اگر روزگار کرونایی را با تمام سختیها و تلخیها، با دغدغه کمتری سپری کرده و می کنیم، یکی از دلایل می تواند خدمت داوطلبانه به بیماران باشد.همیارانی که با تحصیلات و مشاغل گوناگون، باهدف یاری و کمک،عازم بیمارستان ها شدند.از شان و جایگاه حرف نزده وخالصانه و بدور از ریا، فقط برای بهتر شدن حال جسم و روح مبتلایان به کرونا، قدم برداشته و خود نیز به آرامش رسیدند.مردان و زنانی که آمدند تا همیار سلامت شده و کمک حالی برای مدافعان سلامت باشند و در این راه از انجام هیچ کاری دریغ نکرده و حتی خود نیز مبتلا شدند. داستان این گمنامان تمامی ندارد، داوطلبانی که اغلبشان تمایلی برای ذکر نام واقعیشان نداشته و حتی مایل به ثبت شدن تصویرشان هم نبودند. تلاش آنها، انگیزه آنها، درونیات آنها و از همه مهمتر نیت خالصانهشان،توصیف ناشدنی ست. زنانی که روزگاری در پشت جبهه های حق علیه باطل خدمت کردند ،امروز در خط مقدم این جنگ بیولوژیک قرار دارند و سر سختانه به مبارزه می پردازند، زنانی که کودکان خردسال خود را از خود دور کرده تا یک مبارز باشند،زنانی که به همراه خانواده در این جهاد سهیم می شوند، دخترانی که به تازگی عزیزی را در براثر ابتلا به این بیماری از دست داده اند و می خواهند خدمت کنند تا خانواده های بیشتری داغدارعزیزانشان نشوند و ...کسی چه میداند شاید مرد و زن خستهای که امروز درخیابان از کنارش بیتفاوت گذشتیم، یکی از همین داوطلبان باشد. خداقوت داوطلب جهادی...