به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، عبدالله عزیزی مستندساز، درباره جدیدترین فعالیت خود گفت: مشغول ساخت مستندی با نام «زیرزمین» با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی هستم. این مستند درباره موضوع ازدیاد قهوهخانهها در شهر اردبیل است. در حال حاضر مشغول پیشتولید مستند هستیم و بهزودی مرحله تصویربرداری آغاز خواهد شد. پیشبینی ما این است که فیلمبرداری حدود دو هفته ادامه داشته باشد، اما باید ببینیم که اوضاع به چه شکل پیش خواهد رفت.
او درباره چگونگی شکلگیری ایده این مستند بیان کرد: شهر اردبیل در دهه ۶۰ یا ۷۰ چیزی در حدود سیصد و پنجاه هزار نفر جمعیت داشت. برای این جمعیت ۲۷۰ باشگاه ورزشی پروانهدار در شهر وجود داشت. اما امروز شهر اردبیل جمعیتی در حدود ششصد و پنجاه هزار نفر دارد و تنها ۲۰ باشگاه ورزشی پروانهدار برای این جمعیت در سطح شهر به چشم میخورد. در حالی که ۱۷۰۰ قهوهخانه در اردبیل دایر هستند. من در مستند «زیرزمین» به طرح این سوال میپردازم که اردبیل چرا به این سمت رفت و چرا مکان خاص دیگری به جز قهوهخانه برای تفریح در سطح شهر نیست؟
عزیزی گفت: قهوهخانه در شهر اردبیل مکانی مهم بهشمار میآید. برای مثال با این که خودم اهل قهوهخانه رفتن نیستم، اما خیلی وقتها قرارهای کاری من در قهوهخانهها برگزار میشوند و دوستانم همواره محل قرار را در قهوهخانهها انتخاب میکنند. حتی شاید جالب باشد که بدانید در اردبیل هیاتی وجود دارد که جلسات هماهنگیشان را در قهوهخانهها برگزار میکنند. مسئله قهوهخانه رفتن تنها مختص به مردان نمیشود و خانمهای بسیاری نیز به قهوهخانهها میروند و قلیان کشیدن برایشان عادی شده است. حتی گاهی شاهد نوجوانانی نیز هستیم که در قهوهخانهها قلیان میکشند. یعنی ماجرای قهوهخانه رفتن در شهر اردبیل به یک اپیدمی تبدیل شده است.
او درباره علت انتخاب نام «زیرزمین» برای این مستند گفت: پیشتر همه باشگاههای ورزشی، در زیرزمینهای شهر بودند. اما امروز باشگاهها تعطیل شده و قهوهخانههای بسیاری در زیرزمینهای شهر اردبیل مشغول به فعالیت هستند. از همین رو بود که من عنوان «زیرزمین» را برای اثر برگزیدم.
عزیزی درباره ساختار مستند توضیح داد و گفت: در این مستند، موضوع از زاویه دید سه کاراکتر اصلی بررسی میشود. کاراکتر اول قهرمان پاورلیفتینگ آسیا است و قهوهخانهای را اداره میکند. کاراکتر دوم یک دانشجوی دکتری است که قهوهخانهای تاسیس کرده و آن را اداره میکند و آخرین کاراکتر نیز مربوط به هنرمندی نقاش در شهر اردبیل است که از راه اداره یک قهوهخانه امرار معاش میکند.
او ادامه داد: برای انتقال حس و حال درست و واقعی، زبان این فیلم ترکی خواهد بود، اما برای فهمیدن همه مخاطبان زیرنویس فارسی نیز خواهد داشت. باید بگویم که مخاطب این مستند همه افراد از تمامی اقشار؛ و گروهها هستند.
این مستندساز در پایان درباره چالشهای ساخت فیلم در شهر اردبیل گفت: مستندسازی در این شهر سخت است، چون تجهیزات لازم و مناسب برای کار وجود ندارد. اگر بخواهیم از تجهیزات موجود در شهر استفاده کنیم، کیفیت کار پایین آمده و مستند در مقایسه و داوری با دیگر آثار، به لحاظ فنی حرف زیادی برای گفتن نخواهد داشت. اگر هم از شهرهای بزرگی، چون تهران، تبریز یا رشت تجهیزات را وارد کنیم برآورد هزینه بسیار سنگین میشود و از آنجا که بودجه تخصیص یافته به مستندهای شهرستانی همواره مبلغی پایینتر از پایتخت است، عملا برایمان غیرممکن میشود. این اصلیترین چالش برای کار در شهری مثل اردبیل است.