به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، من و مارگارت فلاورز در این مطلب تمرکز خود را بر نقص های بنیادین موجود در اقتصاد آمریکا گذاشته ایم که رکود فعلی را از آنچه که نخبگان می گویند وخیم تر خواهد کرد.
ما ضعف موجود در محرک های اقتصادی را مورد بررسی قرار می دهیم و در این باره بحث می کنیم که چگونه تا پیش از ویروس کرونا و جنگ نفتی، هر کدام از آنها در معرض خطر قرار داشتند. این عوامل شامل هزینه های مصرف کننده، دیون شرکتی، نفت و گاز شیل و بازارهای مالی می شوند. هر یک از این محرک ها با سیاست ها و دیونی تقویت شده اند که موجب گردیده قوی تر از آنچه که هستند به نظر آیند.
ویروس کرونا که می تواند تا بیش از یک سال پایدار بماند و جنگ نفتی که می تواند قیمت نفت را تا زیر 20 دلار براند، دو ماشه رکودی هستند که در راه است. این اپیدمی بی سابقه به تعطیلی اقتصاد جهانی به شکلی منجر می شود که تا پیش از این هرگز سابقه نداشته است. و افت سریع قیمت نفت که سریع تر از همیشه در حال رخ دادن است به همراه واقعیت های دراز مدتی که نشان می دهند شاید عصر نفت به سر آمده باشد، در حال اثرگذاری بر بخشی هستند که یکی از تکیه گاه های اصلی اقتصاد محسوب می شده است.
شیوع ویروس کرونا در حال خلق برهه ای درس آموز است که می توان از آن برای دگرگون کردن اقتصاد ایالات متحده استفاده کرد. کووید-19 و جنگ نفتی جرقه های رکودی عنقریب را می زنند؛ رکودی که در بدهی های بی سابقه شرکتی و شخصی، دستمزدهای پایین دیرینه و یک بازار سهام که به طور مصنوعی متورم شده است ریشه دارند. کمبودها در سیاست های اقتصادی، سیستم مراقبت های درمانی و حقوق کارگران آمریکا در نتیجه بحران جاری برجسته تر شده اند.
اپیدمی شناسان گزارش می دهند که اپیدمی ویروس کرونا ماه ها و حتی شاید بیشتر از یک سال طول خواهد کشید. یک مطالعه انجام شده توسط اقتصاددانان دانشگاهی برجسته که روز پنج شنبه منتشر شد، نشان می دهد که اکثریت آنها معتقدند که حتی اگر معلوم شود که شیوع این بیماری مثل آنفلونزا محدود است، باز هم احتمالا موجب یک «رکود بزرگ» می شود.
این لحظه درس آموز فرصتی است برای مردم تا با وضوح بیشتری درک کنند که چرا ما به یک مراقبت درمانی از رهگذر مدیکیر بهبود یافته ملی برای همگان نیاز داریم، چرا باید به کارگران مرخصی درمانی و خانوادگی داده شود تا مردم بتوانند با ماندن در خانه موجب آلودگی دیگران نشوند و چرا ما باید به تقسیم ثروت افراطی خاتمه دهیم تا تمام مردم از مسکن، غذا، مراقبت های درمانی و درآمدی که برای شکوفایی به آن نیازمندند برخوردار شوند. رسانه های شرکتی پیشاپیش در حال گزارش دادن درباره «سوسیالیسم فاجعه» هستند و می گویند «در یک همه گیری، همه یک سوسیالیست می شوند.» ناکامی های سرمایه داری نئولیبرال مشهود است. کاهش مالیات برای شرکت ها و ثروتمندان و اقتصادهای «مالیات کمتر رفاه بیشتر» ناکامی خود را نشان داده اند.
