دشمن شناسانِ دوست فراموش
يادداشتي از وحيد جليلي؛

دشمن شناسانِ دوست فراموش

امروز  از بندر لنگه تا جاجرم و از الشتر تا خاش و از نازي آباد تا قلهك  همه جا با نسلي از منفعلاني كه نام فعال فرهنگي بر آنان نهاده اند روبروييم كه دشمن را بهتر از دوست و ‌هاليوود را بيشتر از امام و مدرنيته را عميق‌تر از اسلام ناب و شيطان پرستي را دقيق تر از اسلام آمريكايي مي‌شناسند.
۲۵ مهر ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۸
کد خبر: ۹۴۷۷۱

به گزارش گروه پاتوق شيشه اي «شبكه خبر دانشجو»، وحيد جليلي در تازه ترين يادداشت خود كه در مجله راه منتشر شده، نوشته است:

1.لا يكلف الله نفسا  الا وسعها. تكيلف‌گرايان همواره در گشايش‌اند چرا  كه تكليفي جز استفاده از وسع ندارند. آنكه در غربت و مظلوميت در يك قدمي‌شهادت است مي‌كوشد آنچه رضاي اوست انجام دهد و آنكه در اوج قدرت و حشمت ظاهري است نيز. تكليف گرايان نه دلتنگي‌شان دائمي ‌است و نه شرايط بيروني بر ذهنشان مهر مي‌زند و دست و زبانشان را به بند مي‌كشد و اختيارشان را سلب مي‌كند. هر محيطي و هر شرايطي آماده واكنشي از سوي مومنان است   ودر هيچ محيط و هيچ شرايطي مومن بي‌وسع نيست چرا كه يا مامور به شكر است يا مامور به صبر و اين هر دو اداي تكليف است.

2.لا يكلف الله نفسا  الا وسعها. تكليف‌گرايان وسع‌شناس و فرصت‌محورند.آنها مكلفند كه هيچ فرصت و ظرفيت و قابليت و امكان و ابزاري را كه در اختيار دارند مهمل و معطل نگذارند و اگر نيم‌نگاهي به تهديدها دارند در كار “اعدوا لهم مااستطعتم” اند. تهديد را مي‌بينند اما بلافاصله به استطاعت‌هاي خود متوجه مي‌شوند و هر آنچه در توان دارند را به روز و آماده و فعال و موثر نگه مي‌دارند. استعداد ياب‌اند و استطاعت جو. هيچ استطاعتي نه براي مقابله با تهديدها بلكه براي تهديد متقابل (ترهبون به عدو الله و عدوكم) از چشمان بصير و نافذشان دور نمي‌ماند. آنها كه از فهرست كردن توان‌ها و فرصت‌ها و استعدادها و ظرفيت‌ها و قابليت‌هايشان در گريزند تكليف‌گرايان نيستند.

3.محافظه‌كاران برخلاف تكليف‌گرايان تهديد محورند و فرصت ناشناس. تنها براي رفع تهديدها و حفظ آنچه هست حال به ميدان آمدن پيدا مي‌كنند. ظرفيت‌هاي جهان و قابليتهاي زمان و مكان و استعدادها و توانهاي انسان را براي تحقق تكاليف الهي در نمي‌يابند چراكه همت‌هاي پست و چشمان كم‌سو دارند . بيش و پيش  از آنكه فرصت‌ها  را در نظر آورند از تهديدها بيم مي‌پراكنند. صدها بار در "دشمن شناسي" منبر مي‌روند  و يك بار  در "دوست‌شناسي" كلمه‌اي نمي‌گويند.

4.حاصل صدها ميليارد تومان بودجه مبارزه  با تهاجم فرهنگي  در  هزاران  اردو  و  طرح و همايش  و جلسه  توجيهي؛ شده است:گمنامي‌هزاران اثر  و هزاران  عنصر مولد   در جبهه فرهنگي انقلاب  و در عوض شناخت دقيق  ده‌ها  و صدها  اثر و  عنصر  ضد انقلاب  و ضد دين.بي‌دريغ  پول خرج مي‌كنند؛ جلسه مي‌گذارند؛ اردو مي‌كشند؛ بولتن مي‌نويسند ؛ خبر ويژه مي‌سازند  كه مبادا جوانان حزب‌اللهي از آخرين ساخته‌هاي‌هاليوود  يا  جديد‌ترين نماد‌هاي شيطان‌پرستي  يا تازه‌ترين آروغ‌هاي تئوريك  در دانشگاههاي فرنگ  بي‌اطلاع و بي‌خبر  بمانند و همان‌ها كه برآمده اين  كلاس‌ها و دوره‌ها و آموزشها  و دغدغه‌هايند بي اطلاع ترين‌هايند (در بسياري از اوقات)  از بهترين فرآورده‌هاي هنري  و رسانه‌اي  جبهه فرهنگي انقلاب!

هيجده  سال پيش  دستخط  رهبر انقلاب  در تجليل  از ده‌ها عنوان  كتاب دفاع مقدس منتشر شده  و بسياري از آنها  هنوز  به چاپ دوم نرسيده است!

اكثريت قاطع نيروهاي فرهنگي كه  فرياد  “اي رهبر آزاده، آماده‌ايم آماده”شان  در فلك پيچيده است  يك‌دهم  رهبري  كه ادعاي پيروي‌اش را دارند چهره‌ها و آثار و مراكز جبهه فرهنگي انقلاب  را نمي‌شناسند. از نام بردن پنج هنرمند انقلاب  عاجزند. گاه سال‌هاست ورق زدن كتابي را به ياد نمي‌آورند و با اين همه افسران جنگ نرم و در حال مبارزه  با تهاجم “فرهنگي”اند!!  دفترچه تلفني از  اساتيد در جيب دارند كه  هر از گاه  همايشي در تبيين  پلوراليزم و فمينيزم و سكولاريزم و صهيونيزم و‌ هاليوود و شيطان‌پرستي  و فراماسونري و بهائيت و  وهابيت  برگزار كنند كه  نكند  از قافله مبازه با تهاجم فرهنگي عقب بمانند .

