حاج آقا شیخ «علی باطنی» از اسرای اصفهانی بود که نامش در یاد «نصیر محسن» مانده بود. یکی از عادتهای نصیر محسن در همان ایام اسارت ما این بود که هر شب جمعه از شهرک صدر بغداد که منزلش آنجا بود برای زیارت امام حسین (ع) به کربلا میرفت.
زمانی که از انفرادی به زندان دسته جمعی منتقل شدم به خاطر سنوات خدمتی، درجه و این که خلبان بودم به عنوان سرپرست زندانیان ایرانی معرفی شدم و امور زندانیان با من انجام میشد.
در اردوگاه عنبر سربازی بود به نام سرباز «محمودی» که به فارسی مسلط بود و بسیاری از اسرا را اذیت میکرد. یک روز به من گفت که تو آمدی ما را بُکشی؟ آمدی با ما بجنگی؟