زير پل كريم خان از تنهايي خودم مي خواستم زار بزنم
ابراز احساسات يك «سبز» در روز قدس:

زير پل كريم خان از تنهايي خودم مي خواستم زار بزنم

سايت ضد انقلابي ايران گلوبال از قول يكي از عناصر گروهكي كه سري به خيابان هاي دور از ازدحام مردم زده بود مي نويسد: الان از ميدان هفت تير به ميدان ولي عصر آمدم. هيچ خبري از هيچ كس ما نبود. تقريبا تمام مسير را قدم رو و تنها رفتم. زير پل كريم خان از تنهايي خودم مي خواستم زار بزنم.
۱۳ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۸
کد خبر: ۸۶۸۱۱

به گزارش گروه پاتوق شيشه اي شبكه خبر دانشجو»، كيهان در ستون اخبار ويژه خود نوشت:

من فردا در خيابان هاي تهران سبز مي شوم. اين عبارت آخرين تبليغات فريبكارانه اي بود كه عناصر ضد انقلاب خارج نشين روز پنجشنبه در آستانه روز قدس انجام دادند تا بقاياي گروهك ها و برخي عناصر ساده لوح را به خيابان بياورند و مرگ فتنه سبز را انكار كنند.

رسانه هاي ضد انقلاب- اگر چه بي رمق تر از سال گذشته- تبليغاتي را سازمان داده بودند تا بتوانند ولو به صورت نقطه اي چند ده نفر را به خياباني حاشيه اي در تهران بكشانند و نتيجه بگيرند كه اپوزيسيون وابسته هنوز قدرت سازماندهي دارد. اين جريان در عين حال از يك سردرگمي آشكار رنج مي برد. كساني چون خاتمي، محتشمي پور و منتجب نيا طي چند روز پيش از روز قدس سعي كرده بودند با عبرت آموزي از افتضاح بزرگ فتنه گران در روز قدس سال گذشته، به طور تلويحي از بار مسئوليت شعار صهيونيستي «نه غزه، نه لبنان» شانه خالي كنند.

موسوي و كروبي هم ضمن ديداري، بي آنكه به حركت انحرافي آشوبگران اعتراض كنند تظاهر به حمايت از ملت فلسطين كرده بودند هر چند كه از حاشيه سازي هم ابايي نداشتند كروبي با برخي مواضع تند و تحريك آميز تلاش كرد خود را در كانون توجهات قرار دهد و با ايجاد تشنج در اطراف منزل خود، به محوريت ماجرا تبديل شود. در تشنج ايجاد شده در اطراف منزل كروبي و در پي شليك محافظان وي 4 نفر زخمي شدند. فتنه گران با پيش بيني عدم همراهي مردم بلكه تبديل شدن روز قدس به روز انزجار از فتنه، تلاش داشتند شكاف و نزاع شديد ميان جريان هاي حاضر در فتنه سبز را كتمان كنند و ضمن ايجاد هيجان، از تشديد نزاع ها جلوگيري كنند.

اما در عرصه رسانه هاي ضد انقلاب فضاي ديگري حاكم بود. نويسنده سايت خودنويس كه روز پنجشنبه از خارج كشور ادعا مي كرد «من فردا در خيابان هاي تهران سبز مي شوم»، نوشته بود: جريان سبز نياز به يك تنفس دارد. نمي دانم سبزها مي آيند يا نه؟ نمي دانم باز هم مي توانيم خودي نشان بدهيم يا نه؟ واي بر من... مگر مي توانم شيخ مهدي كروبي را فراموش كنم و دعوتش را لبيك نگم؟! خيلي بايد نامرد باشم كه تنهايش بگذارم... از دستگيري و سركوب مي ترسم ولي با وجدانم چه كنم؟! نمي دانم فردا چه مي شود ولي دوستان سبز انديشم چه سكولار چه با دين چه بي دين چه اصلاح طلب و چه اصولگرا من فردا در خيابان هاي تهران مي بينمتان... ياحسين، ميرحسين.

اما وقتي شواهد نشان داد كساني چون موسوي جرئت خطر ندارند و كسي از فتنه گران جرئت آفتابي شدن ندارد، همين سايت نوشت: مهندس جان، همين هفته، جمعه آخرماه رمضان است ها. جمعه ديگر عيد فطره! آدم كم كم نگران مي شود نكنه موسوي جمعه آخر ماه رمضان را اشتباه گرفته كه بيانيه نمي دهد. مهندس جان! اين جوري كه بوش مياد به روي خودت نمياري كه جمعه آخر است.

