند، گفت: نباید این حماسه متحولکننده را تنها وسیله ای برای اشک و اه گذاشت؛ همچنانکه در زمانی از قاجار این رویه به اوج رسید.
شاعر «حماسه جاودان» خاطرنشان ساخت: در اوج ظلم به اهل بیت (ع) و تمرکز بر سوگ ایشان باید متوجه بود که نباید از اهداف اصلی قیام عاشورا و خصوصا روح حماسه و پایداری عاشورا غافل شد.
وی برهمین اساس تاکید داشت: معتقدم که شاعر عاشورایی باید روح بیداری و سراشار از حماسه و پایداری و ایستادگی را به جامعه معرفی کند چرا که جهان ادمیان امروز بیش از هر دوره ای نیازمند این وادی است.
شاعر عاشورایی باید معارف این واقعه را علنی سازد
شرفشاهی در عین حال گفت: هرچند گریستن بر امام حسین(ع) و خاندان ایشان یک فریضه است اما فراموش نکنیم که خود اهل بیت(ع) نیز در دوره ای مثل خلفای بنی امیه و بنی عباس از گریستن و سوگواری بر امام به عنوان یک حربه و سلاح سیاسی برای انتقال پیام عاشورا استفاده می کردند و نیز برای اینکه نام امام و شهدا را در این مجالس زنده نگه دارند.
وی همچنین گفت: در حال حاضر نیازی به این شرایط نیست بنابراین شاعر عاشورایی باید اهداف عاشورا مثل امر به معروف و نهی از منکر تا دیگر معارف این واقعه را در دستور کار بگذارد و در روایاتش همچنان علنی سازد.
در ادامه یکی از مطرح ترین اشعار کامران شرفشاهی در رثای ماه محرم از نظرتان میگذرد:
یا رب نکند یزید باشیم آن مار که میگزید باشیم
معلول تمام تیرگیها بر علت خود مزید باشیم
از طایفهای که گوشهاشان فریاد نمیشنید باشیم
در مهر و وفا چو اهل کوفه نامرئی و ناپدید باشیم
یک ابن زیاد شیک و تازه با ژست «ابوسعید» باشیم
یک حارث دین فروش دیگر در ظاهر «بایزید» باشیم
در ظاهر خودنمایی از آب در باطن خود اسید باشیم
از خولی و شمر بیحیاتر بر حرملهها مرید باشیم
ویروس نفاق و خودپرستی یک عارضه جدید باشیم
لرزان به زمان استواری مانند ژله و بید باشیم
فرمانبردار حرص و خودپسندی منتکش هر پلید باشیم
مداح شغال و جغد و کرکس در هر چه عزا و عید باشیم
ترسان ز بیان حق به وقتش بر گندم ری عبید باشیم
مانند کسی که دست سقا در ظهر عطش برید باشم
باشیم و رها ز خود نباشیم مرغی که نمیپرید باشیم
در حاشیه ابنسعد ملعون در واقعهها ولید باشیم
یا نوکر پست زر رستان چون برده زر خرید باشیم
همسفر خیل کاسهلیسان بدتر ز خود یزید باشیم
حسرتخور فرصت رهایی وقتی که به سر رسید باشیم
یا رب مپسند صبح تا شب آن کس که شتر ندید باشیم
دیدیم اگر شتر بگوییم فارغ ز چک و وعید باشیم
یا رب نرسان دقیقهای ر ا کز لطف تو نا امید باشیم
ما را برسان به کوثر عشق شاید بشود شهید باشیم