خاطره مسعود دهنمکی از روزهای دفاع مقدس
زمزمه شروع آتشبس در تاریخ 26 مرداد به گوش میرسید؛ حالا باید برگردم تهران چه بکنم؟ کارمند شوم و صبح به صبح کارت بزنم و پیر شوم و در رختخواب بمیرم؟! صدای اذان در پادگان خالی دوکوهه پیچید.
کد خبر: ۳۶۰۱۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
کارد که به استخوان رسید غیرتها به جوش آمد
هر شب موقع رزم شبانه آنقدر داد و فریاد میکردم که دیگر صدا از حنجرهام خارج نمیشد و پیرمردها برایم نشاسته درست میکردند.
کد خبر: ۳۴۹۶۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۶
کد خبر: ۲۶۷۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۰