سفرنامه حسام از اربعین روایتی است عاشقانه و مودبانه از یک دیدهبان میدان نبرد که حالا با چشم دل به رصد راهیان جادهای میپردازد که سالها برای نفس کشیدن در هوایش برای گلولهها خط و نشان آمد و شد ترسیم کرده است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سفر همیشه با پا و راه نیست که اتفاق میافتد. گاه کلمههای هستند که راهیات میکنند به سوی جا و دیاری که جانت، دلت و در یک کلام خودت میخواهی راهیاش شوی، حسش کنی و تجربه نفس کشیدن در آن را با تمام وجود مزهمزه کنی.
کتاب «خس بیسروپا» روایتی از چنین سفری است. سفری که سربازی به پشتوانه و دلگرمی فرماندهش راهی آن میشود؛ بیخبر از آنکه فرمانده پیش از او راه را طی کرده است و منتظر لحظه موعود وصالش است.
حمید حسام که پیش از این در آثار متعدد راوی زندگی، سفرها و رزم بسیاری از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بوده است، در این کتاب با اذن از شهدا قدم در راهی میگذارد که سالها پیش همرزمانش یک شبه طیاش کردند و نامشان را به عنوان یکی از ساکنان آن سرزمین رویایی به ثبت تاریخ رساندند.
«خس بیسروپا» یک سفرنامه عاشقانه و البته متفکرانه است. حسام در جای جای کلماتش به ترکیب میان عقل و عشق در روایت دست پیدا کرده است. آقای نویسنده وقتی به روایت از خود میرسد دستهایش را لرزان میبیند، تردیدهایی بر او مستولی میشود و نمیداند اینبار باید قصهاش را از کجا شروع کند غافل از اینکه این شروع قصه است، یعنی همین نقطه که او ایستاده است.
هرچند سفرنامه او از سفر اربعین به واسطه زمان بعید گذشته از زمان رخدادش، بسیاری از اتفاقات پیرامونی حال حاضر این سفر را ندارد و به اصطلاح ژورنالیستی نیست، اما آکنده از آنها، لحظهها و شخصیتهایی است که حسام گاه در یک جمله و گاه در یک فصل درباره آنها سخنی به زبان رانده و مخاطب را با آن مبهوت باقی میگذارد، شخصیتهایی مانند آن جانباز ویلچیر نشین که در زمان رخداد این سفر در سال ۱۳۹۳ به روایت کتاب هفده بار بدون پا، به زیارت اربعین نائل شده بود هر بار در پایان سفر و رسیدن به سرزمین مقدس خود بیپایش را به پای حرم انداخته و روایت میکند لحظه خوردنش با صورت بر زمین جلوی حرم همیشه زیباترین لحظه وحس زندگانیاش بوده است.
«خس بیسر وپا» در زبان روایت از ادبیات معمول حسام در کتابهایش فاصله میگیرد. برش و تعلیق آنهارا ندارد، اما در مقابل محجوبی و پختگی شخصیت نویسنده را ذره ذره به مخاطبش تزریق میکند. این کتابی است درباره خود او و مگر جز این است که او در نوشتن از خود احتیاط میکند.
سفرنامه حسام از اربعین روایتی است عاشقانه و مودبانه از یک دیدهبان میدان نبرد که حالا با چشم دل به رصد راهیان جادهای میپردازد که سالها برای نفس کشیدن در هوایش برای گلولهها خط و نشان آمد و شد ترسیم کرده است؛ سفرنامهای از دل برای نشستن بر دل. از جان برای نشستن بر جان.
«خس بیپسرو پا» عنوان سفرنامه حمید حسام از پیادهروی اربعین است که در سال ۱۳۹۳ انجام شده و انتشارات سوره مهر آن را متناسب با حال و هوای این روزها منتشر کرده است.
نکته بارز دیگر سفرنامه حمید حسام وفاداری وی به ابووهب است، وفاداری که در مقدمه کتاب به ان اشاره شده است.