به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری دانشجو، اتفاقی مهمتر و فراتر از ظواهر مادی در دل تکتک ایرانیها در حال رقم خوردن است، اتفاقی که باعث میشود هشتگ «در خانه بمانیم» در فضای مجازی ترند شود، یا استوریهای تهیه ارزاق برای خانوادههایی که در این ایام مشکلاتشان دو چندان شده است، دست به دست میچرخد، شاید این رسالت ویروس کرونا بود که در کنار اتفاقات بدی که رقم زد، دل هایمان را بهم نزدیکتر کرد، باعث شد محکمتر ریسمان توکل و توسل به خدا و اهل بیت (ع) را بگیریم، بهتر مصرع «بنی آدم اعضای یک پیکرند» را درک کنیم و بفهمیم سرنوشت انسانها فارغ از تفاوتها بهم گره خورده است.
حتما این ایام تصاویر و فیلمهایی از زد و خورد مردم خارج کشور را در صف خرید نان و حمله و غارت فروشگاههای مواد غذایی و دزدیده شدن محمولههای پزشکی دیدهاید، در ایران، اما ماجرا طور دیگری است، روایتها در پس تلخی کرونا شیرین است، مردم پای کار آمدهاند تا با سیل همدلی و عشق و ایثار، تلخی کرونا را بشویند تا رد به جای مانده از این ویروس، تنها مرگ و مریضی نباشد.
زیباتر از زیبا زمانی است که کاری روزی زمین نمانده، اصطلاحا «کار خیر را روی هوا میزنند»، از آن نوجوان ۱۲ ساله که برای شادی دل اهالی محل سرود نیمه شعبان را در خیابان اجرا میکند تا همین مادران شهدایی که روزگاری نه چندان دور فرزندان خود را در راه کشور و برای امنیت مردم تقدیم کردند و دوباره پای کار آمدهاند تا سهمشان را در این ایام ادا کنند، آنهم نه با گرفتن چیزی، بلکه با تقدیم عشق خود در بستههای کوچکی که قرار است به دست بیماران و کادر درمانی و خدماتی بیمارستانها برسد.
مادران شهدای مدافع حرم چند سالی هست که بعد از شهادت فرزاندانشان در سوریه و عراق و مرزهای کشور، راهی پیدا کردهاند برای انجام فعالیتی که ادامه راه رفته پسرهای شهیدشان است. گردهماییهایی برگزار کردهاند و در این ایام نیز کنار یکدیگر در سازمان نشر آثار و ارزشهای مشارکت زنان گرد آمدهاند تا بستههایی خوراکی را تهیه کرده و به کادر درمان و بیماران کرونایی بیمارستانها برسانند.
با چشم دل باید ببینید که کنار هر بسته، بین سیب و پرتقالهای جای گرفته، در ظرفهای پلاستیکی، بخشی از قلبهای مالامال از عشق مادران شهدا همراه است. با اشتیاق و در پس زمینه زمزمه دعای فرج، تصاویر فرزندان شهیدشان را در بستهها میگذارند که پیام نانوشتهای به مدافعان سلامت برسانند، اینکه «روزی فرزندان ما با فدا کردن جان خود مدافعان این سرزمین لقب گرفتند و امروز که شما پرستاران و پزشکان و کادر خدماتی در خط مقدم مبارزه با بیماری قرار دارید، در حال جهادی همچون جهاد فرزندان ما هستید.» آن طرفتر قاب عکسهای شهدا نظاره گر دستهای مهربان مادران شهداست که توشه راه مدافعان سلامت را آماده میکند.
* پشتیبانی مادران شهدا در خط مقدم مبارزه با کرونا
«زهره تبریزی» مادر شهید مدافع حرم «علیاصغر کریمی» و دختر شهید دفاع مقدس همانطور که سیبها را در دستش با دستمال پاک میکند، میگوید: «امروز به نیت شادی روح فرزند شهیدم اینجا هستم تا کوچکترین کاری برای رفع خستگی کادر درمان کرده باشم و خیر این کار به روح شهدا برسد. یادش بخیر، امروز این حضور خانمها مرا یاد روزهای دفاع مقدس انداخت که با خواهران و برادرانم برای بستهبندی مواد غذایی و تهیه لباس هر کاری از دستمان برمیآمد، انجام میدادیم.»
وی ادامه میدهد: «علیاصغر اگر بود سر و دست میشکاند تا کاری انجام دهد، یادم هست ساختمان پلاسکو که آتش گرفت خیلی بیقرار شد، تمام تلاشش را کرد تا بتواند کمکی کند، رفته بود نزدیک ساختمان، اما اجازه کار ندادند، میگفت حاضرم جانم را از دست بدهم تا چند نفر از همنوعانم را نجات دهم. خودمان کمک کنیم که ویروس منتقل نشود دوم اینکه اگر کمکی جایی نیاز هست دریغ نکنیم زحمات پرستاران و کادر درمانی را ببینیم هر کاری از دستمان برمی آید انجام دهیم اگر قرار است خیراتی انجام بدهیم برای کادر درمان باشد.»
