به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، پروانه مافی نماینده عضو فراکسیون امید مجلس، چند روز پیش در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «این موضوع که اکثر نمایندگان اصلاحطلب رد صلاحیت شدهاند، غلط است و اتفاقاً اکثریت آنها تأیید صلاحیت شدهاند. اکثر نمایندگان خانم در مجلس تأیید صلاحیت شدند.»
پیشاز این، حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران نیز در مصاحبهای گفته بود: «تمام سازوکار انتخاباتی ما روشن است فقط ما خیلی دستمان را رو نمیکنیم که رو دست نخوریم.» بررسیها و اخبار موثق کیهان هم حاکی از آن است که مدعیان اصلاحات در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی نهتنها کمبود نامزد ندارند بلکه با تراکم و ترافیک کاندیدا مواجهاند و بخش قابلتوجهی از ۷ هزار نامزد تأییدشده انتخابات مجلس، اصلاحطلب هستند. اما سؤال اساسی این است که چرا آنها این واقعیت را پنهان کرده و وانمود میکنند که کاندیدا ندارند؟ برای پاسخ به این سؤال بایستی چند نکته را مدنظر قرار داد؛
اول آنکه مدعیان اصلاحات از ماهها پیش به این جمعبندی رسیدهاند که در انتخابات مجلس شورای اسلامی برگ برندهای ندارند چراکه تمام همّ و غم ۶ سال گذشته خود را در دفاع تمامقد از فراکسیون امید و دولتی نهادهاند که ماحصلی جز بروز و ظهور مشکلات کشور، نارضایتی اجتماعی، فسادهای اقتصادی و تورم کمرشکن، حقوقهای نجومی، رانت ۱۸ میلیارد دلاری و... نداشته است.
ازاینرو آنها برای برونرفت از این بحران، چند برنامه و هدف را در دستور کار خود قرار دادند؛
۱. طرح «انتخابات مشروط» برای گروکشی، چانهزنی و فشار به شورای نگهبان
اصلاحطلبان از یک سال پیش با کلیدواژه «انتخابات مشروط» که ساخته و پرداخته سعید حجاریان بود، فضای سیاسی و رسانهای کشور را به سمت انتخابات معطوف کردند. حجاریان معتقد بود که برای فرار از پاسخگویی باید تیغ انتقاد خود را به سمت فراکسیون امید مجلس رانده و زمینه را برای ورود چهرههای رادیکال اصلاحطلب فراهم کرد. از همین رو بود که با حرفهایی مانند اینکه «فراکسیون امید جزو نیروهای دسته ۲ اصلاحطلبان هستند» میگفت: اگر حاکمیت به شروط آنها تن ندهد، باید عطای انتخابات را به لقای آن بخشید و انتخابات را تحریم کرد! تحلیلی که در آن، گروکشی، چانهزنی و اساساً بلوف بیشتر سنگینی میکرد تا واقعیتی به نام تحریم انتخابات!
علاوهبر آنکه اولاً) چنین ایدهای در انتخابات مجلس پنجم- آن زمان که مجمع روحانیون مبارز نیز اقدام به قهر از صندوق انتخابات کرد- به شکست منتهی شد و ثانیاً) بخش قابلتوجهی از اصلاحطلبان با ایده حجاریان موافق نبودند.
شایانذکر است در این مدت گزارههایی مانند اینکه «مجلس در رأس امور نیست»، لزوم «استعفاء» نمایندگان کنونی مجلس، «ثبتنام نمیکنیم»، «سرد بودن» و «حداقلی بودن» مشارکت در انتخابات هم در این راستا مطرح شد. اصلاحطلبان حتی ادعا کردند که «در انتخابات شرکت نمیکنند» هرچند درنهایت با شناسنامههایی که در دست داشتند و استعفاهایی که در جیب! همگی راهی وزارت کشور شدند و ثبتنام کردند.
۲. فریب محاسباتی رقیب
اصلاحطلبان سعی دارند با طرح این گزاره که «بازندهایم» رقیب را دچاراشتباه محاسباتی کنند. ادبیات اصلاحطلبان بهقدری قابلتأمل بود که عبدالله ناصری، مشاور خاتمی و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان و همچنین عضو سازمان مجاهدین، هنگام پایان یافتن ثبتنام نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس، گفت: «۳۰ بر هیچ میبازیم و قالیباف رأی اول تهران میشود»! بعدازآن نیز برخی چهرههای اصلاحطلب همین حرفها را تکرار کردند و گفتند «از ابتدا بازندهایم»، «مجلس یکدست خواهد بود» و....
