سي نما براي كشف حجاب
کد خبر: ۸۲۴۷۱
اندر احوالات سينماي ما
کمترين انتظار از مسئولان نمايشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين است که با نظارت بر تمرين هاي نمايشي، اجرا و متون نمايشي، مقوله عفاف و حجاب را نه به دهه هاي دوردست؛ بلکه به همان دهه هاي 60 که مقبوليت جامعه را داشته است، برسانند.
۱۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۸

به گزارش گروه پاتوق شيشه اي «شبكه خبر دانشجو»، نشريه الكترونيكي چارقد نوشت:

نشسته ام روي صندلي سينما تا فيلمي که آن همه تبليغش را شنيده ام و ديده ام را ببينم. سر در سينما که چندان برايم خوشايند نبود، منتظرم ببينم فيلم چه چيزهاي ديگري هم دارد. نگاهي به اطرافم مي اندازم. همه طيف آدمي مي توانم ببينم؛

انگاري همه آمده اند براي تماشا، از پير و جوان و کودک، زن و مرد، مادري که با دختران جوانش آمده است، پسري که با دوستانش همراه شده است، مرد مسني که به همراه نوه اش آمده است و ... .

فيلم اما تمام که مي شود، نارضايتي را در چشمان بزرگترها مي بينم، مادري که همراه دختران جوانش آمده و پشت سرم نشسته بود، آهسته با دخترانش حرف مي زند ... " اين ها فقط توي داستان هاست، اين يادتان نرود ... زندگي واقعي با ايني که ديديد، خيلي فرق دارد" ...

مرد جواني اما که با همسرش آمده است و در تمام لحظات تماشاي فيلم صداي غرولندش را مي شنيدم، نگاه غضبناکش را از پرده سينما بر مي دارد و مي گويد: " فقط پولمان را هدر داديم. توي تلويزيون که خوب تبليغش را مي کنند... " .

از سينما که خارج مي شوم، از لا به لاي صحبت هاي تعداد کثيري از تماشاگران که به گوشم مي رسد، نارضايتي مشهود است. روي هم رفته فيلم خوبي نبود.

سينماي بعد از انقلاب به رغم تحولات و دگرگوني هاي مفيد و لازم، به ويژه در دهه اول انقلاب (به لحاظ کيفي) در سال هاي بعد از جنگ به خصوص در دهه ي 80 به افول گراييده است.

با نگاهي اجمالي و مقايسه اي به فيلم هاي سينمايي مربوط به سال هاي دهه 60 تا سال هاي دهه 80 اين واقعيت به خوبي آشکار خواهد شد که پوشش و حجاب زنان در دهه هاي فوق الذکر به هيچ وجه قابل مقايسه نيست.

در اکثر فيلم هاي سينمايي دهه 60 زنان از حجاب و پوشش کاملتر و ساده تري برخوردار بوده؛ از زيورآلات، آرايش هاي غليظ، تن پوش هاي عجيب و غريب و لوازم لوکس و غير ضروري در زندگي آنان کمتر ديده مي شد.

در حالي که در فيلم هاي توليد شده در سال هاي دهه 80 موارد بسيار کمتر ديده مي شود که زنان با حجاب و بدون استفاده از آرايش هاي جلب کننده نظر و نگاه نامحرم ايفاي نقش کنند.

بديهي است فرآيند فوق در شکسته شدن قبح گرايش به بدحجابي، آرايش هاي غليظ و عادي شدن ارتباطات نامناسب بين زنان و مردان در سطوح مختلف جامعه تأثير غير قابل انکاري داشته و دارد که بهره مندي از اين رسانه را نيز تأمل انگيز مي نمايد.

سينماي امروز گويي جايي است كه هنرمندان مرد و زن با پوشش، روش و منش خود ناخواسته به هجمه فرهنگي ارزش ها و هنجارهاي ملي و هويتي خود به صورت زيرپوستي مي پردازند؛

جايي که حجاب را با روش هاي نامرئي مورد هجمه قرار مي دهند، روش هايي چون : حجاب؛ نماد طبقه فقير جامعه، نمايش زنان فقير ايرانى با چادر و چارقد و نمايش زنان ثروتمند با وضعى متفاوت. در بيشتر فيلم هاي سينمايي، اشراف زادگان و شخصيت هاى پولدار، با موهاى نيمه باز، مانتو و لباس هاى فاخر به تصوير کشيده مى شوند.

اين سنّت ماندگار در سينماي ايران، علتي شده است تا دخترانى که از خانواده هاى کم درآمد هستند، براى پنهان کردن فقر خود، بدحجابي اشراف گونه را بر پوشش اسلامى ترجيح دهند.

