«آقازادگی» در ادبیات اجتماعی ما با واژگانی، چون ویژهخواری، رانت اطلاعاتی مترادف شده است. اصطلاحی که پیش از این به کسانی اطلاق میشد که علاوه بر انتساب به بزرگان از خصوصیاتی، چون ساده زیستی، اخلاقمداری، مردمداری و ... برخوردار بودند.
بهتر است حرفهای او را اصلاح کنیم، منظور از ژن خوب احتمالا اسم و رسم خانوادگی «عارف» است که چون حلقه نجاتی در دریای بیکران به دور او پیچیده و خود را روی آب حس میکند و به خیالش شناگر ماهری است.
شاید بررسی سوابق فعالیت اقتصادی سایر آقازادهها، برادرزادهها، دامادها و برادران مسئولان ارشد دولتی که این روزها به عنوان فعالین موفق و جوان اقتصادی خود را در رسانهها پرزنت کرده و برای رسیدن به اتاق بازرگانی در تلاش هستند، این معما را بیشتر از پیش روشن کند که این جوانان مستعد چگونه در عرض چند سال و بدون اینکه پدران آنها به دلیل کارمندی دولت، سرمایهای آنچنان در حد تجارتهای میلیاردی در اختیارشان قرار داده باشد، به فعالینی اینچنین موفق در عرصه اقتصاد کشور مبدل شدهاند!؟