به گزارش گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، محمد کرمی روز سه شنبه در حاشیه بازدید از اولین مزرعه چند منظوره پرورش کروکودیل و گونه اختصاصی گاندو در چابهار، اظهار کرد: دستگاههای اجرایی با تمام توان برای حفظ و احیای اینگونه مراکز که قصد شناسایی و نگهداری گونه اختصاصی جانوری در منطقه را دارند، همکاری لازم و اهتمام ویژه داشته باشند.
وی یکی از اهداف مهم این مراکز را جلوگیری از روند انقراض و شکار این گونه جانوری نادر که مختص سیستان و بلوچستان است عنوان کرد و افزود: مزرعه پرورش تمساح پوزه کوتاه که به زبان محلی گاندو نامیده میشود یکی از جاذبههای شهرستان چابهار بوده که در نزدیکی روستای آبکان قرار دارد.
استاندار سیستان و بلوچستان گفت: در این مجموعه حدود ۱۰۰ سر تمساح وجود دارد که در چندین محوطه جداگانه که با دیوار از هم جدا شده اند نگهداری میشوند، وسط هر محوطه یک آبگیر کوچک ایجاد شده است و چند تمساح در آن پرورش داده میشوند.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، از جمله موضوعات مهمی که درسالهای گذشته و ابتدای سال جاری خبر ساز شد موضوع دپوی کالاهای وارداتی در گمرکات کشور است که هر چند ماه یک بار سروصدای اعتراض به این مساله بالا میگیرد. در شرایطی که افزایش قیمت کالاها تاب و توان مردم را گرفته، انتظار برای ترخیص کالاهای اساسی که با افزایش کالا زمینههای کاهش قیمت و فراوانی کالا را فراهم میکند یک مطالبه مهم مردمی است. اما چرا این اتفاق رخ نمیدهد و چرا مسائل ارزی صادر کنندگان تا کنون حل و فصل نشده، مجموعه مواردی است که در گفتگوی دانشجو با صمد عزیز نژاد؛ کارشناس مسائل اقتصادی و عضو مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بررسی شده است.
یکی از موضوعاتی که هر روزه خبرهای زیادی از آن میشنویم، خبرهایی اصولا نگران کننده که مردم را به این پرسش وامی دارد در حالی که برخی اقلام کالاهای ضروری کمیاب و روز به روز گران میشود چرا کالاهای اساسی ازگمرکات کشور ترخیص نمیشود؟
در بحث دپو یا انبار شدن کالاهای اساسی در گمرک که متاسفانه نمود این موضوع در سال گذشته وامسال نیز بسیار زیاد بود باید به چند نکته اشاره کرد. در قانون بودجه مجلس تکلیف کرده بود که غیر از کالاهای اساسی که حداکثر به ده قلم میرسد، نرخ ارز مبنای حقوق ورودی با نرخ نیمایی برای سایر کالاهای وارداتی حتما باید با نرخ ارزنیمایی یا ثنا حساب شود، یعنی قرار بود کالاهای غیر اساسی دیگر با نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی دیگر محاسبه نشود؛ بنابراین انتظار داشتیم امسال نرخ ارزی که برای دریافت حقوق ورودی مبنا قرار بگیرد غیر از ۵ قلم کالای اساسی، مابقی با نرخ نیما حساب شود که تقریبا به صورت ضمنی در قانون بودجه ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان نرخ آن تعیین شده بود. اما یک اتفاق یا بهتر است بگوییم یک تخلف بزرگ دولت آقای روحانی کار را به هم زد. در فرودین ماه سال جاری، تخلف بزرگی توسط دولت روحانی صورت گرفت. ابلاغیهای از سوی دولت ارائه شد مبنی بر اینکه تا اطلاع ثانوی معاون اول رئیس جمهور وقت، آقای جهانگیری دستور داده که کلیه کالاهایی که وارد کشور میشود نرخ ارز مبنای ورودی آنها با ارز ۴۲۰۰ تومانی حساب شود. ابلاغیه که در فروردین ماه داده شد وارد کنندگان فرصت را برای واردات کالاهای مورد نظر خود غنیمت شمردند و هر کالایی که خواستند را با ارز دولتی وارد کردند. آنها به این گمان که هر کالایی که بخواهیم را وارد میکنیم و، چون دولت راضی است، مجلس نمیتواند مقاومت کند، کالاهای مورد نظر خود را با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کردند. یعنی در سه چهار ماه اول کالاهای غیر اساسی مورد نظر وارد کنندگان وارد کشور شد، در حالی که به دلیلی سوء مدیریت دولت ارزهای موجود بانک مرکزی برای واردات کالای اساسی تمام شد.
مجلس چه زمانی متوجه این وضعیت و قصور و سوء مدیریت دولت شد؟
با تغییر دولت، مجلس هم به خود آمد و نمایندگان نسبت به تخلفات صورت گرفته در ماههای آخر دولت با نامه دادن به مسوولین ذی ربط هشدار دادند، اما دیر شده بود و ارزی برای اختصاص دادن به کالاهای اساسی باقی نمانده بود. یعنی کالاهای اساسی در گمرک دپو شده، اما ارزی که قرار بود داده شود صرف واردات موز و لوازم آرایشی شد! در حالی که قرار بود حقوق ورودی با نرخ ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ گرفته شود با ابلاغیه و بخش نامهای که دولت برخلاف قانون صادر کرد همهی ارزها صرف واردات کالاهای غیر اساسی شد و از این رانت استفاده شد. در حال حاضر بخش عمدهای از کالاهای دپو شده همین کالاهاست که وارد کنندگان با فشار سیاسی و اجتماعی که بر مجلس و دولت وارد میکنند به دنبال ترخیص کالاهای غیر اساسی هستند که با ارز دولتی خریداری شده است. قطعا با ترخیض این کالاها منابع ارزی تحت فشار قرار میگیرد، مثل افزایش نرخ ارز در روزهای گذشته که از ۲۴ هزار تومان به تدریج به ۲۷ هزار تومان رسیده است.
بحث پیمان سپاری ارزی را توضیح دهید که برای حل شدن این مساله و مشکل با تجار و صادر کنندگان بهتر است دولت و مجلس چه تمهیداتی را درنظر بگیرند؟
اصولا پیمان سپاری موضوعی است که زمینههای مسدود سازی یا تهدید تجارت را فراهم میکند. اگر واقعا دولت به دنبال اجرای دقیق و عملیاتی بحث پیمان سپاری ارزی است باید نرخ ارز آزاد مبنای کار قرار بگیرد. وقتی صادر کنندهای ارز به دست میآورد و دولت به او تکلیف میکند که ارز خود را باید با نرخ نیما ارائه دهی، هنگامی که فاصله بین نرخ نیما و بازار آزاد ۵ هزار تومان است صادر کننده علاقهای به عرضه ارز خود ندارد. در سریال گاندو دیدیم به دلیل تفاوتهای بالای نرخ ارز آزاد و دولتی، صادر کنندگان دائما بهانههای مختلفی مثل اینکه ارز وارد حساب نشده، نمیتوانیم ارز را به دلیل تحریم بگیریم و.. استفاده میکردند تا برای آنچه مد نظر داشتند مهلت بخرند بنحوی که در حال حاضر نیز بخش بزرگی از ارز سال ۹۸ تسویه نشده است. به هر حال دولت باید بداند نرخ گذاری ارز صادر کننده را از تب و تاب بازگرداندن ارز میاندازد و سعی میکند کالای خریداری شده را به وارد کننده بدهد به جای اینکه ارز دولتی با قیمت دولتی بگیرد در داخل با قیمت ریال به روز حساب کند.
آیا برای این موضوع راه حلی دارید؟
دو راه حل وجود دارد. یا باید نرخ ارزی که از صادر کنندگان خریداری میشود تغییر کند به همان نرخ ارز آزاد، به این دلیل که صادر کننده مکلف است ارز را به بانک مرکزی بدهد، اما بانک مرکزی یا باید ارز را به نرخ آزاد از صادر کننده خریداری کند تا صادر کننده انگیزهای برای دادن ارز به دولت داشته باشد. یا اینکه برای همه فعالین اقتصادی، حسابهای ریالی در نظر گرفته شود تا بحث حکمرانی ریال روی آنها اعمال شود تا هر گونه فرار از پیمان سپاری ارزی رصد شود. یک بحث هم خروج سرمایه است. وقتی اقتصاد تلاطم دارد و بی ثبات میشود، بسیاری از فعالان اقتصادی نگران آسیبهایی هستند که به سرمایه آنها وارد میشود از این رو، صادر کننده بعد از صادرات ارز به دست آمده را یا تبدیل به سپرده ارزی در بانکهای خارجی میکند یا اینکه به ملک و املاک و مستغلات تبدیل میکند و در خارج از کشور سرمایه گذاری میکند. قطعا برای جلوگیری از خروج سرمایه راهی به غیر از ثبات اقتصادی و کنترل تورم نداریم. همچنین صادر کنندههایی که اقدام به خروج سرمایه میکنند و دولت با حکمرانی ریال متوجه میشود که دست به چنین کاری زده اند بلافاصله باید با آنها برخوردهای شدیدی صورت بگیرد تا از تکرار چنین روندهای خسارت باری به اقتصاد و منابع مالی و ارزی کشور جلوگیری به عمل بیاید.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- حسین نجار؛ سریال وضعیت زرد که مرداد ماه امسال از شبکه سوم سیما پخش شد، سریالی طنز در قالب سیتکام بود که ذیل روایت قصه، به بررسی و نقد مشکلات اجتماعی و اقتصادی نیز پرداخت. سریالی که در سکانس افتتاحیه با موضوعی نسبتا بحث برانگیز، اخراج شخصیت اصلی از سازمان انرژی اتمی، آغاز شد و این شروع، شکل دهنده باقی اتفاقات و مشکلاتی شد که بر سر راه سعید، شخصیت اصلی ماجرا، قرار میگرفتند. به بهانه پایان پخش سریال با حامد بامروت نژاد تهیه کننده، مجید رستگار کارگردان و محمدمهدی رضایی بازیگر نقش سامان در خبرگزاری دانشجو به گفتگو نشستیم؛
-ایده ساخت سریالی درقالب کمدیِ موقعیت و شوخی با قشر مذهبی از کجا شکل گرفت؟
با مروت نژاد: تقریبا شش ـ هفت سالی است که دفتر مطالعات فرهنگی انقلاب، باشگاه طنز انقلاب را با اقای شهبازی راه انداختند و در حوزههای مختلف از طنز استندآپ کمدی تا طنز آیتم، هم آموزش میدهند هم کار تولید میکنند. یک سال و نیم پیش بود که ما گفتیم حالا احتمالا وقت آن رسیده که بعد از پنج یا شش سال وارد حوزه طنز نمایشی شویم. بعد ازمون و خطا کنیم ببینیم میشود یا نه.
نکته بعد این بود که علاقه داشتیم تا بازنمایی جامعه مذهبی و سبک زندگی حزب اللهی را در قالبی غیراز تیپهای مرسومی که در سینما و تلویزیون بازنمایی شده، بازنمایی کنیم. فکر میکنیم یکی از ضعفهایی که در بازنمایی این سبک زندگی داریم این است که نتوانستیم آن را جذاب و کارآمد کنیم. ما قصدمان این بود که مرزها را جلوتر بیاوریم و خب چه قالبی جذابتر و مطلوبتر از طنز که بتوانیم اینها را کنار هم بگذاریم.
از آن طرف خود قالب سیتکام برای ما آورده داشت. هم اینکه کم¬هزینه بود؛ یعنی ما میتوانستیم بدون اینکه بیفتیم در پیچ و خمهای اداری سازمان، با بضاعت کمی به سمت تولید آن برویم. شاید جالب باشد بدانید کل هزینه این کار شاید به اندازه ساخت یک تله فیلم در صدا و سیما شد. یعنی این کم¬هزینه بودن برای ما که سعی و خطا میکردیم، مطلوب بود.
از آن سمت برای ما مطلوب است اگر کار هنری میکنیم، مماس با زندگی و اکنون مخاطبمان باشد. از این جهت سیتکام، فاصله بین ایده تا مصرفش کم بود. مزیت دیگر سیتکام این است که معمولا خط پیرنگ اصلی ندارد. بلکه یک سری شخصیتها هستندکه با مخاطب ارتباط برقرار میکنند. این برای ما خوب بود تا بتوانیم چند شخصیت خوب ایجاد کنیم، با مخاطب مماس شویم و موضوعات مختلف را پوشش دهیم.
-سیتکامهایی که دیدید چه نقاط قوت و ضعفی داشتند که شما سعی کردید نقاط قوت آن را استفاده کنید و نقاط ضعفشان را در کارتان پوشش دهید؟
با مروت نژاد: ما تقریبا اکثر سیتکامهای خارجی مطرحی که موفقیتی داشتند را بررسی کردیم. یکی از کارهای سیتکام داخلی که اخیرا هم پخش شده و تقریبا هم شکست خورده بود را کامل با تیم تولیدش بررسی کردیم. ما در بررسیهایی که داشتیم سعی کردیم نسبت به ویژگیهای سیتکام خودآگاهی پیدا کنیم و ببینیم کدام را میشود برای مخاطب داخلی استفاده کرد. یک ویژگی سیتکام این است که به شدت اتمسفر محور است؛ یعنی بعد از ده سال دیدن فرزندز، قصهای از آن در ذهنتان نمیماند، اما سبک زندگی کاملا در ذهن شما نفوذ میکند.
این شخصیتها و روابط بین ادمها است که منتقل میشود. فارغ از این که یک صاحب گربه میخواهد از سامان مشورت بگیرد، فارغ ازخط قصه، روابط بین آدمها در ذهن میماند. وگرنه گربه ده دقیقه قصهاش تعریف میشود و میرود. ویژگی دیگر سیتکام خنده گذاشتن روی کار است. ما احساس کردیم اگر به مخاطب ایرانی بخواهیم القا کنیم که باید بخندی، معمولا نمیخندد و این جواب نمیدهد. به جای آن اقای رستگار بعدا رسید به این که با موسیقی میشود این فضا را ایجاد کرد. یک ویژگی دیگر سیتکام کلام محوری آن است. خب حالا بازیگر جوان ما خیلی با انگیزه و حرفهایتر برخورد میکرد. مسئلهای که گاها با بازیگران حرفهای داشتیم، این بود که میگفتند طبیعت کار طنز بداهه است. اما در سیتکام اینجا یک کاشت داری، بعدا برداشت میکنی؛ و با تغییر، شوخی از دست میرود. این هم در نگارش کار را سختتر میکرد هم در محافظت از متن تا اجرا.
-چارچوبهای سازمان صدا و سیما تا به حال در ساخت سریالهای طنز به گونهای بوده که خیلی با اِلمانهای مذهبی شوخی نمیشد، چالشهای شما برای پرداخت به زندگی افراد مذهبی در این راستا چه بود؟
بامروت نژاد: یکی از آسیبهایی که صدا و سیما دارد همین محافظه¬کاری است. یعنی میگوید الان دارم کار ایدئولوژیک و مذهبی میکنم، پس الزاما لزومی به جذابیت ندارد. میشود سمت خدا یا بدون توقف یا اگر کار جذاب و مخاطب پسند میکنم، از بحثهای ارزشی بگویم، احتمالا مخاطب پس میزند. اینها دو امر منفک از هم هستند که در نگرش عمومی صدا و سیما قابل جمع با هم نیستند.
تلاش ما این بود بگوییم این تفکیک از اساس غلط است. تو میتوانی کار جذاب بسازی و از حرف هایت کوتاه نیایی. نکته بعدی اینکه دین را در بازنمایی رسانهای کاملا سکولار نشان میدهند؛ یعنی در هر موقعیت شوخی همه اِلمانهای دیگر را کنار میگذارند، برای این که توهین نشود. سر صحنه یکی از دستیاران صحنه ما تعجب میکرد از اینکه میگفتیم روی میز سعید، قران یا عکس احمدی روشن را بگذار؛ در حالیکه سر فلان سریال صدا و سیما میگفت وقتی سکانس شوخی بود، المانهای دینی را کنار میگذاشتیم. از ابتدا میخواستیم نمایش دین را از آن منطقه تقدس، از آن موقعیتی که همه شوخیها را میکنیم و حالا در یک سکانس کاملا منزه نماز را میگیریم، بیرون بیاوریم.
- خب اینها با سانسور مواجه نمیشد؟
بامروت نژاد: یادم است به بچهها گفتم ما برای صدا و سیما نمینویسیم. خارج از سازمان این کار پخش میشود. فوقش ضرر نوشتن متن است. متن را مینویسی بعد ساخته نمیشود. حتی یادم است در سکانسی که اسم یک خواننده ایرانی که رفته بود خارج میآمد، سر برداشت، دو بار گرفتیم. تهمیدات این مدلی داشتیم، ولی تنها دو سه مورد بود. میخواهم بگویم از ابتدا قصد ما این بود که نمیخواستیم کاری موافق جریان عمومی و کلیشهای که در صدا و سیما میسازند، بسازیم.
اگر بخواهم مثال بزنم؛ صلوات فرستادن. یک امر مذهبی که برای قشر خاصی از جامعه دینی ایران نیست. شما برق میاد صلوات میفرستید. نمیشود گفت فرهنگ جامعه دینی ایران است. این در فرهنگ جامعه ایرانی است. البته خود دوستان صدا و سیما هم پایکار بودند و پشت کار ایستادند. خود سعید که شاگرد شهریاری و فرزند شهید است، جزو خط قرمزهای صدا و سیما بود. اصلاحیه قسمت اول هم این بود که سعید، اخراجی سازمان انرژی اتمی است؟ یعنی اگر میخواست بحث قیچی مرسوم صدا و سیما مطرح بشود، چیزی ازش باقی نمیماند، اما ما پی این را به تنمان مالیدیم که فوقش خارج صدا و سیما، کار را پخش میکنیم.
راجع به هزینههای مالی نگران نبودید، اینکه هزینه میکنید کار را میسازید و حالا ممکن است به تیغ سانسور بخورد و قسمتهایی از آن پخش نشود و...
بامروت نژاد: نهایت اگر صدا و سیما پای کار نمیامد، ممکن بود ببریم در وی او دیها و کار با هزینه کمی که داشت در وی او دیها در می¬امد.