از اصفهان آمده به نیت فرزند شهیدش، با این نیت که لبیکی گفته باشد به فرمان، ولی فقیه و انجام توصیه شهدا، مادر شهید «محمد کامران» میگوید: «بچههای ما مدافعان حرم شدند و ما هم امروز آمدیم کمک کوچکی به مدافعان سلامت کنیم، در همه زمینهها، چه کمک مالی، چه دوزندگی، ما پای کار هستیم به امید اینکه نگاه راضی امام زمان (عج) نصیبمان شود.»
برای او که روزی همسرش در دفاع مقدس طعم حضور در جهاد را چشیده و خودش در روستا پای دار قالی برای کمک به جبهه گره به تار و پود فرش انداخته این روزها یادآور همان دوران است، بین صحبتهایش از کادر درمان و خدماتی تشکر و قدردانی میکند و از مردم میخواهد به توصیه رهبر معظم انقلاب دعای صحیفه سجادیه و دعای نور را بخوانند تا به زودی این بلا از سر کشور و جهان دفع شود.
* ما مادران شهدا با مادران داغدیده همدردیم
دو فرزند داشته که هر دوی آنها شهید شدهاند، یکی در سال ۸۸ و دیگری در دفاع از حرم، خودش هم از فعالیت جا نمانده و به دنبال راه فرزندانش پای کار است، میگوید: «پسرانم در دامن من بزرگ شدند، حالا چطور میتوانم کاری نکنم، ما زمان جنگ با اینکه توانایی رفتن به جبهه نداشتیم، اما پشت جبهه فعالیت میکردیم، الان هم پشت مردم و رهبر هستیم. دست همه پزشکان و کادر خدماتی را میبوسم که هر کار از دستشان بربیاید انجام میدهند.»
یاد پزشکان و پرستاران ازدسترفته را زنده میکند و ادامه میدهد: «اینها همه برادران و خواهران ما بودند و هستند و با خانواده ازدسترفتگان همدردیم، امیدواریم به زودی جشن رفع این بیماری را در کشور بگیریم.»
مادر شهید «محمدحسین میردوستی» لیدر کارگروه مادران شهداست، یکی از بانیان این برنامه که وقتی ازخودگذشتگی مدافعان سلامت را دیده به یاد شهدای مدافع حرم که شجاعانه برای دفاع از حرم عازم جبهه شدند به وقتش در این میدان حاضر شده است. میگوید: «هزینه کار را خود مادران شهدا تقبل کردند و بنا داریم در ماه مبارک رمضان اقلامی را برای خانوادههای محروم و کمبضاعت آماده کنیم. امیدواریم زیر پرچم ولایت و وحدت این مادران شهدا بتوانیم سهمی در این همدلی مردمی داشته باشیم.»
* ۶۰۰ بسته تقدیم به مدافعان سلامت
بعد از چند ساعت کار، حالا ۶۰۰ بسته آماده شده و با تصویر شهدا روی هم چیده میشود. مادران کنار یکدیگر عکس یادگاری میگیرند و آماده ارسال بستهها به بیمارستانها میشوند.
مادر شهید «حمیدرضا اسداللهی» که فرزندش یکی از جهادگران بینالمللی بوده است خودش هم مثل پسرش با روحیهای عالی همراه با مادران دیگر شهدا از ابتدای حضور خانمها در این محل حاضر شده و پا به پای دیگران مشغول به کار است، اعتقادش این است. پسرش را به خاطر میآورد که در کارهای جهادی پیشقدم بود و اگر امروز بود حتما در پایگاه بسیج محله با شهید «ذوالفقاری» کمک حال جهادگران میشدند. مادر یادی هم از شهید «سلیمانی» و شهید «اسداللهی» که به تازگی به شهادت رسیدهاند میکند و میگوید: «وقتی این همکاری و همدلی مردم را دیدم دلم طاقت نیاورد در خانه بمانم. از طرف شهدا به این محفل آمدیم تا سهم کوچکی در شادی دل کادر درمان و خدمات داشته باشیم.»
مادر شهید «دانیال صفری» هم یکی دیگر از مادران حاضر در جمع است که یاد فرزند شهیدش را زنده میکند و میگوید: «معمولا در کارهای جهادی شرکت داشت و، چون آموزشهای بهیاری دیده بود اگر الان حضور داشت قطعا یکی از افرادی بود که در بیمارستانها کمک میکنند.»
* پسرم بود مرا تشویق میکرد
مادر شهید «علی آقا عبداللهی» حواسش هست تا تصاویر شهدا با دقت درون بستهها قرار بگیرد، میگوید: «هرجا کاری باشد و قدم خیری بردارم ناخوادگاه ثوابش را هدیه به علی میکنم، امروز هم به خاطر علی و همه دکترها و پرستارها اینجا هستم. مطمئنم اگر علی بود هم خودش در این کارها شرکت میکرد و هم من را تشویق میکرد.»
هیچ کدام از مادران شهدا شک ندارند بانیان امروز این کار خود شهدا هستند، شهدایی که هم حضور معنوی دارند و هم تصویرشان نظارهگر مادرانشان در این عرصه است.
منبع: دفاعپرس