برچسب ها - شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون
برچسب ها
بعد از ظهر از سر کار آمد، گفت شما می‌روید کربلا؟ بعد من خندیدم و گفتم نخیر ما ایندفعه با هم می‌رویم. بعد خندید گفت که من نمی‌روم، تو دوباره برو. گفتم چرا اینقدر اصرار می‌کنی؟ من این‌دفعه تنها نمی‌روم!
کد خبر: ۹۷۴۲۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰

پرطرفدارترین عناوین
آخرین اخبار