چند نفر دیگر از چهرههای تندروی اصلاحطلب مانند عباس عبدی، محسن آرمین، حسن رسولی و دیگران، با ادبیاتی مشابه هم ادعا کردند تکلیف ۱۵۸ یا ۱۹۰ کرسی از پیش معلوم شده و هیچ رقابتی بر سر آنها نخواهد بود! کار به جایی رسید که رئیسجمهور نیز به این بازی پیوست و پیشاپیش گفت مجلس نوش جانتان!
این تاکتیک اعلام پیروزی رقیب برای آن است که جریان مقابل احساس کند در میدانی خالی پای خواهد گذاشت و چون از قبل برنده است، نه نیازی به اتحاد و یکپارچگی دارد و نه عمل سیاسی و رسانهای درخور. نتیجه چنین تصور غلطی، غافلگیری و شکست در صحنه رقابت خواهد بود.
یکی دیگر از شگردهای انتخاباتی اصلاحطلبان برای تقویتاشتباه محاسباتی در جریان رقیب و البته فرار از پاسخگویی، باورسازی این گزاره است که به فراکسیون امید انتقاد دارند! فعالان رادیکال اصلاحات در حالی در فضای رسانهای از فراکسیون امید انتقاد میکنند که در واقعیت و در بسیاری از مسائل از آنها که در واقع از اعضای لیست «آقای تَکرار میکنم» هستند، حمایت کرده و بهاصطلاح به یکدیگر دل و قلوه میدهند! ناصری در آذرماه سال جاری در گفتوگو با روزنامه آرمان گفت: «مجلس فعلی ظاهراً با دولت همسو است و بزرگتریناشتباه این مجلس نیز این است که از حدود ۳ سال گذشته در مقابلاشتباهات دولت موضع نگرفت و علت آن نیز به این امر برمیگشت که بیش از ۵۰ درصد نمایندگان تمامی فراکسیونها به فکر کشور نیستند و برای کاسبی به مجلس آمدهاند و به دنبال منافع اقتصادی خود هستند.»!
هرچند حرفهای اینچنینی مدعیان اصلاحات در صفحه اول روزنامهها نشست اما از همان روز، یعنی ۱۷ آذرماه، اظهارات آنها مشکوک به نظر میرسید چراکه به رقیب خود اعلام میکرد خیالشان راحت باشد، رقیبی ندارید و ما از همین ابتدا بازندهایم!
۳. مظلومنمایی و طلبکار شدن بهجای پاسخگویی
اصلاحطلبان با عباراتی مانند «نامزد نداریم» و «مجلس یکدست خواهد بود» و.... درصدد آن برآمدند تا با مظلومنمایی، اذهان عمومی را متوجه خود کنند و بهجای پاسخگویی به افکار عمومی، خود را در موضع طلبکاری از حاکمیت قرار دهند. آنها گمان میکنند روانشناسی مردم ایران بهگونهای است که با مظلومنمایی میتوان آنها را فریب داد و رأیشان را بدست آورد. به همین دلیل است که در پی ایجاد دوگانهای بین خود و جبهه رقیب هستند. عباراتی مانند این حرف محمود میرلوحی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که «اصولگرایان آنقدر کاندیدا دارند که میتوانند به کشورهای دیگر صادر کنند» و یا حرف مرتضی مبلغ عضو دیگر شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان که «اصلاحطلبان در کل کشور فقط ۲۱ کاندیدا دارند!» مدلول این ادعاست.
روز گذشته هم، علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در یادداشتی نوشته بود «در کل کشور شاید ۲۰ اصلاحطلب تأیید شده وجود دارد!»