سايت صهيونيستي بالاترين هم اين روزها به ويژه از ديروز با بدحالي مواجه شده است چندان كه مي نويسد: روز قدس هم آمد. نمي دانم به چه كسي بايد ايراد گرفت. به خودمان كه مانند تمام مقاطع تاريخي اهل شوك هستيم و وقتي از جوگير شدنمان مي گذرد همه چيز را فراموش مي كنيم. به آقاي سازگارا و كميته نامعلوم كاما كه با وجودي كه ديد 22 خرداد با همين تظاهرات پراكنده اي كه اعلام كرد دستگيري ها روي دست بچه هاي ايران گذاشت و باز هم در 18 تير روي تظاهرات پراكنده تاكيد كرد و كسي نيامد و امروز هم... يا به دوستان خارج نشين مرفه بي‌درد كه مدام در شبكه هاي لس آنجلسي خود تبليغ مي كردند روز قدس از آن حكومت هست و به تظاهرات نرويد. يا به آقاي موسوي كه حداقل شجاعت كروبي را هم نداشت و نشست و بيانيه داد. يا به سايت هايي نظير بالاترين كه هر موضوعي به نام روز قدس مي آمد سريع حذف مي شد. يا به آن رهبر كاريزماتيكي كه پيدا نشد و يا به كساني كه در خانه هاي گرم نرم خود نشستند و تا من آي دي ياهو را آنلاين كردم هزار پيام مي آيد كه چه خبر؟ {{{{ ديگر خبرهايم را به شما نخواهم گفت!!! }}}}
اين سايت در سوگنامه ديگري مي نويسد: تجربه 22 بهمن و 22 خرداد را داشتيم اما باز هم همان ايده ها بود كه بود. «پنجشنبه ساعت 10 شب به پشت بام ها برويد و شعار الله اكبر بدهيد.... جمعه صبح راس ساعت ده به خيابان ها بياييد و تظاهرات پراكنده داشته باشيد.... نمادها يادتان نرود». آيا اين ها همان فرمول‌هايي نيست كه در روز 22 بهمن و 22 خرداد هم اجرا شد و نتيجه مناسبي نداشت؟ آيا منطق حكم نمي كند كه وقتي كاري براي يكبار انجام شد و به هر دليلي خنثي شد تاكتيك‌ها را تغيير دهيم. ساده انديشي بود اگر باور مي كرديم امروز امكان حضور راهبران جنبش در تظاهراتي كه نه برنامه مشخصي داشت و نه بيانيه براي آن صادر شده بود وجود دارد و ساده انديشانه تر اگر فكر مي كرديم كه امكان حضور گسترده در خيابان هاي مملو از نيروهاي نظامي با انواع سلاح هاي سرد و گرم وجود خواهد داشت. هشدار اول را الله اكبر ديشب نشان داد. اما نظير يك اپوزيسيون ضعيف بلافاصله يكي دو فيلم از چند صداي الله اكبر در كوچه هاي فرعي نشان داديم و گفتيم ببينيد ملت هنوز از اين ايده ها حمايت مي كند! بعد هم انواع ابراز احساسات در مورد حماسه سازي فردا شروع شد كه آري در راه آزادي وطن فردا به خيابانها مي آييم و... چرا؟ آيا گذشت يكسال و سه ماه از اين جنبش به جاي اينكه ما را به واقع بيني و بررسي پتانسيل هاي موجود براي پيشبرد آن برساند به رويابافي و رخوت نرسانده است؟

سايت ضد انقلابي ايران گلوبال هم از قول يكي از عناصر گروهكي كه سري به خيابان هاي دور از ازدحام مردم زده بود مي نويسد: الان از ميدان هفت تير به ميدان ولي عصر آمدم. هيچ خبري از هيچ كس ما نبود. تقريبا تمام مسير را قدم رو و تنها رفتم. زير پل كريم خان از تنهايي خودم مي خواستم زار بزنم.

يك ضد انقلاب نيز در بالاترين تصريح كرد: بعد از ماجراي 22 بهمن ديگه از تظاهرات پرشور در اعتراض به جمهوري اسلامي خبري نشد. در ابتدا يك گروه سردي مردم رو منكر شدند و عده اي هم اعلام كردند كه فتنه خوابيد. مقصر كيه؟ آيا موسوي و كروبي بعد از ماجراي روز عاشوراي سال گذشته و تند شدن شعارها پا عقب كشيدند و تصميم گرفتند كه اعتراضات به پند و اندرزهاي پدرانه گاه و بيگاه تقليل پيدا كنه؟ آيا كساني مثل ابراهيم نبوي، مهاجراني، كديور، نيك آهنگ كوثر و... باعث ايجاد چند دستگي در مردم و از هم پاشيدگي معترضين شدند؟ آيا اساسا ما آدم هاي جوگيري هستيم؟

بالاترين همچنين به طعنه و ناراحتي نوشت: ماجراي 22 بهمن نشان داد اگر عده اي از سبزها، به «شمال» رفتند دليلي دارد، اينكه جنبش نياز به تغيير تاكتيك دارد تا سبزها موثر بودن مبارزه را باور كنند و منفعل نشوند.

اما يكي ديگر از همين كاربران معتقد بود: در آستانه روز قدس هيچ خبري نيست. پاي بالاترين بنشينيد تا صبح دولتتان بدمد(!)

و سرانجام اين كامنت در بالاترين كه؛ «متاسفانه هر كس در جريان سبز، رئيس شده و برنامه مي دهد. تا وقتي كه سران جنبش از اسلام و اهداف خميني سخن بگويند، همين است. ما بي برنامه ايم. من اين بي برنامگي را روز 22 بهمن ديدم».

يادآور مي شود آشوبگران سال گذشته در اوج تشنجات خياباني و به دعوت عناصري چون كروبي و موسوي و خاتمي، روز قدس را بهانه اي براي حرمت شكني، روزه خواري، فحاشي عليه جمهوري اسلامي و شعار دادن به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي قرار داده بودند./انتهاي پيام/

ارسال نظرات
captcha