به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سعید بابایی اظهار کرد: بازپیوند کودک به خانواده اینگونه است که تلاش میشود که کودک وارد خانواده زیستی خود شود و اگر نشد، بتواند در خانواده جایگزین، اقوام سببی و نسبی خود ساماندهی شود و اگر این اتفاق هم نیفتاد بتواند وارد فرآیند فرزندخواندگی امین موقت شود و در نهایت اگر هیچکدام از اینها میسر نبود به ناچار داخل مراکز بهزیستی نگهداری شود.
وی خاطرنشان کرد: نگهداری در مراکز بهزیستی با گذشته تفاوت کرده است. در گذشته شاید در دهههای دور پرورشگاهها با ظرفیت زیاد از کودکان نگهداری میکردند امادر حال حاضر مراکز شبه خانوادهای هستند که با ظرفیتهای محدود بین ۱۰ تا ۲۰ کودک و نوجوان در آنها در حال نگهداری هستند و این فرآیند را دنبال میکنند.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور گفت: بسیاری از روندهای حمایتی از فرزندان از دل موسسات آغاز میشود یعنی صرفا موسسات نگهداری نیستند بلکه اقدامات حمایتی دیگری نیز انجام میدهند به ویژه در موسساتی که مربوط به نوجوانان است، موظف به انجام اقدامات حمایتی هستند و در کنار موظفی خود پیگیر مهارت آموزی به کودکان هستند و سعی میکنند مهارتهایی که بعد از ۱۸ سالگی به درد آنها بخورد و مهارتهای کسب و کار پایدار را به آنها آموزش دهند.
بابایی با بیان اینکه در گذشتههای نه چندان دور تنها حمایتی که از فرزندان میشد رقمی تحت عنوان حق ترخیص بود که برای کمک به آنان پرداخت میشد، افزود: در سال ۱۴۰۰ پروتکل حمایت جامع از فرزندان بالای ۱۸ سال بهزیستی در سازمان بهزیستی تصویب شد که همین مسئله منجر به برنامه ریزی برای حمایت جامعتر از این جوانان شد. البته مسئله به سادگی که از بیرون تصور میشود نیست و جزئیات بسیاری دارد.
وی اضافه کرد: رقم فقط حمایت مالی نیست. نوجوانی که به سن ۱۸ سالگی میرسد حتی اگر میلیاردها پول در اختیار داشته باشد در بسیاری از موارد هنوز به آن بلوغی نرسیده است که بتواند زندگی مستقل خود را اداره کرده و زندگی جداگانهای را راه اندازی کند.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور گفت: بنابراین این مسئله مورد توجه قرار گرفت که باید حمایت معنوی بهزیستی با شکل پلکانی از این نوجوانان در سن جوانی تداوم یابد تا جایی که دیگر اطمینان نسبی حاصل شود که در وضعیت مطلوبی قرار گرفته اند. البته استقلال برای نوجوانان و جوانان در خانوادههای معمولی در این شرایط اجتماعی دشوار است و این مسئله در مورد فرزندان بهزیستی نیز هست و بعضا تشدید میشود.
بابایی افزود: مثلا یکی از مسائلی که وجود دارد عدم اقبال جوانان امروزی به کار با درآمد پایین است. برای برخی از این افراد حتی فرصت کاری با حقوق قانون کار فراهم میشود، اما مانند خیلی از جوانان علاقمند هستند به طور ناگهانی به وضعیت مافوق مطلوبی برسند که طبیعتا این فرصت فراهم نمیشود و این توقع بالا ممکن است حتی منجر به ورود به حوزههای آسیبی نیز بشود.
وی تاکید کرد: هر چند کمکهای مالی در سال اخیر رشد چشمگیری پیدا کرده، اما این جوانان در درجه نخست نیاز به حمایت معنوی و مددکارانه دارند تا مسیرهای درستی را انتخاب کنند.