به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «نیزه و شمشیرهای نبرد عاشورا بین امام حسین (ع) و لشکریان یزید پیدا شده است.» احتمالا شما هم در چند سال اخیر با متنها و تیترهایی شبیه به این مواجه شدهاید. متنهایی که بعضا روی تصاویری هم مونتاژ شده و مدعی بودند که تصاویر ابزارهای جنگی است که سالها قبل در نبرد کربلا اتفاق افتاده است.
اگر توفیق شده و به کربلا رفته باشید احتمالا منطقه خیمهگاه را دیدهاید. منطقهای در ضلع جنوبغربی حرم امام حسین (ع) که در زمان نبرد عاشورا، خیمه حضرت زینب (س) و دیگر اعضای خانواده امام (ع) در آن نقطه بنا شده بود. با فاصله چند صد متر هم حرم و ضریح امام حسین (ع) و بعضی یاران ایشان مثل حبیبابنمظاهر و حضرت علی اکبر (ع) قرار دارد. بخشی که ضریح سیدالشهدا (ع) قرار گرفته همان گودال قتلگاه است. قضیه از این قرار است که از چند سال قبل، مقرر میشود تا در منطقه خیمهگاه صحن جدیدی ایجاد شود؛ صحنی که به نام حضرت زینب (س) نامگذاری شده بود.
شبستانی در زیرِ زمین
مسؤولان عراقی به دلیل بافت فشرده آن منطقه و گران بودن زمین به مهندسان فنی و مشاور پیشنهاد میدهند که بخش مهمی از صحن در زیر زمین ساخته شود. پیشنهادی که در نهایت مقبول میافتد و مقرر میشود شبستان اصلی صحن، زیر زمین باشد و روی سطح زمین هم صحن روباز و بدون سقف ساخته شود. چیزی که مشابه آن را در صحن جامع رضوی در مشهد و صحن مسجدالنبی (ص) در مدینه دیدهاید. برای شروع کار باید این منطقه را خاکبرداری کرد. منطقهای که ۲۱ مهر ۵۹ شمسی (برابر با عاشورای سال ۶۱ قمری) شاهد درگیری بین سپاه سیدالشهدا (ع) و لشکر یزید بوده حالا بعد از حدود ۱۳۳۵ سال بعد باید خاکبرداری شود. حتی تصورش هم میتواند مو بر اندام هر کسی سیخ کند. بعد از همین خاکبرداری بود که شایعات پیدا شدن لوازم و اشیایی از نبرد عاشورای سال ۶۱ هجری مثل بمب ترکید، اما واقعیت ماجرا چه بود؟
بعد از پذیرفته شدن پیشنهاد طرف عراقی مبنی بر احداث شبستان زیر زمین منطقه بین خیمهگاه و قتلگاه (محل فعلی ضریح سیدالشهدا) مطالعات مقدماتی علمی و مهندسی شروع میشود. مسؤولان عراقی پیشنهاد اولیه خاکبرداری تا عمق ۲۸ متری زمین را مطرح میکنند. با این حال مطالعات مهندسی و زمینشناسی طرف ایرانی نشان میدهد که به دلایل متعدد علمی، نمیتوان بیش از ۱۴ متر پایینتر رفت و اینگونه است که خاکبرداری آغاز میشود. تیم مهندسی آغاز بهکار میکند و بیل مکانیکیها و مهندسان طرح در منطقه مورد نظر مستقر میشوند.
رسیدن به زمین محل درگیری
در هر منطقهای از کره زمین، لایههای متعددی از خاک و گل و فرسایش و رسوب وجود دارند که طی سالها روی یکدیگر انباشته شدهاند. محل مورد نظر هم از این قاعده مستثنا نیست. هشت متر اولیهای که خاکبرداری میشود، لایهها و رسوبهایی بوده که طی سالها بعد از حادثه عاشورا روی سطح زمین قرار گرفتهاند. این به آن معناست که سطح واقعی زمینی که روی آن نبرد عاشورا اتفاق افتاده در ارتفاع ۸- است. به عبارت دیگر، تیم مهندسی بعد از هشت متر گودبرداری و خاکبرداری به منطقهای میرسد که همان زمینی بوده که در روز عاشورای سال ۶۱ هجری (قمری) محل نبرد و درگیری طرفین قرار گرفته.