مردم قدرت بزرگی برای مطالبه تغییرات دارند. هزینه های مصرف کننده بالغ بر 70 درصد از کل رشد اقتصادی آمریکا را به خود اختصاص می دهد. اگر مصرف کنندگان خرج نکنند، رکود به وجود خواهد آمد. این وضعیت را می توان به قدرت مردم ترجمه کرد. اگر مردم دست به یک اعتصاب خرید بزنند، به طرقی بر اقتصاد تاثیر خواهند گذاشت که نخبگان نمی توانند آنها را نادیده بگیرند. اکنون زمان آن است که اقتصادی را مطالبه کنیم که در خدمت منافع مردم قرار داشته باشد.
فروپاشی اقتصادی تازه آغاز شده است
ما در هفته جاری با جک راسموس اقتصاددان گفتگویی انجام دادیم. او یکشنبه گذشته با اشاره به ترکیبی از ویروس کرونا و جنگ نفتی نوشته بود که یک فروپاشی مالی در راه است . او در مصاحبه خود به ضعف موجود در اقتصاد اشاره کرد که نادرستی ادعاهای مقامات دولتی را نشان می دهد که می گویند «در امور بنیادین مشکلی وجود ندارد، مشکلات شامل مخارج مصرف کننده، بدهی های شرکتی و دولتی، دستمزدهای راکد، کارگرانی که از آخرین فروپاشی اقتصادی بهبود نیافته اند و بازارهای مالی معتاد به تریلیون ها دلار مساعده بانک مرکزی هستند. حتی پیش از فروپاشی فعلی، دیون دانشجویان کالج ها، مراقبت های درمانی گران قیمت و صندوق های بازنشستگی ناکافی از جمله مشکلاتی بودند که ناامنی اقتصادی را برای اکثر مردم پدید می آورند. هم اکنون نیز 40 درصد از مردم در ایالات متحده نمی توانند از پس هزینه های یک وضعیت اضطراری 400 دلاری و 60 درصد آنها نمی توانند از پس یک مازاد هزینه هزار دلاری بربیایند.
این آخر هفته، بانک مرکزی بار دیگر دکمه وحشت را فشار داد و یکشنبه عصر با صدور یک بیانیه اضطراری اعلام کرد که نرخ های بهره را برای اولین بار پس از بحران مالی تا صفر کاهش می دهد. همچنین این بانک تسهیلات کمی را به شکل دست کم 700 میلیارد دلار خرید دارایی اعلام کرد. این کار مسیر شیوع ویروس را تغییر نخواهد داد و خطوط تامین کالا را از کشورهای متاثر از ویروس باز نخواهد کرد یا میزان هزینه های مصرف کننده را افزایش نخواهد داد. صدور این بیانیه نشان می دهد که وحشت از رکود جهانی خیلی زود از راه رسیده است.
سقوط هزینه های مصرف کننده
مردم در ایالات متحده این رکود را در حالی آغاز می کنند که در وضعیت مالی ضعیفی قرار دارند. در دسامبر 2019 دیون شخصی به مبلغ بی سابقه 4.19 تریلیون دلار رسیده که رکورد 4.16 تریلیون دلاری ماه نوامبر را شکسته است. دیون دانشجویی نیز که تا پیش از این یک بحران به حساب می آمد، در مجموع به 1.6 تریلیون دلار بالغ می شد، با45 میلیون نفر دارای بدهی های معوقه بیشتر از 11 درصدی. جک راسموس گزارش می دهد که «تنها مصرف کننده خانوار آمریکایی بوده که در پایان سال 2019 اقتصاد آمریکا را سرپا نگه داشته است.»
اکنون اقتصاد در یک سکون واقعی قرار دارد. کنفرانس ها و کنسرت ها لغو شده اند، کالج ها به کلاس های مجازی روی آورده اند، مدارس دولتی تعطیل شده اند، چراغ های برادوی خاموش است و ورزش های حرفه ای به حالت تعویق درآمده اند. دیزنی لند که در طول بحران قبلی باز مانده بود تعطیل شده است. هیچ سابقه ای وجود ندارد که اقتصاد با چنین سرعتی در حال تعطیل شدن باشد.
