به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، روی کارآمدن ترامپ با زمینه رادیکال سخنرانی ها، مواضع انتخاباتی و بعد شخصیتی نوید اتفاقات عجیب و مشی جنگ جویانه را می داد، ترامپی که در ابتدا با پاره کردن برجام و اظهاراتش در مورد کره شمالی نشان داد عزمش را جزم کرده تا نظم مورد نظر خود را بر دنیا تحمیل کند. نظمی جدید بر مبنای قلدری، تطمیع و تهدید مخالفین با ابزاری به نام تحریم همه جانبه یا همان فشار حداکثری؛ ساکنین جدید کاخ سفید با دعوت از یک مهره ی افراطی دیگر به نام جان بولتون صریحا برای امنیت جهان خط و نشان کشیدند.
جان بولتون، مشاور امنیت ملی جنگ طلب ایالات متحده از جنگ با ایران حمایت کرد، خواستار مداخله نظامی در ونزوئلا بود، مخالف صلح با طالبان ، کره شمالی و روسیه بود و به عنوان یک جنگ افروز در کاخ سفید کار میکرد.
اختلافات بولتون و ترامپ از اردیبهشت ماه گذشته بر سر حضور نظامی در ونزوئلا شروع شد، در ماجرای صلح افغانستان به حدی ادامه پیدا کرد که نه تنها در نشست های بررسی این مهم جان بولتون به جلسات دعوت نمی شد که حتی با درخواست بولتون که خواستار یک کپی از پیشنویس موافقتنامه میان آمریکا و طالبان بود، مخالفت شد.
اختلافات او با پمپئو و همچنین اختلاف با ترامپ بر سر مذاکره فرانسه با ایران همه و همه باعث می شد تا بولتون به حاشیه رانده شود و احتمال اخراج او از همیشه پر رنگ تر شود.
تا اینکه ترامپ شب گذشته در توئیتی نوشت که «دیشب به جان بولتون اطلاع دادم که دیگر به حضور او در کاخ سفید نیازی نیست. من و دیگر اعضای دولت با بسیاری از پیشنهادهای او به شدت مخالف بودیم، به همین دلیل از او خواستم استعفایش را تقدیم کند، او هم صبح این کار را کرد»
در مقایل بولتون در توئیتی نوشت «من دیشب پیشنهاد استعفا کردم و رئیسجمهور ترامپ گفت فردا درباره آن صحبت کنیم.» مایک گراول سناتور پیشین آمریکا هم در یادداشت توئیتری خود نوشت: «مهم نیست چه نگاهی به ترامپ دارید، تصمیم او در برکناری بولتون، خطرناکترین شخص در کاخ سفید، خبر خوشی برای یک جهان ایمن است.
وی این برکناری را نشانه خوبی برای صلح با ایران، کره شمالی و دیگر قدرتها دانسته است.» همچنین راند پال سناتور جمهوری خواه پس از خبر برکناری بولتون از سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید، گفت: «من فکر میکنم تهدید جنگ در سراسر جهان با رفتن جان بولتون از کاخ سفید به طور مشهودی کاهش یابد.» در ادامه واکنش های توئیتری به اخراج بولتون حسام الدین آشنا در صفحه خودنوشت: « به حاشیه رفتن و سپس حذف بولتون یک حادثه نیست بلکه نشانهای قاطع از شکست راهبرد فشار حداکثری آمریکا در مواجهه با مقاومت سازنده حداکثری ج.ا.ایران است. شک نکنید که ما توان مدیریت رفتار ایالات متحده آمریکا نسبت به ایران را داریم و هرگز عقب نخواهیم نشست.حصر ایران شکستهخواهد شد.»
اما آن چه مهم است تغییر نگاه دولت ترامپ در مسئله سیاست خارجه و علی الخصوص موضع جنگ طلبانه است که جای بررسی دارد. بولتون سومین مشاور امنیت ملی در دوران ترامپ بود که این خود نشان دهنده عدم ثبات فکری ترامپ و همچنین خودخواهی اوست زیرا با کوچک ترین اختلافی افراد را اخراج می کند و هیچ گونه نگاه متفاوت با نگاه خود را نمی پذیرد.
با این اوصاف تقلیل نگاه جنگ طلبانه آمریکا به تیم ب و جان بولتون یک تحلیل اشتباه استراتژیک است، سیاست کلان این کشور از گذشته تا به حال جز غارت و چپاول و استعمار نبوده و نیست و آمار جنگ ها، تحریم ها و فشار حداکثری به مل ها محدود به دور خاص و دولت های خاص نمی شود که در تاریخ 250 ساله حدود ۹۳ درصد از عمر خود را در جنگ، تجاوز و درگیری در کشورهای مختلف سپری کرده، جنگهایی که از سال ۱۹۰۱ آغاز و تا همین امروز ادامه داشته است.
بیش ترین بازخورد عمومی از اخراج قابل پیش بینی بولتون شکست سیاست فشارحداکثری است، سیاست شکست خورده در تقابل با ایران،کره شمالی ، ونزوئلا و سایر مخالفان که در پایان هیچکدام موفق نبوده است.
اما شاید مهم ترین علت تغییر رویکرد ترامپ را باید انتخابات 2020 آمریکا دانست، اخراج بولتون نمایشی برای تعییر رویکرد جنگ طلبانه آمریکا و فریب افکار عمومی پیش از انتخابات است. این ااقدام در ایام منتهی به نشست مجمع عمومی سازمان ملل می تواند حاوی پیام هایی برای جریان طرفدار سازش در ایران باشد.
پالس های مثبت دولت روحانی در جهت احتمال مذاکره مجدد با ترامپ با پالس مثبت اخراج بولتون از سمت ترامپ پاسخ داده شد تا پایانی بر منازعه و شروع گفت و گوهای جدید باشد، اما کیست که نداند عقب نشینی آمریکا از جنگ بعد از منهدم کردن گلوبال هاوک و توقیف نفتکش بریتانیایی اتفاق افتاد؟
بعد ازاین قدرت نمایی جمهوری اسلامی و همچنین پیروزی منطقه ای گفتمان مقاومت همه برآوردهای غلط آمریکائی ها مبنی بر جنگ علیه ایران شکست خورد و به طبع آن برآورد صحیح و دقیقی از وضعیت کنونی ایالت متحده به دولت مردان این کشور ارائه شد و این خود پایانی بر توهم قدرتمندی و حمله نظامی بود که با این شرایط دیگر نیازی به بولتون و چنین دیدگاهی احساس نمی شد.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران