همزمان با سالروز ورود اولین گروه از آزادگان سرفراز دوران هشت سال دفاع مقدس به کشور ، مراسم بزرگداشت معصومه آباد ، بانوی آزاده شورای اسلامی شهر تهران و نویسنده کتاب ماندگار «من زنده ام» با حضور نایب رئیس شورای اسلامی شهر تهران ، شهردار منطقه و جمعی از آزادگان در منطقه 18 برگزار شد .
یکی از همبندان ما که مهارت خوبی در تیراندازی داشت در اثر فشارهای جسمی و روحی چشمهایش را از دست داده بود. دکترهای عراقی هم که او را معاینه کردند، تأیید نمودند که کور شده است.
یک روز موقع افطار یکی از اسرا اذان گفت. چند سرباز بعثی مضطرب و عصبانی وارد آسایشگاه شدند و او را با خود بردند. آنها قبل از رفتن فریاد زدند: «از این به بعد هیچ کس اجازه گفتن اذان را ندارد».
امام سجاد (ع): آن روز در کربلا درهای غم و محنت و مصائب به روی ما باز شد. من پدرم را کشته و برادران و پسرعموها و فرزندان پدرم را شهید و مقتول مشاهده کردم و زنان و خواهرانم را مانند اسیران ترک و روم ملاحظه کردم.
حاج مرتضی گفت: من امروز میخواهم با این انگشت اشاره همه این اسرا را گواه بگیرم. بعد یک تیغ از جیب خود درآورد و بند انگشتش را با تیغ برید. وقتی این کار را کرد رو به سرهنگ...