هر یک از این تعطیلی ها در کنار در خانه ماندن مردم، فروپاشی اقتصادی را یک گام به جلو می راند که وخیم تر نیز خواهد شد. مردم در حال از دست دادن مشاغل خود یا تجربه کاهش درآمد هستند که موجب می شود کمتر هزینه کنند. این یک تاثیر زنجیره ای است که همانطور که نیویورک تایمز در توصیف آن می نویسد «وقتی رستوران ها درهایشان را می بندند، دیگر به دستمال سفره هایی که پارچه بافان یا آبجویی که آبجوسازان محلی برایشان حمل می کردند نیاز نخواهند داشت. وقتی مردم با هواپیما سفر نکنند، دیگر به تاکسی برای رفتن به فرودگاه یا بطری های 5 دلاری آب که از دکه های فرودگاه می خرند نیازی ندارند. آنها گزارش می دهند که در مقایسه با سال قبل آگهی های استخدامی که برای رستوران ها پست می شود 26 درصد، برای تهیه غذای آماده 36 درصد و برای مشاغل هوانوردی 44 درصد کاهش رخ داده است.
فروپاشی شرکتی
شرکت ها نیز مثل افراد در حال تحمل سطوح بی سابقه ای از بدهی هستند. بازار اوراق قرضه شرکتی کوچک تر و اعتبار شرکتی تعطیل خواهد شد. هم اکنون شرکت ها خطوط اعتباری خود را به سمت نقدی تغییر می دهند. در نتیجه کار به جایی ختم خواهد شد که کسب و کارها قادر به تامین بودجه برای خود نباشند که این، پیش درآمد کسری های بزرگ و ورشکستگی است. فروپاشی شرکت ها به افزایش بیکاری منجر خواهد شد و سقوط هزینه های مصرف کننده را بیشتر هم خواهد کرد.
اولین جایی که تاثیر خواهد پذیرفت بازار بیشتر از 2 تریلیون دلاری غذاهای فوری بی ارزش آمریکا و به دنبال آن دیون اوراق قرضه شرکتی 3 تریلیون دلاری است. راسموس توضیح می دهد که این اوراق قرضه نیز واقعا بی ارزش هستند. این 5 تریلیون دلار به سرعت در خطر فروپاشی قرار دارند و سپس به شرکت های سوخت های فسیلی و مغازه های خرده فروشی تسری پیدا خواهد کرد که باز هم به دیون شرکتی بیشتری منجر خواهد شد.
شرکت های آمریکایی با حمایت های بانک مرکزی و نیز دولت های اوباما ترامپ بوده که سرپا ایستاده اند. این کمک ها شامل وجوه رایگان بانک مرکزی نیز می شود که به طور مصنوعی قیمت سهام را ترقی داده و شرکت ها از این پول برای بیع متقابل سهام استفاده کرده اند. ثمره مساعده های مالی دوران اوباما که با 4.5 تریلیون کمک اوباما از طریق کاهش مالیاتی 10 ساله دنبال شد، این بود که 23 درصد از 27 درصد افزایش سودهای شرکتی در سال 2018 نصیب آنها شود. اقتصاد شرکتی آمریکا بسیار شکننده است.
پایان شکوفایی نفت و گاز آمریکایی
جمعه گذشته روسیه و عربستان سعودی نتوانستند بر سر ادامه حفظ قیمت نفت به توافق برسند. به این ترتیب یک جنگ نفتی با قیمت های رو به نزول برای به دست آوردن سهم بزرگ تری از بازار شروع شد. این اتفاق به بیشترین کاهش قیمت از 17 ژانویه 1991 یعنی زمان آغاز عملیات توفان صحرا منجر شد. صدها میلیارد دلار ارزش در صنعت نفت و گاز شیل آمریکا که پیش از این نیز با مشکلات زیادی مواجه بود ناپدید شد. نابودی نفت شیل آمریکا ممکن است هدف روسیه بوده باشد. ترامپ با صدور دستور برای انجام خریدهای ذخایر نفت راهبردی از این شرکت ها، فعلا این کاهش قیمت نفت را متوقف کرده، اما این توقفی موقتی است.
