به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، اقتصاد ما «بزرگ ترین اقتصاد»ی است که تاکنون جهان به خود دیده، درست است؟ پاسخ این سئوال بستگی به این دارد که از چه کسی بپرسید.
برای مثال یک گزارش جدید نشان می دهد که 53 میلیون آمریکایی یا حدود 44 درصد از مجموع شاغلان آمریکایی واقع در سنین 18 تا 64 سال، کم درآمد یا کم مهارت قلمداد می شوند.
بر اساس گزارشی که موسسه بروکینگز منتشر کرده، بسیاری از این مزدبگیران گرفتار یک اقتصاد ناکارآمد شده اند که حدود 10 دلار و 22 سنت در هر ساعت دستمزد می گیرند و در هر سال کمتر از 20 هزار دلار با خود به خانه می برند.
درصد بسیار عمده ای از این افراد از بدهی های کمرشکنی رنج می برند، از جمله وام های دانشجویی، وام اتومبیل و یا بدهی های کارت های اعتباری. دستمزد این عده تکاپوی باز پرداخت دیونی که آنها بابت گذران زندگی دریافته کرده اند نمی کند و تصور بر این است که با وقوع رکود بعدی که در راه است، زندگی مالی آنها نابود خواهد شد.
در حالی که 10 درصد راس هرم درآمدی آمریکاییان همان وضعیتی را دارند که در سال 1999 داشته اند، یعنی بیشتر آنها صاحب دارایی هایی برای خود هستند از جمله سهام، اوراق قرضه و املاک و مستغلات و از طرح های سریالی و حباب ساز مربوط به دارایی ها که بانک مرکزی به اجرا گذاشته و دامن زدن به بازار سهام که پرزیدنت ترامپ از طریق توئیتر انجام می دهد، این قشر به شدت مرفه تر نیز می شوند.
با توجه به تشدید شکاف نابرابری ثروت ها که سطوحی بحرانی یافته، اقتصاد مصنوعی امروزی کارآیی ندارد.
از نظر عدم توازن موجود در نابرابری ثروت ها، ایالات متحده در یازدهمین ساعت خود یعنی یک ساعت مانده تا نیمه شب به سر می برد؛ وضعیتی که تلاش دارد خود را با فوران اعتراضات درخیابان های مناطق شهری بزرگ اصلاح کند، یعنی اتفاقی نظیر آنچه که در سطح جهان از شیلی و هنگ کنگ گرفته تا لبنان و بارسلونا در حال رخ دادن است.
مردم با دست زدن به یک قیام، یک انقلاب، در حال باز کردن چشم خود به روی این واقعیت هستند که مقامات و دولت های غیرمنتخب، اقتصاد را ویران کرده اند که نتیجه آن فلاکت مالی آنهاست که خود را در قالب دستمزدهای پایین و بدهی های کمرشکن نشان داده است.
این گزارش نشان می دهد که حدود نیمی از مجموع کارگران کم درآمد در ده حرفه متمرکز شده اند، از جمله فروشندگی خرده فروشی، آشپزی و آماده سازی اقلام خوراکی، نظافت ساختمان ها و کارگران ساختمانی (این ها برخی از مشاغلی به شمار می روند که در طول رکود اقتصادی بعدی ناپدید خواهند شد).
بیشتر این کارگران کم دستمزد در مناطقی حول شمال شرق، آتلانتیک میانه و راست بلت تمرکز دارند. میلیون ها تن از این مشاغل کم دستمزد و کم مهارت پس از وقوع رکود بعدی هیچگاه دیگر جایگزین نخواهند شد که یکی از دلایل چنین اتفاقی این است که ابر شرکت ها این قبیل مشاغل را به خودکارسازی و هوش مصنوعی واگذار خواهند کرد.
راه حل ارائه شده توسط دولت و بانک مرکزی برای اجتناب از شورش مردم در خیابان ها، به اجرا گذاشتن اشکال مختلف تسهیلات برای مردم خواهد بود.