در حال حاضر شبکه نمایش خانگی با ظاهر سازی، استفاده از سلبریتیها و لوکیشنهای متنوع و ... جذب مخاطب میکند. کار شما سلبریتی آنچنانی نداشت. شمابه چه اِلمانهایی برای جذب مخاطب در هنگام ساخت سریال، متکی بودید؟
رستگار: چیزی که اهمیت داشت این بود که اصلا با وجود سلبریتی این کار فروش نرود و قراری که سالهاست در صدا و سیما و در رسانه وجود دارد برچیده شود؛ یعنی فروش برای سلبریتی. در حالی که ما شاید دهها هزار جوان با استعداد در عرصه تئاتر داریم؛ مثل آقای رضایی یا ماهانکیا که چیزی کمتر از سلبریتیها ندارند. ولی سعی کردیم نداشتن سلبریتی را با تبلیغات و تیزهای درست و با کار در فضای مجازی، پوشش بدهیم. به نظر من با تمهیداتی که گروه داشت، تیزرهایی که زده شد و تبلیغاتی که به موقع انجام شد، توانستیم جذب مخاطب کنیم.
با مروت نژاد: یکی از ایراداتی که داریم این است که افسار رسانه ما دست سلبریتی است. ما تعمدا خواستیم این پارادایم را بهم بزنیم و بگوییم میشود از بازیگر جوان و با استعداد استفاده کنیم که اگر کنار سلبریتی باشد، چیزی کم نمیاورد. بعد خودشان عدهای را سلبریتی کردند و افسارشان را نیز دست همانها دادهاند. در حالی که کار با سلبریتی خوبی هم داشت. ما در چیدمان بازیگر مهمان سعی کردیم تا جایی که میتوانیم چهره بیاوریم و نشان بدهیم مسئلهای با سلبریتی آوردن نداریم. هم اینکه بازیگران جوان کنار آنها به بالانس برسند هم می¬خواستیم مخاطب با چهرههایی آشنا شود که از آنها پس زمینه ذهنی ندارد. از طرفی اگر سلبریتی باشد، معلوم نیست بگوید فصل بعد چه اتفاقی میافتد؟ میاد یا نه. آن وقت افسار کار دست آنها میافتد.
رستگار: در سیتکام بازیگران اصلی از ابتدا چهره نیستند و آنها را در فیلمهای سینمایی یا کارهای شاخص ندیدهایم. آنها را از بیس پرورش و شکل میدهند، شخصیت به وجود میآید و مخاطب را مجاب میکنند که با آنها ادامه بدهند.
- از تبلیغات کار رضایت داشتید؟ چه تبلیغات سازمان چه تبلیغات فضای مجازی که انصافا در فضای مجازی تبلیغات کار کم بود.
رستگار: ما در فرصتی که داشتیم و در زمان باید نگاه کنیم که چه اتفاقی افتاد. واقعا اگر بررسی کنیم؛ کدام سریال برای هر قسمتش یک پوستر میزند یا یک ولوموشن میزند یا استوری میزند. یا برای تبلیغاتش از عزیزانی که در اینستاگرام فعالیت دارند دعوت کند. بیایند، نگاه کنند بعد اگر خواستند تبلیغ کنند. واقعیت این بود هر کاری کنید در سیزده قسمت حداقل پنج یا شش قسمت باید بگذرد تا برای مخاطب جا بیفتد و به قولی طرفدار پروپاقرص سریال بشود.
بامروت نژاد: هر چند خب تبلیغات کار تلویزیونی و کار سینمایی متفاوت است. در تلویزیون هر چه قدر تیزر و پوستر بزنیم، واقعا به اندازه یک زیرنویس تلویزیون تاثیر ندارد. تبلیغات خیلی منوط به خود تلویزیون است. ضمن اینکه میخواستیم کار را ببریم برای بعد محرم و صفر، ولی بعد دیدیم خیلی از این شوخیها منوط به جامعه الان است و دو ماه دیگر مردم نمیدانند. سر این تصمیم گرفتیم حتی در باکس دوم شبکه سه هم پخش کنیم. هر چند آن ساعت در زمستان اگر بود، خیلی ساعت خوبی بود. در تابستان ساعت خوبی نبود، ولی ساعت پخش ما میتوانست بهتر باشد و میتوانست خیلی بدتر باشد؛ یعنی هم شبکه میتوانست پرتتر باشد هم ساعت پخش.
- از حالا برای فصل بعدی کار برنامهریزی شده است؟
مروت نژاد: جنس سیتکام این است که با یک فصل یا دو فصل تازه کاشت داریم و برداشت در فصل چهار به بعد است. فصل اول برای این است که هم اشکالات را رفع کنیم هم ببینیم میتوانیم یا نه.
-آماری که از میزان مخاطبان منتشر شد هم ابهامات و بحثهایی داشت.
با مروت نژاد: آمار ابهام داشت. ما هم آمار را رد نکردیم. نظرسنجی در نیمه دوم تیر ماه بوده و کار ما هم از ابتدای مرداد شروع شده بود. چه طورسریال در نظرسنجی آمده؟ کار کلبهای در مه تا انتهای تیر پخش شد، پس باید در نظر سنجی باشد. درحالیکه در نظرسنجی نبود. گاندو در باکس اصلی شبکه سه بود. در نظرسنجی نبود، اما سریال باکس دو شبکه سه را آوردند و اعلام کردند. باز به گفته جای دیگری از متن ۹ قسمت کار پخش شده و هنوز کار تمام نشده، چه جوری در نظر سنجی امده؟ هر چند بیشتر دعوای درون سازمانی بود. من هم در حد توئیت زدم و توجه آن چنانی به آن نشد.
-خودتان آمار خاصی از میزان مخاطبان دارید که چقدر دیده شده کار؟
با مروت نژاد: خب ما هم اطرافیان و جامعه مخاطبی داریم؛ مثل عمار. این را میتوانم بگویم به عنوان آمار خوب بود. زیر پست نظرسنجی بالغ بر هزار تا کامنت بود؛ عمومشان درخواست فصل دو داشتند، گفتند چرا ساعتش بد بود، کم بود.. ولی فکر میکنم که خوب است این نکته را بگویم تفاوتی وجود دارد؛ بین اثر هنری و محصول فرهنگی. وضعیت زرد را میشود در میز بررسی سینمایی گذاشت و گفت این جا ایراد دارد، باید اصلاح کنیم. بحثی در آن نیست. اما یک جای دیگری هست با هم قاطی میشود. محصول فرهنگی. وضعیت زرد روی میزنقد و منتقد سینمایی نیست؛ در بازار مصرف فرهنگی است. نمیشود با مولفههای زمین سینما آن را بررسی کنیم. باید مثل بازار با آن برخورد کرد.
- تفاوت مخاطب محصول فرهنگی و اثر هنری به نظرتان چیست؟
با مروت نژاد: مخاطب محصول فرهنگی، مخاطب عام است. گاها در یک حوزهای گاندو ممکن است هزاران هزار ایراد فرمی به آن وارد باشد، ولی انقدر مخاطب عطش دارد که کاملا گاندو را میبلعد. مثل قضیه بازار. یک محصول فیک را کم کن، یک دفعه عرضه کن، قیمتش بالا میرود وخریدار پیدا میکند. معادلات بازار با سینما فرق میکند. وضعیت زرد را به عنوان محصول باید بگذاری کنار رقبای آن، ببینی چی دارد.
مثلا این یک سریال طنز شبکه سه با فلان بازیگر قدیمی طنز است یا فلان برنامه طنز شبکه نسیم است؛ حالا این را مقایسه کنید با سریال دیگری در یک وی او دی که با چه هزینهای ساخته شده و چه بازیگرانی دارد و.. سریال ما را هم بگذارید کنارش. میخواهم بگویم محصول فرهنگی، ادبیات و ملاکهای سنجش متفاوتی دارد. سر همین گاها اگر در دفاع برمیام، چون از وضعیت زرد به عنوان محصول حرف میزنم، ولی گاها در بازار با ما برخورد کلاس سینمایی شده و ما منفعل شدیم و کنار کشیدیم.
-خب معتقد نیستید یک اثرفرهنگی یا محصول نمایش خانگی با معیارهای بالای سینمایی قطعا اثر گذارتر است؟ پس این تفکیک چه دلیلی دارد؟
با مروت نژاد: معیار سینمایی بالاتر جای بحثش کف بازار نیست. جای آن در جلسه نقد کارگاه سینما است. مطلب شما را یک بار مخاطب پیگیر و دانشجوی سینما میخواند، یک بار مخاطب عام میخواند، با مخاطب عام نمیشود درباره اصطلاح تخصصی حرف زد.
کسی مثل مصطفی کیایی که کارهای عدالتطلبانه با ساختار خودش ساخته است؛ یک دفعه مطرب میسازد؛ چون پارادایمش مشخص است، بازار. کسی آنچنان خرده نمیگیرد. آیا اگر وجهه هنریت را بالاتر میبردی بهتر نمیشد؟ حتما. اصلا پوشاندن نقاط ضعف فرمی بحث بنده نیست. بحث این است حواسمان باشد در چه زمینی بحث میکنیم. من از وقتی کار تمام شده از بازار امدم به اتاق سینما. همین الان تازه جلسات نقد سینماییمان شروع شده تا ایراداتمان را دربیاوریم. اینجا باید دقیق مشکلات را پیدا و رفع کنیم.
ما سر کار تدوین همزمان داشتیم و ایراداتمان برمیگشت. آنجا بازار نیست، سینماست و فرم و ریتم مهم است. تا زمانی که اثر تولید میکنم کاملا فرم مهم است. بایدحواسم باشد؛ کف بازار رفت از آن حرف نزنم.
-آقای رضایی از تجربه حضورتان در سریال صحبت کنید و اینکه قبلا هم کار طنز و استندآپ کمدی انجام دادید. چقدر تفاوت داشت و چه چالشهایی برایتان داشت؟
رضایی: من از کودکی خیلی علاقه داشتم به بازیگری و برای آن تلاش کردم. پیش از این معمولا استنداپ یا تاتر کار میکردم، اما انقدر به جانم ننشست که سامان را بازی کردم. قبل اینکه اصلا کار شروع شود نزدیک دوـ سه هفته تمرین میکردم که این سامان که دوست داشتنی و شیرین میزند، نمایان باشد و مخاطب پسش نزند. حتی خواستیم با بعضی کاراکترها مخلوط باشد، ولی در نهایت، تلاش کردیم و با هم کلنجار رفتیم که این سامان دربیاد.
-همین ژانر طنز را ادامه میدهید؟
دوست دارم ژانرهای مختلف را بازی کنم، ولی تمرکز اصلیم روی طنز و کمدی است؛ چون فکر میکنم میتوانم مخاطب را بخندانم. با اینکه خیلی خنداندن مخاطب در این شرایط سخت شده، ولی تلاشم این است که مخاطب را بخندانم.
-یک بازیگر چه چالشهایی برای خنداندن مخاطب پیش رو دارد؟
باید اول مخاطب و قشراش را بشناسید. دوم اینکه من سعی کردم در کارهایم از کمدی اروتیک کمتر استفاده کنم. متاسفانه با این فرهنگ سازی که کردند ذائقه مردم عوض شده است. حتما باید شوخی جنسی باشد یا خانم به آقایی تیکه بندازد تا مخاطب بخندد. مسئله بعدی این است که در استندآپ هایم بازی را قاطی میکنم. متن ساده نمیگذارم که مخاطب بخندد. در آخر بگویم که خنداندن مردم کشورمان جوری شده که کلیات شاید به درد مردم نمیخورد. جزییات مردم را میخنداند. سعی کردیم در وضعیت زرد به جزییات بپردازیم.
-آدمهایی که در سریال میبینیم نماینده یک قشر خاص هستند. حتی آدمهایی که رو به روی این ۴ نفر هستند از لحاظ عقیدتی و ظاهری. به تصویر کشیدن این تفاوت چقدر فکر شده بود؟
رستگار: ما درباره جامعه کوچکی صحبت میکردیم. قطعا به آن فکر شده است. این طور نیست بگوییم اینها را خواستیم روبه روی هم بگذاریم و طنزی باشد. خب یک تعداد از طیفهای مختلف را انتخاب کردیم. حالا صرفا این نبود که اینها روبه روی هم قرار بگیرند. ممکن بود کنار هم باشند؛ مثل همان همسایه بالایی که ادم خیری است که شاید هم همسو با هم باشند. اینها نکاتی بودند که برایشان برنامه ریزی شد. اگر سعید قرار است یک دانشمند هستهای باشد، آرش عکاس باشد، سامان روانشناس باشد، نسبت به همانها یک سری آدمها را شخصیت پردازی میکنیم و با توجه به معضلاتی که در سطح جامعه بوده، روانه اتاق اینها میکردیم.
بامروت نژاد: کاکرد طنز همین است؛ کجیها را برجسته کردن. چه به معنای هجوش که ما با آن سبک زندگی مشکل داشتیم، خواستیم بیانش کنیم. در عین حال با اصولگرایان یا اصلاح طلبان هم شوخی کردیم. با عدم تعهد ارش به زندگی و زن گرفتنش یا رابطه ضعیف سعید با زنش یا با شبکه سه قسمتی که خانوم مجری انگلیسی حرف میزند، شوخی کردیم. میخواهم بگویم زیاد مرزخوبی و بدی نداشتیم. ویژگی¬های بد را پیدا میکنیم، شوخی میکنیم و قبح آن را بیشتر نشان میدهیم.
-طبق گفتگویی که با نویسنده داشتیم گفتند ما میخواستیم یک ایرانی متدین را خوب نشان بدهیم. انگار این طور برداشت میشود که سریال در مخاطب، منحصر به یک طیف، مثلا بچههای متدین و حزب اللهی میشود. خب این اِلمانها باعث میشود عام بودن سریال کم بشود. نظرتان چیست؟
بامروت نژاد: یکی از مسائل ما در ابتدای راه هم همین بود. آدمِ دین دار در بازنمایی رسانه و سینمای ما هجو شده و به واسطه دین او همه چیزش خوب است. چون در سریالهای ما وقتی میبینید طرف نماز میخواند پس یعنی هیچ خطایی نمیکند. در حالیکه این طور نیست. ما دزدی را داریم که قبل از دزدی چهارقل میخواند. از طرفی دایی را داریم که حین نماز خواندن اشاره میکند. اتفاقی که برای خیلی از ما می¬افتد و چقدر از مخاطبان بازخورد داشتیم. درحقیقت نمیخواستیم جامعه دینی متدین خوب را نشان بدهیم ما میخواستیم خوب، جامعه دینی را نشان بدهیم؛ یعنی دین را منحصر نمیکنیم در یک طبقه خاص و شیک و اتو کشیده. قصد ما این بود که این جامعه دینی را از آن قله مقدس بکشیم پایین و واردِ زندگی کنیم.
در رابطه با مخاطب نیز یکی از مشهورات رایج غلط در فضای سینمایی ما این است که اثر باید مخاطب عام داشته باشد. شعار مخاطب عام، دروغ است. ما سر منطقه پرواز ممنوع مساله مان این بود که یکی از دوستان فیلمساز سینمای کودک میگفت میخواهم بچهای که در خانه سگ نگه میدارد و اسم خدا را نمیاورد، در فیلم من اسم خدا را بشنود. به او میگفتم بچه خود تو که آدم مذهبیای هستی، بی محصول است و چیزی ندارد ببیند. تو داری به کسی فکر میکنی که همه عالم آدم برایش فیلم میسازند. درحالی که ما برای مخاطب خودمان، همین اندکی که حالا جامعه محدودی دارند، فیلم و محصول در رسانه نداریم.
پس مخاطب مشخص بود برایتان؟
بله، ما قصدمان این بود این سبک زندگی را بازنمایی کنیم. حتما این بازنمایی بسته به عرضه ما در ایجاد جذابیت، میتواند دامنه مخاطب را بازتر کند. مثال میزنم مطرب فیلم پرفروشی است. آیا برای جذب من مخاطب مذهبی به من باج داد یا اصغر فرهادی برای جذب من مخاطب باج به من میدهد؟ نه.
اتفاقا مخاطب شخصیت دوست دارد، ولی ما میخواهیم همه را راضی نگه داریم، تیپ میسازیم. اما اگر میخواهیم مخاطب خاکستری دلگیر نباشد، باید خودمان باشیم. شاید من در بازنمایی تلاشم این بود این قشر محدود را بازنمایی کنم، اما قبول ندارم که این نسبت مستقیم با مخاطب دارد. فهرست شیندلر انقدر جذاب است حتی اگه باهاش هم عقیده هم نباشید، مخاطبش قرار میگیرید. پس این دلیل نیست که اگر حرف مذهبی میزنید پس فقط مخاطب مذهبی دارید. من هیچ ابایی ندارم بگویم میخواستم برای اینها فیلم بسازم و بازنمایی کنم. البته که راز به دست آوردن آنها، این هاست. اگر اینها را توانستید قانع کنید، آنها هم قانع میشوند
-به عنوان شخصیت خانم در سریال فقط فرزانه را داشتیم. نظرتان در رابطه با اضافه شدن یک بازیگر خانم دیگر در کنار ایشان چه بود تا با هم موقعیتهای طنز بیشتری خلق کنند؟
رستگار: ما چهار شخصیت اصلی داشتیم. یک سری افراد هم هستند؛ مثل مادر آرش یا همسر سعید که در فصلهای دیگر پررنگتر میشوند. فصل بعد احتمال دارد همسر مهران رجبی را داشته باشیم و اینها چیزهایی است که شاید اولویت نباشند، اما به معنای واقعی فرزانه را به عنوان شخصیت اصلی نداریم. اتفاقا برای فرزانه شاید بیشتر از خیلی از بچههای دیگر فکر کردیم؛ چه برای شخصیت پردازی، ظاهر، لحن و.. نفرات دیگر قطعا در فصلهای آینده اضافه میشوند، ولی باز هم به همین شکل.
با مروت نژاد: من این نقد را وارد میدانم. دلیلش هم تا حدودی این است که بالاخره ما مرد هستیم و سخت است نزدیک شدن به زن و یک دفعه نمیشود از تیم نوپا انتظار داشته باشیم. حتی ما این مسئله را سر منطقه پرواز ممنوع داشتیم. جو مردانهای که مخاطب دختر چیزی نداشت همذات پنداری کند. این سری به این نتیجه رسیدیم که روایتش نکنیم بهتر است تا بد آن را روایت کنیم. یکی از شخصیتهایی که حتما در سری بعد فکر کردیم اضافه کنیم، زندایی است تا با فرزانه مراوده بیشتری داشته باشد. حتی ما پنج شخصیت آقا به عنوان یک رنگین کمان از مرد دینی داریم، اما شخصیت زن همین یکی هم برای ما سختی داشت. سر همین کاراکتر فرزانه زیاد کاراکتر طنزی نیست و جدی بودنش درکنتراست با بقیه است. گفتیم کمی ورزیدهتر شویم تا بدانیم چه طور شوخی کنیم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پیام دهکردی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون میهمان بخش پرونده "سریالیست" این هفته بود. بخشی که به موضوع «حضور بازیگران خارجی در سریالهای ایرانی» اختصاص داشت. این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در ابتدای برنامه گفت: رفتوآمد جریانهای فرهنگی خصوصاً در حوزه هنر،یک پدیده اعتلابخش و درخشان است. روندی است که میتواند یک همافزایی را در این بخش و در سطحی بالاتر در حوزه علوم انسانی ایجاد کند.