نفت شیل سودآور نیست، چون گلدمن ساکس پیش بینی می کند که برای بازپرداخت بدهی های این نفت به بشکه ای 48 دلار نیاز است. گلدمن هشدار می دهد که قیمت نفت تا زیر بشکه ای 20 دلار کاهش پیدا خواهد کرد. برعکس گفته می شود که هزینه های تولید نفت عربستان سعودی بشکه ای 2.80 دلار است.
بازار سوخت فسیلی آمریکا هیچگاه از نظر مالی ایمن نبوده و تنها 10 درصد از شرکت ها سودی را در ترازنامه خود نشان می دهند. این بازار با کمک بدهی های هنگفت است که سرپا نگه داشته شده است. دی اسماگ بلاگ گزارش می دهد که بانک ها تا مبلغ یک میلیارد دلار را به حساب وام های نفت شیل در سال 2019 نوشته اند. «ورلد اویل» گزارش داده که انتظار می رود در سال 2020 یک 40 میلیارد دلار دیگر به دیون نفت شیل اضافه شود که به دنبال آن در سه سال آینده بیشتر از 160 میلیارد بدهی دیگر نیز به آن اضافه خواهد شد.
سقوط صنعت نفت و گاز شیل به تنهایی می تواند موجب رکودی بزرگ شود. در این صورت ورشکستگی های زیادی در صنایع شیل رخ خواهند داد و ده ها هزار شاغل ظرف 12 ماه آینده اخراج خواهند شد که موجب آسیب جانبی گسترده ای می شود.
سیاست های ترامپ و اوباما موجب گسترش صنعت نفت و گاز شیل گردیده، اما امنیت اقتصاد و انرژی کشور را از جانب کشورهای خارجی در معرض خطر قرار داده است. فروپاشی صنعت شیل زمانی رخ می دهد که هزینه های انرژی تجدید پذیر مرتبا پایین می آید که موجب می شود انرژی باد و خورشیدی رقابتی تر از سوخت های فسیلی شوند.
ترکیبی از کاهش قیمت نفت، فشار بر بازار اعتبار به خاطر نفت شیل، کاهش تقاضا برای نفت و گاز و نیز واقعیت های بحران آب و هوایی و کاهش هزینه انرژی پاک، به سرمایه گذاران می گوید به جای آنکه دارایی های خود را در یک بازار سوخت های فسیلی در حال سقوط باقی نگه دارند، همین الان از آن خارج شوند.
سقوط بازار سهام
روز 24 فوریه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد زمان آن است که همه برای یک همه گیری جهانی آماده شوند. پس از آن قیمت سهام تنزل یافت. در طول هفته بعد شاخص داو 3500 سهم یا 10 درصد تنزل پیدا کرد. روز سوم مارس بانک مرکزی کوشید با کاستن از نرخ وجوه خود از 1.5 به 1 درصد مانع از سقوط بیشتر سهام شود.این اولین کاهش اضطراری بانک مرکزی و بزرگ ترین کاهش به یکباره از زمان بحران مالی سال 2008 محسوب می شد که بیشتر به وحشت ها دامن زد.
روز 11 مارس ترامپ از دفتر بیضی در نطقی خطاب به ملت تلاش کرد روند این سقوط را متوقف کند. اما موفق نشد. بازارها بی آنکه منتظر صبح روز بعد بمانند 1259 سهم دیگر سقوط کردند. روز 12 مارس داو 2352 سهم سقوط کرد که بزرگ ترین سقوط آن در یک روز در طول تاریخ محسوب می شد. هفته گذشته شاهد سه کاهش سهام شدید در تاریخ داو بود که کاهش 2013 درصدی روز دوشنبه تا روز سه شنبه برای خود رکوردگذار بود تا در روز چهارشنبه بزرگ ترین کاهش سهام ظرف یک روز در طول تاریخ داو به وقوع پیوست. بر اساس درصد، سقوط روز سه شنبه بزرگ ترین سقوط داو از سال 1987 تاکنون محسوب می شد.
