به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، شرق دریای مدیترانه این روزها آبستن تحولاتی است که در یک سو ترکیه و دولت وفاق ملی لیبی و در سوی دیگر مصر، یونان، قبرس یونانینشین و دولت مستقر در طبرق لیبی (همسو با خلیفه حفتر) قرار گرفته است.
وجود منابع گاز در بستر دریا در این منطقه در کنار محوربندیهای ترکیه و مصر ابعاد پیچیدهتری به این پرونده داده است. تنش گازی میان آنکارا و تل آویو نیز بر التهاب شرق مدیترانه افزوده است.
در این میان به نوشته القدس العربی، امنیت ملی جهان عرب با یک پدیده و آزمون جدید روبهرو است؛ امنیتی که این بار از دروازه شرق مدیترانه تهدید میشود.
به نوشته «ابراهیم نوار» نویسنده مصری، امنیت ملی دنیای عرب در دهه پنجاه قرن بیستم بر اساس دشمنی با اسرائیل تعریف میشد. در دهه هشتاد برخی کشورهای ملیگرا در کنار کشورهای ارتجاع عربی، توافق کردند که تهدید اصلی برای دنیای عرب همانا ایران است و نه اسرائیل؛ بنابراین سیاست دشمنی با ایران را با سرمایهگذاری کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به بالاترین حد خود رساندند.
او در ادامه نوشت که اکنون اما امنیت ملی جهان عرب با پدیده جدیدی آن هم در شرق مدیترانه روبهرو است. منطقهای که شاهد محورها و ائتلافهای چندگانه است و در این میان یک سؤال اساسی شکل میگیرد: امنیت ملی در خلال قرن بیست و یکم چگونه خواهد بود؟
به عقیده «ابراهیم نوار» امنیت ملی دنیای عرب این روزها بر مبنای اولویتهایی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تعیین میکنند، تعریف میشود؛ با این وجود که این کشورها منبع اصلی تأمین مالی کشورهایی هستند که به اصطلاح در جهان عرب شکست خورده محسوب میشوند.
او افزود: «دولتهای شکست خوردهای که برای بقای خویش به کمکهای اقتصادی کشورهای خلیج [فارس] وابستگی بسیاری دارند و از این رو استراتژی امنیت ملی خود را بر مبنای دشمنی با ایران تعریف میکنند.»
این نویسنده مصری در ادامه نوشت که آزمون جدید برای امنیت ملی عربی از منطقه خلیج فارس به حوزه شرق دریای مدیترانه منتقل شده است، جایی که ثروت گاز محور درگیریهای میان کشورهای عربی و غیر عربی این حوزه شده است. کشورهایی که هر کدام در ائتلافهای مختلف ورود کرده و ایدئولوژیهای متناقض دارند و منافع متعارضی را دنبال میکنند. کشورهای مصر، سوریه، لبنان و لیبی عربیزبان در کنار ترکیه، اسرائیل و یونان غیر عربی قرار گرفتهاند. ترکیه و یونان عضو ناتو هستند اما دیگر کشورها در ائتلافهای کوچک و گذرایی وارد شدهاند.
ابراهیم نوار شکلگیری هرگونه انعقاد پیمان مشترکی را در این منطقه با توجه به چند دستگی این کشورها را بسیار دشوار دانست و نوشت که تعصبات ملیگرایی عربی در برابر کشورهای غیر عرب نیز بر دشواری موضوع میافزاید.
به عقیده وی تحولات فعلی در حوزه شرق مدیترانه بیش از اینکه نشانههای همکاری را با خود به همراه داشته باشد، نوید درگیری را میدهد. نشانههای این درگیری با امضای تفاهمنامه امنیتی و نظامی آنکارا و طرابلس بیشتر مشهود شده است. در هفتههای اخیر نیز منطقه شاهد تنش میان نیروی دریایی ترکیه و سکوهای حفاری شرکت گاز «اینی» ایتالیا و از سوی دیگر با کشتیهای حفاری و نقشهبرداری اسرائیل در آبهای نزدیک قبرس بود.
ابراهیم نوار در پایان نوشت که شرایط فعلی منطقه میطلبد تا ثروت گاز در مدیترانه به کانالی برای همکاری منطقهای تبدیل شود.