به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، واشنگتن مدت هاست که به سیاست تحریم ایران برای رسیدن به اهدافش، "اعتیاد" پیدا کرده است. مقامات کاخ سفید چه در دولت بوش، چه اوباما و چه ترامپ به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهند تهران را وادار به کاری بکنند، بایستی شمشیر داموکلس تحریم را روی سر آن نگه دارند. از سوی دیگر در تهران هم ابزار تحریم خواه، ناخواه تا حدودی موثر واقع شده و بسیاری از مردم و مسئولین را به هراس می اندازد. این در حالیست که برخی مقامات امریکایی معترفند دست ایالات متحده در تحریم های بیشتر خالی شده، و عملا تحریم های جدیدی نمی تواند وجود داشته باشد. ریچارد نفیو، معمار تحریم ها علیه ایران در دوره اوباما، در واکنش به آخرین تحریم های امریکا علیه بانک مرکزی ایران، تصریح کرده این تحریم ها، هیچ تاثیر جدیدی نخواهد داشت. در دولت ترامپ هم تقریبا چنین زمزمه هایی شنیده می شود. استیو منوشین وزیر خزانهداری آمریکا به تازگی اعتراف کرده «تحریمهای ایران به سقف خود رسیده و تقریبا چیز دیگری برای تحریم باقی نمانده».
با این وضع به نظر می رسد که دولت ترامپ چیز جدیدی در چنته نداشته باشد که با آن بخواهد جمهوری اسلامی ایران را بترساند. به همین خاطر بسیاری از سیاست صبر تا تسلیم شدن دولت ترامپ را پیشنهاد می کنند. این عده تاکید دارند که تا زمان بازگشت کامل ایالات متحده به تعهدات برجامی اش، هیچ همکاری و مذاکره ای با کاخ سفید در کار نخواهد بود. دولت فعلی ایران هم تا چندی قبل، همین مشی را در پیش داشت اما به تازگی زمزمه هایی به گوش می رسد که احتمال ملاقات دکتر حسن روحانی با ترامپ را، بدون بازگشت دومی به برجام، تقویت می کند.
تقویت گمانه زنی در رابطه با مذاکره روحانی با ترامپ بدون بازگشت امریکا به برجام
با توجه به این که بخش بزرگی از جامعه ایران امروز تجربه برجام را یک آزمون مردودی برای اعتماد به امریکا می بینند و نظر به این که بسیاری از نهادهای حاکمیتی نیز با توفق با واشنگتن موافق نبوده و نیستند، مذاکره مجدد با دولت ترامپ، کار ساده و بی دردسری برای دولت روحانی نخواهد بود. با تمام این اوصاف، ترامپ برای کسب آرای بیشتر در انتخابات سال بعد و روحانی برای حفظ وجهه خط دولتی خود، گزینه مذاکره را کنار نگذاشته اند. اخیرا ترامپ حتی مصرتر به دیدار با روحانی شده است و روحانی هم ترجیح داده یکی به نعل بزند، یکی به میخ. در یک سخنرانی به صراحت بگوید حاضر است "با هر کس" دیدار کند تا مشکلات اقتصادی حل شود و در سخنرانی بعد، مذاکره با ترامپ را "دیوانگی" بخواند.
اما از دیروز، سه پالس مهم منتشر شده که احتمال مذاکره را تقویت می کند. یکی توئیت حسام الدین آشنا بوده که به مردم گفته، رئیس جمهوری برای کار بسیار مهم و دشواری به نیویورک می رود که نشان دهنده تفاوت احتمالی ماهیت این سفر دارد؛ دوم سخنان رئیس جمهور در جمع نظامیان که از "ائتلاف صلح" بود و تا حد امکان الفاظ ضد امریکایی در آن کم شده بود؛ سوم و از همه مهم تر، ادعای کریستین امانپور، خبرنگار سی ان ان بود. این خبرنگار مشهور که با تمامی روسای جمهوری ایران هم مذاکره کرده، اخیرا با وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران هم ملاقات داشته و به نقل از وی توئیت زده: « اگر ترامپ حاضر باشد آن چیزهایی که ضروری است را انجام دهد؛ رفع تحریمها در ازای نظارتهای دائمی بر برنامه هسته ای ایران. شاخه زیتون همواره روی میز است و ما یک بار دیگر آن را نشان دادیم. » اگر این ادعای امانپور صحت داشته باشد که دور از ذهن هم نیست، یعنی ایران چراغ سبزی مهم به امریکا برای مذاکره بدون بازگشت به برجام نشان داده است.