۴. توجیه شکست احتمالی
اصلاحطلبان بهطور بیسابقهای هجمه به شورای نگهبان را در دستور کار خود قرار دادهاند. چهرههایی مانند علیرضا رحیمی، محمود واعظی، محمود صادقی، اسماعیل گرامی مقدم، پروانه سلحشوری و... با اتهام زنی به شورای نگهبان و بیان عباراتی مانند اینکه «برای بررسی صلاحیتها از آنها رسید پرداخت وجوهات شرعی خمس مطالبه شده است»،: «بهخاطر حمایت از دولت یا برجام، رد صلاحیت کردهاند!»، «واسطهها نرخ تأیید صلاحیت را بعضاً تا چهار میلیارد تومان بالا بردهاند!»، «سخنگوی شورای نگهبان دروغ میگوید»، «تا زمانی که شورای نگهبان وجود دارد کاری نمیشود کرد»! و... سعی کردند اعلام کنند که شورای نگهبان سد راه پیروزی خیالی اصلاحطلبان شده است.
همچنین آنها سعی کردند با طرح گزارههایی مانند اینکه انتخابات مجلس شورای اسلامی «استسلاقی»، «انتصابی»، «انتصخابی» و «تشریفاتی» است! در بدترین وضعیت هم شکست احتمالی خود در انتخابات را توجیه کنند.
۵. شرکت گسترده در انتخابات و ارائه «لیست واحد»
همانطور که کیهان چندی پیش در خبر ویژه خود نوشت، اصلاحطلبان برخلاف ژست چند هفته اخیر خود مبنی بر «تحریم انتخابات»، «مجلس در رأس امور نیست» و ضرورت «استعفا» و اینکه «در انتخابات ثبتنام نمیکنیم» در انتخابات نامزد معرفی میکنند و حضور جدی خواهند داشت. آنها همین نمایش را در سال ۹۴ نیز ترتیب داده بودند. در همین زمینه محمدرضا عارف، رئیسشورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هفته گذشته (۶ بهمن) اعلام کرد که «اصلاحطلبان برای ارائه لیست واحد به توافق رسیدند» همچنین علیرضا رحیمی عضو فراکسیون امید در مصاحبهای گفت: «اصلاحطلبان در تهران لیست انتخاباتی میدهند» و «تعداد بیشتری از نامزدها تأیید صلاحیت میشوند». روزنامه آفتاب یزد نیز در گزارش مفصلی نوشته بود: «اصلاحطلبان لیست میدهند.» و «تمامی تلاششان را برای اینکه در تمام شهرها لیست داشته باشند انجام میدهند و برای این مهم علیرغم رد صلاحیت برخی اصلاحطلبان به سراغ چهرههای ناشناخته با درونمایه اصلاحطلبی برای تشکیل لیست میروند.»
موسوی لاری، نایبرئیسشورای سیاستگذاری اصلاحطلبان هم در مصاحبهای گفت: «لیست میدهیم و از کاندیداهای خود حمایت میکنیم.» پیشازاین، حسن رسولی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم گفته بود: «اصلاحطلبان یقیناً به لیست واحد میرسند» همچنین حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبهای گفته بود: «اصلاحطلبان حتماً لیست خواهند داد.
اما و اگری هم در این خصوص وجود ندارد. هیچ گروهی از اصلاحطلبان چنین اعتقادی (عدم ارائه لیست انتخاباتی) ندارد» و «کارگزاران و سایر اصلاحطلبان با هم لیست واحد خواهند داد.» شایانذکر است که در انتخابات مجلس دهم (سال ۹۴) هم اصلاحطلبان همین تاکتیکها را در پیش گرفتند و سعی کردند با چهرههای گمنام و یا کمترشناخته شده و بهصورت چراغ خاموش، لیست امید را تهیه و ارائه کنند. پاسخ به این سؤال که «مگر افکار عمومی افرادی مانند رحیمی، سلحشوری، صادقی و... را میشناخت؟» گواهی بر این ادعاست.
ازاینرو و با توجه به آنچه در فوق آمد، ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه نامزد نداریم، دروغی بیش نیست و پیشبینی میشود که در روزها و هفتههای آینده، اصلاحطلبان که با تورم کاندیداها مواجه هستند، برای هر ۲۹۰ کرسی مجلس گزینههای خود را معرفی خواهند کرد. آنان پشت صحنه و در واقعیت با مشکل انتخاب افراد و بستن لیست از میان نامزدهای خود مواجه هستند اما در رسانهها و محافل عمومی از نداشتن نامزد مینالند؛ یک بازی تکراری.