خواهر شهید ابوطالبی گفت: شناسایی پیکر برادرم را 10 روز پیش به ما اطلاع دادند البته مادرم در شب عرفه خواب دیده بود و میگفت که خواب برادرت را دیدهام که آمده.
یک دفعه از درز ته چادر، یک کله سفید به چه بزرگی آمد تو. تا کله را دیدیم، آب دهان همهمان خشک شد. چند لحظه همه کپ کرده بودیم. میگفتیم: جنه؟ پریه؟ اما در یک لحظه، شوک و ترس بچهها تبدیل شد به بمب خندهای که وسط چادر ترکید.
«این وصیتنامههایی که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردهاید و خدا قبول کند.... این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. امام خمینی (ره)». بر همین اساس ازین پس هر شب وصیت نامه یک شهید را به عنوان تحفهای از گنجِ جنگ پیشکش کاربران بزرگوار مجله شبانه خواهیم کرد.