علی اسماعیلی پژوهشگر خانواده و جمعیت در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، طی یک مصاحبه پرسش و پاسخ مطالب را در خصوص علل تأخیر در ازدواج جوانان و دیگر موارد مرتبط با ازدواج مطرح کرد. در ادامه این مطلب متن مصاحبه وی را مشاهده میکنید.
همانطور که همه میدانند فقط یک علت باعث تأخیر و سخت شدن ازدواج نیست بلکه مجموعه عواملی دستبهدست یکدیگر میدهند تا این مسئله به وقوع بپیوندد از عوامل سیاسی و اقتصادی بگیرید تا اجتماعی و فرهنگی و سایر مسائل دخیل در این امر بعضی از کارشناسان نقش عوامل اقتصادی را رنگ میبینند بخش دیگری مسائل فرهنگی را نشانه میروند و بعضیها نیز کمکاری سیاستمداران را در امر قانونگذاری و اجرا در حوزه ازدواج پر اهمیت جلوه میدهند اما نباید از مسائل شناختی غافل شد زیرا در کنار عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی؛ مسائل شناختی در عصر کنونی اهمیتی دوچندان پیداکرده است ازجمله این مسائل شناختی میتوان به ایدهآل گرایی در ازدواج و داشتن انتظارات غیرواقعی از ازدواج اشاره کرد.
ایده آل گرایی تعاریف مختلفی میتواند برای هر شخصی داشته باشد و بهتر است ابتدا شخصیت و انتظارات افراد را بشناسیم و سپس برای آنها ایده آل گرایی را شرح دهیم ولی اگر بخواهیم بهصورت خلاصه بگوییم ایده آل گرایی بدین معناست که افراد با انتظارات و عقاید غیرمنطقی و فراتر از عاشقانههای معمول وارد ازدواج میشوند و دراینبین نقش انتظارات در ازدواج بسیار پررنگ و مهم است که قبل از ازدواج دقیقاً انتظارات غیرواقعی و غیرمعقول از همسر ایده آل خوددارند.
در مطالعات اخیر حوزه ایده آل گرایی در ازدواج آمده است که : افرادی که ازدواجشان را با یک تصویر ایده آل گرایانه افراطی از شریک و رابطهشان شروع میکنند، نسبت به افراد دارای ایده آل گرایی کمتر، بیشتر مستعد تجربه سرخوردگی حاد هستند. روابط این افراد با یک فرسایش تضعیفکننده، نادیده گرفتن مشکل و سطحی نگریستن آن شروع میشود و زوجین را به سمت سرخوردگی و بهطور بالقوه به طلاق سوق میدهد.
ابتدا بهتر است بگوییم که انتظارات از ازدواج فقط چیزهایی که افراد از همسرشان میخواهند نیست بلکه چیزهایی هستند که فرد مایل است به شریک خود نیز در زندگی عرضه دارد. بنابراین زوجین باید انتظاراتشان از ازدواج را روشن نمایند چراکه انتظاراتی که صریح و روشن باشند، به خواستههای مخرب و ناامیدکننده تبدیل نخواهد شد درحالیکه اگر انتظارات از ازدواج نامناسب و غیرصریح و مبهم باشند، تعارض، تنش و ناامیدی رخ میدهد و این امر منجر به نارضایتی از ازدواج میشود.
سپس باید انتظارات در ازدواج را دستهبندی کنیم و سپس برای هرکدام نمونهای بیاوریم:
انتظارات زمینهای قبل از ازدواج حوزههایی شامل موارد زیر را در برمیگیرد؛
۱. انتظارات از همسر(مفهوم همسر ایده آل) : دقیقاً منظور ما از یک زن یا مرد ایده آل چیست؟ مثلاً یک آقا دوست دارد حتماً همسرش فردی ثروتمند و با اخلاقیات باشد و یک خانم دوست دارد حتماً با مردی ازدواج کند که عاشق او و خانوادهاش باشد و خوش قد و بالا نیز باشد خوب در هردوی این مثالها هم مفاهیم انتظاری خوب مثل اخلاقیات و عاشق خانواده بودن و مفاهیم انتظاری نچندان مناسب مانند قدبلند و ثروتمند بودن، وجود داشت پس باید بدانیم همه افراد ایده آلهایی دارند که هم ازنظر روانشناسانه مثبت و خوب هستند را دارد هم بد و نچندان مناسب و اگر بر این مسائلی که گفته شد اصرار بورزد حالتی ایده آل گرایانه چه بهصورت مثبت و چه بهصورت منفی در افراد طرحریزی میشود که باید برای حالتهای ایده آل گرایانه نامناسب چارهاندیشی شود.
