نامه جلال آل احمد به حضرت امام (ره)
برگي از تاريخ؛

نامه جلال آل احمد به حضرت امام (ره)

غرب زدگي را قصد تجديد چاپ کرده بودم زير چاپ جمعش کردند و ناشر متضرر شد؛ فداي سر شما. فقير گوش به زنگ هر امر و فرماني است که از دستش برآيد.
۱۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۸
کد خبر: ۸۷۰۸۵

به گزارش گروه پاتوق شيشه اي «شبکه خبر دانشجو»، در اين نامه كه از مكه و در تاريخ سي و يكم فروردين 1343 خطاب به امام خميني(ره) نگاشته شده است چنين آمده:

آيت اللها
وقتي خبر خوش آزادي آن حضرت تهران را به شادي واداشت؛ فقرا منتظر الپرواز بودند به سمت بيت الله. اين است که فرصت دست بوسي مجدد نشد. اما اينجا دو سه خبر اتفاق افتاده است. شنيده شده که ديدم اگر آنها را وسيله اي کنم براي عرض سلامي، بد نيست.

اول اين که مردي شيعه جعفري را ديدم از اهالي الاحساء – جنوب غربي خليج فارس. حوالي کويت و ظهران – ميگفت 80 درصد اهالي الاحساء وضوف و قطيف شيعه اند و از اخبار آن واقعه مؤلمه پانزده خرداد حسابي خبر داشت و مضطرب بود و از شنيدن خبر آزادي شما شاد شد. خواستم به اطلاعتان رسيده باشد که اگر کسي از حضرات روحانيان به آن سمت ها گسيل بشود، هم جا دارد و هم محاسن فراوان.

ديگر اين که در اين شهر شايع است که قرار بوده آيت الله حکيم امسال مشرف بشود، ولي شرايطي داشته که سعوديها دوتايش را پذيرفته اند و سومي را نه. دوتايي را که پذيرفته اند داشتن محرابي براي شيعيان در بيت الله – تجديد بناي مقابر بقيع. و اما سوم که نپذيرفته اند حق اظهار راي و عمل در رؤيت هلال. به اين مناسبت حضرت ايشان خود نيامده اند و هياتي را فرستاده اند گويا به رياست پسر خود. خواستم اين دو خبر را داده باشم.

ديگر اين که گويا فقط دو سال است که به شيعه در اين ولايت حق تدريس و تعليم داده اند. پيش از آن حق نداشته اند. ديگر اين که غرب زدگي را در تهران قصد تجديد چاپ کرده بودم با اصلاحات فراوان، زير چاپ جمعش کردند و ناشر محترم متضرر شد، فداي سر شما.

ديگر اين که طرح ديگري در دست داشتم که تمام شد و آمدم. درباره نقش روشنفکران ميان روحانيت و سلطنت و توضيح اين که چرا اين حضرات هميشه در آخرين دقايق، طرف سلطنت را گرفته اند و نمي بايست اگر عمري بود و برگشتيم تمامش خواهم کرد و محضرتان خواهم فرستاد. علل تاريخي و روحي قضيه را گمان مي کنم نشان داده باشم. مقدماتش در غرب زدگي ناقص چاپ اول آمده. ديگر اين که اميدوارم موفق باشيد.

مکه
روز شنبه 31 فروردین 1343 / 8 ذی حج 1383

والسلام
جلال آل احمد

[همچنين در پانوشت نامه آمده است:]
همچنان که آن بار در خدمتتان به عرض رساندم، فقير گوش به زنگ هر امر و فرماني است که از دستش برآيد. ديده شده که گاهي اعلاميه ها و نشرياتي به اسم و عنوان حضرت در مي آمد که شايستگي و وقار نداشت. نشاني فقير را هم حضرت صدر مي داند و هم اينجا مي نويسم: تجريش – آخر کوچه فردوسي. والسلام

/انتهاي پيام/

ارسال نظرات
captcha