تا به حال يك كتاب  خوب  به كسي معرفي نكرده‌اند  اما   بارها  با آب و تاب اطلاع و البته  انزجار خود  از فيلمهايي را  به رخ كشيده‌اند  كه “براساس پروتكل‌هاي يهود” و “برنامه‌ريزي فراماسونري  در‌هاليوود”  براي به انحراف كشاندن  جوانان ساخته شده  است.

5.مقايسه فضاي حاكم بر تهديد‌محوران محافظه‌كار  با  حال و هواي فعاليت‌هاي فرهنگي نسل اول انقلاب  بسيار  راهگشا  و معنادار است.

گمان برده‌اند كه آنچه تكليف‌گرايان آرمانخواه  با تلاش و همت و كار مضاعف  به دست آورده‌اند  را  با محافظه‌كاري حفظ توانند كرد ؛ غافل از آنكه  علت مبقيه جبهه فرهنگي  همان  علت محدثه است  و براي جمهوري اسلامي‌در عرصه فرهنگ، تهديدي بزرگتر  از  ناديده گرفتن فرصت‌ها و مهمل گذاشتن  ظرفيت‌ها و معطل كردن نيروها وجود ندارد. ماموريتي  كه خود با اين رويكرد “تهديد محور” به جاي دشمنان بر عهده گرفته‌اند.

جبهه فرهنگ انقلاب  در سالهاي آغازين  به جاي آنكه محو تحليل آثار هنري  و رسانه‌اي  دشمن باشد  اولويتش  را  بر توليد و باز توليد  محصولات متنوع هنري  و رسانه‌اي گذاشته بود. هر مسجدي  يك گروه سرود داشت. هر دو  مسجدي يك گروه تئاتر داشت. هر مدرسه و مسجدي كتابخانه  فعالي داشت  كه  در آن   آخرين آثار  نويسندگان و هنرمندان  نوعا  جوان انقلاب  به مخاطب عام عرضه مي‌شد. از كارهاي حجمي‌تا  ديوارنويسي  تا ...  .

از  روزي  كه آن نسل با همت  و پركار  را خاله زنك‌هاي نهادهاي امنيتي به بولتن‌خواني گماردند و تحليل‌گران  خود‌نما و مجلس‌آرا   اوقاتشان را  در  جلسات  “دشمن‌شناسي  و دوست  فراموشي” تلف كردند  و اراده‌هاشان  را  از تكليف‌گرايي  و آرمانخواهي به  محافظه‌كاري و تهديد“‌محوري” منحرف كردند؛ شد آنچه شد.

دوستي‌هاي خاله خرسه‌اي  خرمگس‌ها را  بزرگ و بزرگتر  كردند  تا سنگ جمودي كه بر سر نسل در خواب كرده فرود مي‌آورند توجيه  پذير‌تر شود.

امروز  از بندر لنگه  تا جاجرم  و از الشتر تا خاش و از نازي آباد تا قلهك   همه جا با نسلي از منفعلاني  كه نام  فعال فرهنگي  بر آنان نهاده اند روبروييم  كه دشمن را بهتر از دوست و ‌هاليوود را بيشتر از امام و مدرنيته را عميق‌تر  از اسلام ناب  و شيطان پرستي را دقيق تر  از اسلام آمريكايي مي‌شناسند  .

با  ادبيات  خميني  بيگانه‌اند و در تكرار  اصطلاحات قلمبه سلمبه فرنگي (البته به قصد نقد و انزجار !) لذتي را مي‌جويند كه  در كلمات ساده و پيامبر گونه امام نمي‌يابند.

فعال فرهنگي در دهه اول انقلاب كسي بود كه   دل  در گرو  اسلام پابرهنگان   و انقلاب مستضعفين داشت.

با زبان ساده سخن مي‌گفت  و آثار  همه فهم عرضه مي‌كرد  و  در كار  ساختن و پيش رفتن بود و نه ايستادن  و كشيك كشيدن.

پرشورترين “مرگ برآمريكا”‌ها  را نيز همان نسل فرياد مي‌كرد كه توانايي شكست دادن آمريكا  را  در همه عرصه‌ها  (فرهنگ و جامعه و اقتصاد وسياست و...)در بازوان پرتلاش و پر توان خود  و در آينه همت بلند و فعاليت  لاينقطع در  همه عرصه‌ها به عيان   حس مي‌كرد .

6 .رجزجنگ نرم  را با چه واژه‌هايي بايد سرود؟ كرار و S300 و يا...؟

7.مهم‌ترين نقطه قوت دشمن، ضعف ماست و بي‌همتي و کم‌کاري بزرگترين تهديد. هر ظرفيتي را که مغفول بگذاريم و هر امکاني را که به کار نگيريم گامي برداشته‌ايم در تضعيف خود و لاجرم تقويت دشمن؛ شيطان کوچک مي‌خواهد باشد يا بزرگ، تحريم اقتصادي باشد يا تهاجم‌فرهنگي. تکليف‌گرايان نگران آنچه ندارند، نيستند که "لا يکلف الله نفسا إلا وسعها". بيقرار کارند در آنچه که دارند که "لا يکلف الله نفسا إلا وسعها" و آنچه دارند را خوب مي‌شناسند و کامل و عميق و دقيق. دشمن‌ستيزان واقعي فرصت‌شناسان‌اند و نه تهديد"محوران"./انتهاي پيام/

ارسال نظرات
captcha