کتاب یک فرمانده ۲۰ ساله
پنج ـ شش ساله بودم. خوب یادم هست هر وقت مرا میدید، با محبت بغلم میکرد و میگفت: «عموجان! دختر خوب باید حجابش رو حفظ کنه». جلوی پام مینشست و روسریام را مرتب میکرد.
کد خبر: ۲۶۰۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۶