همزمان با سقوط بازار، بانک مرکزی اعلام کرد که 1.5 ترییون دلار را در کوتاه مدت به بازارها تزریق خواهد کرد. این مبلغ دو برابر بیشتر از حجم اصلی مساعده های بانکی سال 2008 است. سازمان بهداشت جهانی برای مقابله با همه گیری جهانی ویروس کرونا مبلغ 675 میلیون دلار را برای یک ماه درخواست کرده است. مساعده مالی بانک مرکزی به وال استریت هزار برابر بیشتر از بودجه اضطراری درخواستی سازمان بهداشت جهانی برای مبارزه با ویروس کروناست.
روز جمعه ترامپ در حالی که خود را به احاطه مدیران شرکتی در آورده بود کنفرانسی مطبوعاتی برگزار کرد تا این پیام را به سرمایه گذاران، بازارها و کسب و کارهای بزرگ ارسال کند. او یک وضعیت اضطراری را اعلام کرد که ادعا کرد 50 میلیارد دلار از وجوه فدرال به آن اختصاص پیدا خواهد کرد. ترامپ هیچ راهکار جدیدی را برای متوقف کردن کووید-19 یا بسط دسترسی مردم به درمان اعلام نکرد، بلکه روشن ساخت که این همه گیری، فرصتی سودآور برای صنایع خصوصی از جمله شرکت های سازنده کیت تست کرونا و خرده فروشانی چون والمارت، تارگت و سی وی سی است که این کیت ها را ارائه می کنند. وال استریت پیام را گرفت و میانگین صنعتی داوجونز 1400 سهم افزایش پیدا کرد.
اما احتمال دوام این وضعیت وجود ندارد. اول آنکه گسترش بازار سهام از زمان فروپاشی سال 2008 به طور مصنوعی و با سیاست های مالیاتی و نرخ های بهره ای عملی شده که به بیع متقابل های سهم شرکتی، پرداخت های بالا به مدیران و بازپرداخت های دراز مدت بی سابقه منجر شده است. این سیاست ها یک شکوفایی مصنوعی در بازار سهام را به وجود آورده بود که ویروس و جنگ نفتی به آن خاتمه داده است.
بعلاوه سی دی سی برآورد می کند که «در طول دوره همه گیری، امکان دارد بین 160 تا 214 میلیون نفر در ایالات متحده آلوده شوند» و اینکه «تا 200 هزار یا یک میلیون 700 هزار نفر از آنها ممکن است جان خود را از دست بدهند.» ر تایمز برآورد می کند «2 میلیون و 400 هزار تا 21 میلیون تن در ایالات متحده ممکن است به بستری شدن احتیاج پیدا کنند که به طور بالقوه موجب فروپاشی یک سیستم درمان ملی می شود که ظرفیت تخت های بیمارستانی آن تنها 925 هزار تخت است.»
برای اصلاح اقتصادی که چندین دهه است به منافع بیشتر مردم خدمت نکرده، تغییراتی واقعی هم در کوتاه و هم دراز مدت نیاز است. هفته بعد ما در این باره خواهیم نوشت که برای اصلاح اقتصادی چه می توان کرد و در حال حاضر مردم چگونه باید اجتماعات خود را برای عبور از بحران اپیدمی و اقتصادی سازماندهی کنند.
نویسنده: کوین زیس و مارگارات فلاورز[1] . Kevin Zeese و Margaret Flowers مدیران سایت پاپیولار رزیستنس