بیش از ۸ متر ممنوع
سطح واقعی قبرها و مزار شهدای کربلا هم در همین عمق است. دقیقا به همین دلیل بود که بعدها وقتی موضوع افزایش ارتفاع گنبد سیدالشهدا (ع) پیش آمد و نیاز به تقویت و مقاومسازی ستونهای اطراف مضجع شریف امام حسین (ع) بود، خط قرمز خاکبرداری در اطراف مزار امام (ع) هم هشت متر تعیین شد و تیم مهندسی اجازه نداشت از این عمق پایینتر برود. پایینتر از این عمق، مزار شهدا کربلا بود که پیکرهای شریف آنها در دل زمین به ودیعه گذاشته شده است.
فسفاتهای واقعیت
شایعات مبنی بر پیدا شدن اشیا و لوازمی از نبرد عاشورا هم در این عمق مطرح شده است. نکته مهم آنکه تیم مهندسی و خاکبرداری در این مرحله، اشیا و لوازم فلزی نیافتهاند به آن معنا که سالم یا نیمهسالم باشد. اصولا فلز در چنین بازهای از زمان سالم باقی نمیماند و تجزیه و فسفات میشود. آنچه یافت شده آثار و نشانههای رگههای فسفات و اکسید است. رگههایی که به احتمال زیاد بقایای سلاح و ابزارهای فلزی بوده که در ۱۳۳۵ سال قبل (شمسی) در نبرد روز عاشورا مورد استفاده طرفین قرار گرفته است از شمشیر گرفته تا نیزه و سپر و امثالهم. مشخصا رگه صاف فسفات کشف شده که احتمالا مربوط به نیزه یا سلاحی شبیه به آن است. از دیگر رگههای کشف شده، سطح دایرهشکلی از اکسید بود که به احتمال زیاد مربوط به ابزاری مانند سپر مبارزان و جنگاوران بوده. ذکر این مطلب خالی از لطف نیست که علاوه بر رگههای فسفات و اکسید، بعضا ظروف سفالی و کوزههایی هم کشف شده که مشخص نیست از بقایای عاشورای سال ۶۱ هجری باشد.
عجایب یک گنبد
از دیگر بخشهایی که در طرح توسعه و بهسازی حرم سیدالشهدا (ع) مورد توجه قرار گرفت، گنبد اصلی حرم بود. سابقه گنبد فعلی به صد و اندی سال قبل باز میگردد. یک گنبد خشتی هزار تنی که روی پایههای اصلی ساختمان اطراف ضریح قرار گرفته. معماران در آن زمان برای مقاوم ساختن بنا در برابر لرزش و زلزله، فضای بین گنبد و پایهها را توسط چوبهای ساج مهار کرده بودند. استفاده از چوب باعث میشد در زمان زلزله یا هر ارتعاش دیگری، لرزش از گنبد به پایهها و از پایهها به گنبد منتقل نشود. بعد از مطرح شدن افزایش ارتفاع گنبد، نیاز بود که این پایهها تقویت شوند و همین باعث شد تیم مهندسی، به دنبال تزریق بتون بین گنبد و پایهها باشد. در این مرحله هم اتفاق عجیب دیگری افتاد. تمام چوبهایی که بیش از یک قرن قبل برای گرفتن ارتعاش بنا بین فضای گنبد و پایهها قرار گرفته بودند، موریانهزده و تهی و تبدیل به پودر شده بودند. وزن گنبد خشتی هزار تنی در این مدت توسط همین خاکچوبهای موریانهزده سست و تهی تحمل میشده. اینکه چرا این سازه هزار تنی در این مدت سقوط نکرده هم سوال جالبی است که هنوز کسی پاسخی برای آن ندارد. خاکچوبهای موریانهزده خالی و فضا توسط کلافهای فلزی پر شده و در ادامه هم بتون به آن تزریق میشود تا مقدمات استقرار گنبد جدید روی این پایهها فراهم شود. گنبد بتونی جدید تا چند ماه آینده روی بنای فعلی قرار خواهد گرفت.
منبع: جام جم