دهکردی اظهار کرد: ما در عرصه موسیقی توفیقات زیادی در این زمینه داشتیم و داریم. اساتید صاحبنام و صاحبجاه سرزمین ما با بزرگان موسیقی بسیاری از کشورهای جهان همکاریهایی داشتند و آثار ماندگاری را ارئه دادهاند. این همنشینیها مزیتهای شگفتانگیزی را رقم زده است.
همنشینی دو فرهنگ متفاوت برای زایش هنری
وی افزود: در چنین شرایطی، دو هنرمند با دو جهانبینی، فرهنگ، خاستگاه اجتماعی و دو باور و سلیقه متفاوت برای رسیدن به قله باشکوه کشف و شهود و خلق یک اثر با هم همنشین میشوند. زایش حاصل از این از این درهمآمیختگی واقعاً حیرتانگیز است. آثاری که استاد کیهان کلهر در سالهای اخیر با همکاری هنرمندان خارجی تولید کردهاند نمونه موفقی از همین وضعیت است. آثاری که مخاطب میتواند ساعتها آن را گوش کند، در اقیانوس زیباییهای آن شنا کند و لذت ببرد.
دهکردی گفت: تئاتر ایران هم تجربههای خوبی را در این زمینه داشته است. در سالها و دهههای اخیر، نمایشهایی را در نقاط مختلف دنیا داشتهایم که در آن مثلاً یک بازیگر ایرانی با یک بازیگر فرانسوی و یک بازیگر عربزبان روی صحنه رفتهاند. خودِ این کنار هم قرار گرفتن، یک خلق ناب را رقم زده که به صورت جداگانه امکان توفیق نداشت. در سینما هم تجاربی داریم، اما به نظر میرسد در سریالسازی به آن اندازه که شایسته است نتوانستیم از این ظرفیت استفاده کنیم. ظرفیتی که هم در بازیگران کشورهای منطقه و همجوار وجود دارد و هم بازیگرانی که از حیث جغرافیایی در کشورهای دورترند.
بازیگر سریال "گاندو" عنوان کرد: این همکاریها برکات فنی و کارکردی زیادی دارد. شاید یکی از پیامدهای ساده اما مهم آن این باشد که بستر را برای نمایش آثار ما در کشورهای مختلف فراهم میکند.
ضرورت داشتن نگاه باز برای رسیدن به توسعه فرهنگی
این بازیگر در ادامه گفت: اساساً ما برای توسعه فرهنگ، به نگاه باز نیاز داریم. با نگاه بسته چه در حوزه اقتصادی و چه در ساحت تفکر راه به جایی نمیبریم. خاطرم هست که در سریال "مدار صفر درجه" به کارگردانی حسن فتحی از بازیگران کشورهای مختلف بهره بردیم. «پیر داغر» بازیگر لبنانی علاوه بر این که یک رنگ جدید به کار داده بود، یک دیسیپلین ویژهای هم در شخصیت خودش داشت که برای منِ بازیگر آموزنده بود.
بازیگر سریال "شهریار" عنوان کرد: این رابطه سازنده، دو طرفه است و حتماً برعکس این اتفاق هم رخ میدهد. وقتی که ما با زبان هنر صحبت میکنیم، واژهها، دیوارها و مرزها کنار میروند و خالق اثر و مخاطب با حجمی از عواطف با هم ارتباط برقرای میکنند. این اتفاقی بود که در سریالهایی مثل "در چشم باد" یا "وفا"هم رخ داد.
بازیگری ایرانی و خارجی نداریم
وی افزود: نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که اساساً ما «بازیگری ایرانی» و «بازیگری خارجی» نداریم بلکه صرفاً هنر «بازیگری» داریم ، بازیگر حجمی از عواطف، صدا، گفتار و توانایی بدنی و قدرت تخیل دارد که نسبت به آن نقش از آنها استفاده میکند. این یک نگره یکسان نیست و فرمول ثابتی ندارد.
دهکردی گفت: تجربهای که من در سریال "گاندو" برای ایفای نقش یک آمریکایی داشتم همینگونه بود. شما باید ببینید که خاستگاه فرهنگی این فرد، زبان بدنش، لحن و عواطف او چگونه است. اگر بازیگر بزرگی مثل رابرت دنیرو میخواهد نقش یک فرد ولزی را بازی کند، تجارب خودش را با ویژگیهای آن کاراکتر و روشهایی که برای رسیدن به لهجه و لحن دارد ترکیب میکند. درنهایت، مدتی هم در ولز زندگی میکند و با اهالی آنجا ارتباط دارد تا بتواند آن نقش را با کیفیت بالایی ایفا کند.
باید در هنرهای نمایشی چندصدایی داشته باشیم
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون تصریح کرد: بشر، کشور و جهان مترقی باید ویژگی چندصدایی داشته باشد. اگر ما میخواهیم پیشرفت کنیم، اگر میخواهیم اعتلاء پیدا کنیم و آنطوری که شایسته نام این سرزمین است باشیم، باید به سمت جهان چندصدایی حرکت کنیم این چندصدایی در تمامی سطوح باید اتفاق بیفتد. به ویژه در حوزه هنرهای نمایشی بهعنوان نهادهای تولید اندیشه باید این اتفاق بیفتد.
وی افزود: ما به صداهای مختلف نیاز داریم، 80 میلیون ایرانی رنگارنگ با دیدگاهها، نگاهها، باورها و لهجه و آداب و رسوم مختلف یک ظرفیت شگفتانگیز و باشکوه است. همین وضعیت را باید در استفاده از بازیگران توانمند خارجی در سریالها نیز داشته باشیم. هر کدام از این بازیگران با خودشان یک هویت و تجربه جدید و جذاب میآوردند.
دهکردی گفت: استفاده از بازیگران خارجی نانبُری از بازیگران ایرانی نیست؛ من به برخی آثار سینمای تجاری که صرفاً به دنبال گیشه با بازیگران خارجیاند کاری ندارم و آن را یک نوع استفاده ابزاری میدانم. گاهی ما برای تولید یک سریال به رنگ و آناتومی ویژهای نیاز داریم که بازیگر ایرانی به دلایل مختلف آن را ندارد یا خیلی در او پررنگ نیست. پس باید سراغ بازیگران خارجی البته از نوع خوبش برویم.
