نزدیک دو سال من بودم و دو تا از رفقا. قبل از سال٦٩ کار را شروع کردیم. البته قبلش هم با یکی از ناظران خرید آستانه رفته بودیم معدنهای کرمان و یزد و چند تا سنگ آورده بودیم. سنگ یزدی رگهدار درآمد و مجبور شدیم برای پایههای ضریح استفادهاش کنیم. در آخر یکی از سنگهایی که از کرمان آورده بودیم به عنوان سنگ مزار حجاری شد.
سنگ مزار زیبای او، نمونهای بینظیر است که روی آن نوشته شده: متولد میشویم تا بمیریم. پس وقتی خبر کوچ مرا شنیدید، عکس العملتان آن چنان باشد که خبر تولدم را سالها پیش برایتان گفتند.