به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ دستنوشتههای یک طلبه نوشت: مدتها پیش به جای فرهنگسازی و عمل به بیانات مقام معظم رهبری در بحث امر به معروف و نهی از منکر و مسئله حجاب، طرح گشت ارشاد، کوهستان و امنیت اخلاقی را به راه انداختیم.
گشت ارشادی که وجودش نیاز بود اما نه برای همه ملت؛ بوتیکها در بالاشهر تهران اجازه فروش هر نوع لباسی را داشتند اما اگر یک جوان همان لباس را خریداری و به تن میکرد، مرتکب خلاف شده بود؛ مانتوهای رنگارنگ و غیر اسلامی در تولیدیهای قانونی و مجوزدار تولید میشد اما اگر یک جوان همان مانتو را استفاده میکرد باید در برابر گشت امنیت اخلاقی پاسخگو بود.
دستفروشها در کنار خیابان هر نمونه گردنبدی را از علائم شیطان پرستی بگیر تا علائم همجنس بازی میفروشند و اگر جوانی آن گردنبد را بخرد، باید پاسخگو باشد؛ حالا بعد از گذشت چند سال از اجرای طرح امنیت اخلاقی در اکثر شهرهای بزرگ کشور، وضع بهتری پیدا نشده است.
حالا در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، حدود ساعت 5 بعد ظهر در حوالی میدان پونک تهران، یک خانم چادری توسط یک خانم بیحجاب به دلیل نهی از منکر مورد هجوم قرار میگیرد؛ این هجوم زمانی اتفاق میافتد که کانکس نیروی انتظامی چند قدم آن طرفتر شاهد این ماجرا هستند.
یک خانم وظیفهشناس بر حسب وظیفه شرعی، در کمال آرامش و بدون توهین، قصد نهی از منکر کردن خانم بدحجابی را دارد اما این خانم در کنار حملهور شدن و چنگ انداختن و گلو فشار دادن، حرفهای جالبی هم به زبان میآورد؛ میگوید: «این تو هستی که باید حجابت را برداری شماها چند نفری بیشتر نیستید!» همچنین در حین حمله ور شدن و به قصد کشیدن چادر از سر ناهی از منکر میگوید: «آدمت میکنم، بیجا میکنی که به من حرف میزنی، کاری میکنم که دیگر جرأت نکنی به کسی بگویی حجابت را رعایت کن.»
این اتفاقات همه در حضور کانکس نیروی انتظامی رخ میدهد، کانکسی که وظیفه برقراری نظم و امنیت عمومی را دارد؛ اما وقتی از خانم ناهی از منکر میپرسی که آیا در حمایت از تو قدمی برداشتند میگوید: «نه، اصلاً! در تعجبم که نیروهای پلیس در آنجا پس چه نقشی دارند، مگر نه اینکه امنیت منطقه را باید تأمین کنند؟» جالب اینجاست با جمع شدن تعدادی زیادی دور این دو خانم حتی برای برقراری نظم و امنیت هم به محل نیامدهاند.
برخورد با ناهی از منکر به وسیله کسی که خود مرتکب گناه و کار غیر قانونی شده است؛ این اولین ماجرا نیست، از این دست جریانات بسیار زیاد اتفاق افتاده چون این مسئله دیگر در جامعه رواج پیدا کرده و کسی حاضر به امر به معروف و نهی از منکر کردن یا حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر نیست، آنهایی هم که از سر دغدغه این عمل را انجام میدهند، به خاطر هزینههایش پیشیمان شده و پشت دستشان را داغ میکنند.
اما جالب توجه است که رهبری معظم انقلاب در دیدار با افشار مختلف مردم در 1371/07/29 به صراحت تمام نیروهای امنیتی را ملزم به حمایت از ناهیان منکر میکنند، ایشان در این بیانات میفرمایند: «ما به آحاد ملت عزیز عرض کردیم؛ و گفتیم امر به معروف و نهى از منکر، این واجب الهى را برپا بدارید؛ در بین جوانان در سرتاسر کشور، شور و غوغایى به وجود آمد؛ پس، پیداست که این جوانان متمایل به امر به معروف و نهى از منکرند؛ بنابراین، وظیفه ما، مسئولان، قانونگذاران و مجریان است که راه و زمینه را براى اجراى این واجب الهى هموار و فراهم کنیم؛ امروز بحمداللَّه مجلس شوراى اسلامى، مجریان، مسئولان کشور و دستگاه قضایى، همه از خود این ملتند.»
«مبادا در گوشه و کنار، یا در دستگاه انتظامى یا قضایى، کسانى باشند که راه را جلو آمر به معروف و ناهى از منکر سد کنند! مبادا کسانى باشند که اگر کسى امر به معروف و نهى از منکر کرد، از او حمایت نکنند، بلکه از مجرم حمایت کنند! البته خبرهایى از گوشه و کنار کشور، در بعضى از موارد به گوش من مىرسد؛ هر جا که بدانم و احساس کنم و خبر اطمینانبخشى پیدا کنم که آمر به معروف و ناهى از منکر، خداى نکرده مورد جفاى مأمور و مسئولى قرار گرفته، خودم وارد قضیه خواهم شد؛ این، آن چیزى است که قوام کشور و استقلال کشور را حفظ خواهد کرد؛ والا ما دشمن زیاد داریم؛ چرا دشمن تا امروز نتوانسته است مویى از سر این ملت کم کند و به این کشور ضربه بزند.»
ایشان در بیانات خود به میزانی برای امر به معروف و نهی از منکر شأن و مقام قائل میشوند که میفرمایند اگر احساس کنم در قضیهای از ناهی از منکر حمایت نشده است خودم وارد قضیه میشوم.
اما حالا این را مقایسه کنید با همین جریان اخیری که پیش آمده، بیتفاوتی و احساس وظیفه نکردن در برابر ناهی از منکر؛ این اتفاقات تا زمانی که تغییری رخ ندهد قطعاً ادامه خواهد داشت؛ حرف آن خانم بیحجاب وقیح، خیلی هم بیربط نبود، آن موقع که گفت: «آدمت میکنم، بیجا میکنی که به من حرف میزنی، کاری میکنم که دیگر جرأت نکنی به کسی بگویی حجابت را رعایت کن» وقتی حمایت نباشد همین میشود که دیگر ناهیان منکر جرأت امر و نهی کردن را نمیکنند، چون پشتوانهای ندارند؛ مزد دغدغه و عمل به شرع مقدس را با کتک خوردن و چاقو خوردن میگیرند و دیگر هیچ.