۲. انتظارات از خانواده مبدأ همسر: یکسری از انتظارات از طرف خانوادهها هست مثلاً خانواده اصرار دارد که حتماً دختری که میخواهند برای پسرش بگیرند معلم یا کارمند بانک باشد که بتواند کمکخرجی نیز بشود یا مثلاً خانواده دختر انتظار دارد که پسر حتماً دارای خانه و ماشین باشد و یک شغل دولتی نیز داشته باشد تا مشکلی برای تأمین مخارج پیش نیاید اینگونه انتظارات شاید مستقیماً توسط افرادی که میخواهند ازدواج کنند مطرح نشود اما پدر و مادرها این انتظارات را از عروس و داماد آینده خوددارند و اگر این حالت ادامه پیدا کند تبدیل به یک ایده آل در ذهن خانوادهها میشود یا ممکن است در اثر چشم همچشمیهای بین خانوادگی این انتظارات غیرواقعی و ایده آلهای ازدواج شکل بگیرد که این مسئله خود یک بحث مفصلی را میخواهد.
۴. انتظارات از تشکیل خانواده: دخترها و پسرها علاوه بر انتظاراتی که از یکدیگر دارند یکسری انتظارات است خانوادهای که تشکیل میدهند را نیز دارند مثلاً اینکه در کجا زندگی میکنند چند فرزند داشته باشند نوع تربیت فرزندانشان به چه صورت باشد چگونه درآمد را کسب کنند و چگونه خرج کنند و ازایندست مسائل که باعث میشود انتظاراتی گاه غیرواقعی و ایده آل گرایانه در ذهن دخترها و پسرها شکل میگیرد.
پس از ازدواج نیز یکسری انتظارات در ذهن زوجین جوان وجود دارد که عبارتاند از
۱. انتظارات بدبینانه از ازدواج. انتظارات غیرواقعی گاهی اوقات انتظارات از ازدواج حالت بدبینانه و غیرواقعی به خود میگیرد که این مسئله بسیار بغرنج و پیچیده هست و بهتر است روانشناسان و مشاوران خانواده در مورد این انتظارات کار انجام دهند زیرا اگر افراد انتظارات بدبینانه به ازدواج داشته باشند دیگر نمیتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و ممکن است زندگی مشترک دچار فروپاشی شود
۲. انتظارات واقعبینانه از ازدواج: اما بهترین نوع انتظار در ازدواج انتظارات واقعبینانه هست این نوع انتظارات ازآنجا نشأت میگیرد که افراد مجموع رفتارها و کردارهای طرف مقابل چه خوب باشد و چه بد آنها را کشف کرده و این مسائل را درک میکنند و برای رفتارهای نامناسب چارهجویی میکنند و در کل دید مثبت و اصلاحگرانه به زندگی مشترک دارند و دچار تنش با همسر خود نمیشوند.
طبق پیمایش زندگی خانوادگی در ایران در سال ۹۷ و توسط جهاد دانشگاهی در سطح کشور انجام گرفت معیارهای متفاوتی از عشق و اعتماد تا درآمد بالا و شغل مناسب و ثروتمند بودن خانواده همسر از مردم پرسیده شد طبق این پیمایش مهمترین معیار همسرگزینی که حدود ۹۷ درصد از مردم آن را مهم دانستند اعتماد بین زوجین است و پسازآن راستگویی و عشق در رتبههای بعدی قرار دارند اما برخلاف ذهنیت اکثر مردم ثروتمند بودن خانواده همسر و تحصیلات بالا از معیارهای کماهمیت برای همسرگزینی توسط مردم انتخابشده است.
سختگیریهایی که از سوی هم جوانان و همخانوادهها در حوزه ازدواج میشود آسیبزا است و همانطور که بحث شد مسائل شناختی اهمیت پررنگ و بالایی را در این امر دارند متأسفانه سیاستگذاران کمترین اهمیت را به این مسائل میدهند و شاید تنها کار و تصمیمی که میگیرند این است که هرسال بر میزان وام ازدواج بیفزایند اما اگر فقط مشکلات مالی حل شود سایر مشکلات همچنان پابرجا خواهد بود و بهتر است سیاستگذاران مسائل شناختی را همپای مسائل اقتصادی مهم دانند و با مشورت از روانشناسان و مشاوران خانواده به حل این مشکلات بپردازد از طرفی نیز همخانوادهها و هم جوانان به فکر اینکه بر زرقوبرق عروسی خود بیفزایند و یا شرطهایی مانند داشتن خانه و جهیزیه کامل را پیش پای یکدیگر بگذارند بهتر است با یکدیگر کنار میآیند و از ابتدای زندگی به فکر داشتن خانه و ماشین و یک زندگی رؤیایی و لاکچری نباشند و سعی کنند با همدیگر یک زندگی را بسازند و اگر این مطلب ساختن زندگی بر سایر مسائل غالب شود هم زوجین در ابتدای زندگی خود خرجهای بیهوده و اضافی نمیکنند هم در ادامه خوشحالتر خواهند بود. از طرفی خانوادهها نیز باید انتظارات غیرواقعی خود را کنار بگذارند و عروس و داماد آینده خود را غول چراغ جادو نبینند که بخواهد دختر و پسر آنها را خوشبخت کند و بدانند که هرچقدر آنها انتظارات بیجای خود را کنار بگذارند دوام زندگی فرزندانشان را تضمین میکنند.