اغلب فيلم هاي سينماي امروز، حجاب را نشانه طبقه مسنّ جامعه نشان مي دهند و جامعه نيز تحت تأثير اين رسانه، حجاب را صرفا پوشش مناسبي براي زنان ميانسال و مسن مي داند، نه براي دختران و زنان جوان.

اين نگرش غلط كارگردانان و طراحان صحنه بيش از پيش به طرز تلقي جامعه دامن زده است؛ آن گونه که در ميان طراحان لباس نيز اين گونه جا افتاده است كه وقتى مادر بزرگى در فيلم نمايش داده مي شود، او را به صورت زنى چادرى به تصوير مى کشند و دختران يا زنان جوان با مانتوهاي کوتاه، شال هايي که تنها نيمي از موها را پوشانده است و آرايشي غليظ ... ؛ اگر چه در برخي فيلم ها نيز زنان مسن حجاب جوانان امروزي را بر تن مي كنند.

سينماي امروز، در حقيقت سينماي گيشه اي است که اصولا سينمايي بي هويت و فلسفه وجودي اش نيز سرگرم نمودن جوانان و تبليغ نوعي خاص از زندگاني مطابق با فرهنگ غربي است؛

سينمايي که بر مبناي چهره هاي جذاب، اعم از مرد و زن بنيان نهاده مي شود. هجو، جملات آلوده و زشت و کشش هاي جنسي و غير اخلاقي از ويژگي هاي اين نوع سينماست. سينماي امروز، حضور هنرپيشه هاي زن و مرد با سر و وضع زننده، برهنگي فرهنگي را در کشور به صورت پنهان و آشکار رواج مي دهد.

ترويج رفتارهاي ضد ارزشي و ضد اخلاقي اعم از ابتذال كلامي، ابتذال تصويري، بي‌‏حجابي، حريم‌‏شكني و... استفاده از پوشش و آرايش‌‏هاي نامناسب که در اغلب فيلم‌‏ها مشهود است و سبب نهادينه‌‏شدن و عادي‌‏سازي اين گونه پوشش و آرايش در جامعه مي شود، نمايش آلات قمار و نيز صحنه‌‏هاي شراب‌‏خواري در پاره‌‏اي فيلم‌‏ها که از ديگر مصاديق سدشكني به شمار مي‌‏آيد؛

واقعيت سينماي امروز است که در ترويج مدل هاي بدحجابي و بعضا بي حجابي در جامعه نقش آفريني مي کند.

از بين بردن حجاب يکي از راه هاي از هم پاشيدگي خانواده هاست و با از بين بردن آن و ارزشي کردن بي‌حجابي، هيچ خانواده با باتي وجود نخواهد داشت و جوانان به راحتي تأثير پذير خواهند بود. سينما در محصولات خود، شخصيت هاى بدحجاب را گاهى به صورت مستقيم و گاه به شکل غيرمستقيم به عنوان الگو معرفى کرده است.

کسي انتظار ندارد که بازيگران در قالب چادر و پوشش هاي دست و پاگير نمايشي به عرضه آثار هنري بپردازند، اما کمترين انتظار از مسئولان نمايشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين است که با نظارت بر تمرين هاي نمايشي، اجرا و متون نمايشي، مقوله عفاف و حجاب را نه به دهه هاي دوردست؛ بلکه به همان دهه هاي 60 که مقبوليت جامعه را داشته است، برسانند.

سينماي ما که به عنوان يک رسانه مي تواند طبق فرموده امام راحل، يا مصداقي براي کشاندن جامعه به سمت صلاح يا فساد باشد، و يا مي توان به آن به عنوان يک دانشگاه نگريست، دانشگاهي که بايد وظيفه اش تربيت اقشار جامعه باشد و مطابق با آرمان هاي انقلاب پيش رود.

در جامعه­ اي که سينما، تلويزيون و خيلي ابزارهاي ديگر در جهت منفي براي حجاب رفتارهايي انجام مي دهند، اين فرهنگ­ سازي دشوارتر نيز خواهد بود.

افزايش موفقيت در عرصه‌ حجاب، زماني حاصل خواهد شد که عوامل مختلف در کنار يکديگر به فعاليت هم‌سو بپردازند، نه اينکه ضديت‌هايي نيز به وجود بيايد و آنچه را يکي رشته است، ديگري پنبه کند!/انتهاي پيام/

گزارش خطا
ارسال نظرات
captcha