رمزگشایی از بسته پیشنهادی دولت به ترامپ
با توجه به دقت ظریف در سخنان خود و آشنایی وی با متون حقوقی، و ظرافت وی در به کار بستن عبارات و اصطلاحات انگلیسی، احتمال این که او فی البداهه و بدون فکر حرفی بزند پایین است. بر این اساس می توان از هر کلمه سخنان وی با امانپور، مطالب مهمی دریافت. در دو جمله ای که امانپور از ظریف نقل عینی کرده، چند نکته نهفته است که می توان آن ها را بخش هایی از بسته پیشنهادی ایران به امریکا دانست.
نخست؛ آن که ملاقات روحانی با ترامپ، منوط به بازگشت ترامپ به برجام نیست بلکه ترامپ باید صرفا نشان دهد که آماده است آن چه ضروری است انجام دهد. به تعبیری ترامپ باید اثبات کند که آماده است آن چه ایران ضروری می داند، انجام دهد نه آن که لزوما آن را انجام دهد. شاید صرف گفتن، صدور بیانیه یا چیزی شبیه این از نظر ایران، اثبات آمادگی تلقی شود. در اینصورت روحانی حاضر خواهد بود با ترامپ مستقیما مذاکره کند.
دومین نکته در بسته پیشنهادی ایران، مربوط به امتیازی است که امریکا ضرورتا باید بدهد. این امتیاز "رفع" یا شاید با کمی تسامح، "لغو" تحریم هاست. در عباراتی که امانپور از ظریف نقل کرده، واژه Relief آمده که به معنای رفع یا لغو است اما نه لغوی که وظیفه امریکا دانسته شود بلکه لغوی که تا حدودی طرف، لطف می کند و لغو می کند! این واژه که بعید است با توجه به تسلط ظریف به زبان انگلیسی، تصادفا بر زبان وی آمده باشد، چندان شایسته ایران نیست. امریکا با ستمگری و زور گویی تحریم هایی علیه ایران وضع کرد، آن ها را برداشت، دوباره با زور گویی و عهد شکنی تحریم ها را باز گرداند و حتی بر آن ها افزود و شخص محمد جواد ظریف را تحریم کرد! در این بستر به هیچ عنوان درست نیست که از واژه Relief استفاده شود. اما به هر حال صحبت از "لغو" است که نسبت به "تعلیق" در برجام، ارجحیت دارد.
سومین نکته در بسته پیشنهادی دولت روحانی به ترامپ، مربوط به امتیازی است که ایران حاضر است بدهد. دولت حاضر است نظارت دائمی تاسیسات هسته ای را بپذیرد. چنین موضوعی در برجام نیست بلکه نظارت ها با این حجم موقتی است. با این پیشنهاد ایران تا حدودی دل فرانسه را هم بدست آورده که نسبت به گوشه ای و نه همه بندهای "غروب آفتاب" برجام نگرانی داشته است.
در مجموع تاریخ اثبات کرده منطق مذاکره و امتیاز دهی به امریکا به امید امتیازگیری از این دولت، راه به جایی نخواهد برد. ایران بارها حاضر شده امتیازاتی بدهد و در عوض، پس از چند سال یا چند ماه، اوضاع برای او بدتر شده. حال با این بسته پیشنهادی امیدی وجود نخواهد داشت که اوضاع بهتر شود. بلکه بدتر؛ امریکا یاد می گیرد که می تواند زیر همه تعهدات خود بزند و ایران پس از مدتی به ناچار برای تکمیل توافقات پیشین به میز مذاکره باز می گردد.
منبع: راهبرد معاصر