وی افزود: از نگاه من این اتفاق باید تکثیر شود و البته در قالب تعامل و رابطه دوطرفه باشد. همان اتفاقی که بازیگری مثل پیمان معادی رقم زد و الان در کارهای بزرگ بینالمللی هم بازی میکند. باید روی این قضیه سرمایهگذاری کرد. من بارها گفتهام که بازیگران ایرانی از لحاظ غریزه، قریحه و حس در جایگاه خوبیاند. این را بهعنوان آدمی میگویم که در کارهای نمایشی کشورهای دیگر هم کار کردهام.
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون عنوان کرد: این که پیمان معادی یا همایون ارشادی در این حوزه موفق شدهاند به این معنا است که میتوانیم با کمی درایت و برنامهریزی دهها بازیگر بینالمللی در این سطح داشته باشیم. چنین وضعیتی از نظر اقتصاد هنر هم برکات فراوانی دارد به شرط اینکه با ایمان و باور به سمت این انتخابها برویم و در تراز استاندارد بازیگری دنیا حرکت کنیم چراکه رفتارهای کلیشهای جواب نمیدهد.
دهکردی عنوان کرد: اگر این چندصدایی و همافزایی ناشی از آن رقم نخورد، به سمت تکصدایی حرکت میکنیم، آرامآرام افول میکنیم، آرامآرام ریزش مخاطب به وجود میآید و درنهایت هبوط تلخی اتفاق میافتد و ما در جزیره مسدود خودمان تنها میمانیم.
[snews] => [bimg] => 1477450_567.jpg [tmpl] => [sdate] => 14000605132700 [pdate] => 14000605132138 [udate] => 0 [sendby] => a.rezapoor [publishby] => a.rezapoor [updateby] => [service_id] => 4 [cat_id] => 6 [sec_id] => 73 [status] => P [lang] => FA [hint] => [author] => [author_id] => 0 [source] => 7 [most_view] => 1 [comments_view_status] => 1 [comments_form_status] => 1 [conf] => [news_type] => 1 ) [extra_content] => Array ( [cid] => 959306 [ostan] => 0 [typist] => [country] => [promise_date] => 0 [access_level] => 0 [promise_date_type] => [meta_keywords] => [slugs] => ) [related_content] => Array ( [0] => Array ( [id] => 961704 [title] => رئیس رسانه ملی خطاب به سفیر انگلیس: شرکلیف! گاندو را از بیبیسی پخش کن! [pdate] => 14000615093721 [service_id] => 4 ) [1] => Array ( [id] => 960039 [title] => دغدغه بازیگر ارمنی سریال گاندو 2 [pdate] => 14000608112533 [service_id] => 4 ) [2] => Array ( [id] => 959976 [title] => تصاویر افسران MI6 در سریال «گاندو 2» واقعی بودند [pdate] => 14000608095233 [service_id] => 4 ) [3] => Array ( [id] => 959791 [title] => آخرین وضعیت بازیگر «گاندو» پس از ابتلا به کرونا [pdate] => 14000607131732 [service_id] => 4 ) [4] => Array ( [id] => 959681 [title] => استقبال گسترده مردمی از سریال «گاندو2» [pdate] => 14000607091602 [service_id] => 4 ) [5] => Array ( [id] => 959459 [title] => دلیل آزادی حسین فریدون بعد از دستگیری و عدم مطرح شدن اتهامات امنیتی وی به روایت #گاندو [pdate] => 14000608100119 [service_id] => 3 ) ) [related_content_v2] => Array ( [1] => Array ( [0] => Array ( [id] => 959681 [title] => استقبال گسترده مردمی از سریال «گاندو2» [pdate] => 14000607091602 [service_id] => 4 [rutitr] => [author] => [author_id] => 0 [news_type] => 1 [relation_type] => 1 [order] => 0 ) [1] => Array ( [id] => 959791 [title] => آخرین وضعیت بازیگر «گاندو» پس از ابتلا به کرونا [pdate] => 14000607131732 [service_id] => 4 [rutitr] => [author] => [author_id] => 0 [news_type] => 1 [relation_type] => 1 [order] => 0 ) [2] => Array ( [id] => 959459 [title] => دلیل آزادی حسین فریدون بعد از دستگیری و عدم مطرح شدن اتهامات امنیتی وی به روایت #گاندو [pdate] => 14000608100119 [service_id] => 3 [rutitr] => [author] => [author_id] => 0 [news_type] => 1 [relation_type] => 1 [order] => 0 [lead_img] => /files/fa/news/1400/6/6/1477998_747.jpg ) [3] => Array ( [id] => 959976 [title] => تصاویر افسران MI6 در سریال «گاندو 2» واقعی بودند [pdate] => 14000608095233 [service_id] => 4 [rutitr] => [author] => [author_id] => 0 [news_type] => 1 [relation_type] => 1 [order] => 0 ) [4] => Array ( [id] => 960039 [title] => دغدغه بازیگر ارمنی سریال گاندو 2 [pdate] => 14000608112533 [service_id] => 4 [rutitr] => [author] => [author_id] => 0 [news_type] => 1 [relation_type] => 1 [order] => 0 ) [5] => Array ( [id] => 961704 [title] => رئیس رسانه ملی خطاب به سفیر انگلیس: شرکلیف! گاندو را از بیبیسی پخش کن! [pdate] => 14000615093721 [service_id] => 4 [rutitr] => [author] => [author_id] => 0 [news_type] => 1 [relation_type] => 1 [order] => 0 ) ) ) [media] => Array ( ) [view_images] => Array ( [bimg] => /files/fa/news/1400/6/5/1477450_567.jpg ) [news_field] => Array ( [0] => Array ( [filed_id] => 1 [filed_name] => نوع خبر [filed_type] => C [filed_value] => ) ) [smarty_keys] => Array ( ) [live_blog] => Array ( ) [tags] => Array ( [0] => Array ( [tag] => فرهنگی [id] => 2851625 [tag_id] => 1175 ) [1] => Array ( [tag] => پیام دهکردی [id] => 2851626 [tag_id] => 131328 ) [2] => Array ( [tag] => سریالیست [id] => 2851627 [tag_id] => 264196 ) ) [image_tag] => Array ( ) [documents] => [comments] => Array ( ) [comments_stats] => Array ( ) [sepehr_keys] => Array ( ) ) 1