سردار شانه‌ئی

همسر سردار شهید شانه‌ئی بر سر مزار همسر خود در حرم عبدالعظیم حسنی: امروز آمده‌ایم تا وداع کنیم اما نه با پیکری بی‌جان بلکه با شهیدانی زنده با کوهی از غیرت با مردی که بی‌صدا زیست اما با صدایی بلند رفت. من امروز اینجا ایستاده‌ام در قامت همسر شهید اما نه با بازوان و زانوانی خم بلکه با سری برافراشته. مسعود عزیزم! تو در راه خدا رفتی تا ما بمانیم تا عزت مان، غیرت مان و امنیت مان بماند. دشمن خواست ما را بترساند و گمان کرد که با ترور و تهدید ما عقب می‌نشینیم اما ای صهیونیست جنایتکار! بدان ما از خون حسینیم ما ملت امام حسینیم و الگوی ما همان بانوی صبر و ایثار است که بعد از کربلا و بعد از عاشورا و بعد از آن واقعه عظمی فرمود ما رأیت الا جمیلا. قسم به خون پاک تو که به دست شقی ترین افراد عالم به زمین ریخته شد و قسم به زخم عمیق فراقت بر قلبم و قسم به دلتنگی فرزندان خردسالت به شیرخواره‌ات و بهانه کودک سه چهار ساله‌ات، قسم به خون پاکت تا آخرین قطره خونمان در مسیر انقلاب اسلامی و به پای ولایت خواهیم ماند.