گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو- فاطمه امی؛ معمولا برای اغلب مشکلات و مسائل کشور راهحل «فرهنگسازی» هم در کنار موارد دیگر گفته میشود. مفهومی که فقط میدانیم باید انجام شود، اما نحوه و چگونگی انجام آن را نمیدانیم.
در همه دنیا با اهداف فرهنگی و ایجاد روابط بینالمللی بین کشورها، رویدادهای اینچنینی برگزار میشود و مهمانان با هزینه و دعوت میزبان، عامل رساندن حرفها و فرهنگ کشوری به کشور دیگر میشوند؛ بنابراین اصل موضوع که برگزاری چنین فعالیتهای فرهنگی میتواند شروع مسیری برای معرفی صحیح ایران به جهان باشد و ذاتا امر مثبتی است، حرفی نیست؛ اما چند نکته مهم وجود دارد که اگر رعایت نشود، نه تنها تمام هزینهها و تلاشهای برگزارکنندگان را بیاثر میکند بلکه میتواند در داخل و خارج بازتاب و اثر عکس خود داشته باشد.
اگر حاشیهها بگذارند
یکی از این نکات نحوه و روش برگزاری جشنوارههایی مانند جشنواره خورشید است. ما پارسال نیز شاهد برگزاری رویداد زنان تاثیرگذار بودیم و مشخص است که در کشور ما همین که رویدادی به نام زنان برگزار میشود، همه چیز زیر ذرهبین جامعه و رسانههای خارجی میرود و باب حاشیهسازی با هر بهانه کوچک باز میشود. از حجاب مهمانان خارجی گرفته تا مسئولانی که دعوت میشوند و حرفهایی که رد و بدل میشود. همین موضوع باعث شده صحبت از مسائل زنان و ایجاد بستر گفتگو برای چنین مسائلی همیشه با حاشیه همراه باشد. سطحی و بیاثر شدن حرفها و مسائل مهم هم میراث حاشیهسازیهای متعدد است. درواقع به نظر میرسد هیچ راهی و روشی نمیتواند مورد تایید تمام مردم و رسانهها قرار بگیرد. مثلا فرض کنید در این همایش فقط رسانههای خارجی حضور داشتند یا بلعکس فقط دورهمیای برای رسانههای ایرانی میبود، در هر دو صورت داد و قال بعضیها بلند میشد که بریز و بپاشها را برای خارجیها میکنید یا میگفتند که از جیب ملت برای خودشان خرج میکنند. به هرحال کار برخی ضریب دادن به حاشیههای بیاهمیت و دور شدن از اصل و راهانداختن پروپاگاندا علیه جمهوری اسلامی ایران است و از این طریق نان میخورند؛ فارغ از اینکه چه اتفاقی در واقعیت درحال رخ دادن است.
در جشنواره خورشید چه گذشت؟
جشنواره خورشید علاوه بر مهمانان داخلی از رسانههای مختلف فارسیزبان، میزبان ۱۰۰ زن از ۴۰ کشور دنیا بود. ۴۰ کشور با زبان، دین، مذهب و فرهنگ متفاوت که مسئولان این همایش توانسته بودند بدون دردسر آنها را به ایران بیاورند. آن هم در شرایطی که رسانههای خارجی تصویر سیاه و خطرناکی از ایران نشان میدهند و در ردهبندیهای جهانی میزان فعالیت و آزادی زنان ایرانی را پایینتر از عربستان و افغانستان قرار میدهند، همانطور که در گزارش بانک جهانی در اسفند سال گذشته شاهد آن بودیم.
با وجود همه اینها شاهد حضور مهمانان و زنانی بودیم که به گفته خودشان پذیرفته بودند که حجاب، قانون و بخشی از فرهنگ کشور ماست و باید آن را رعایت کنند.
به نظر میرسد هدف جشنواره خورشید معرفی زنان ایرانی و ایجاد تعامل با زنان در دنیا بود. در یک نگاه سرانگشتی و در یک قاب کلی، برخی از خبرنگاران و فعالان رسانهای زن در ایران در برابر زنان رسانهای در خارج از ایران قرار گرفتند که البته هر دو طرف گزینشی و با طیف فکری نزدیک به هم بودند. در بین حرفها و سوالاتی که در پنلهای این نشست از آغاز تا انتها رد و بدل شد، یک حرف بارها تکرار شد: کشورهای غربی با اهداف امپریالیستی خود میخواهند تصویری غلط از برخی کشورها مانند ایران نشان دهند. در راستای این اهداف غربیها، زنان و هرچه راجعبه زنان است، تبدیل به دستآویز و ابزار شده است.
حالا با این گزارههای صحیح، معرفی زن ایرانی و الگوی درست از زن مسلمان برای یادآوری ارزشهای ایرانی ـ اسلامی برای مقابله در برابر هجمههای غربیها، خصوصا در سالهای اخیر ضروری بود. رسانهها دریچه نشان دادن، بازگو کردن و مهم جلوه دادن مسائل در سطح جامعه و دنیا هستند. پس توجیه این افراد که بازنمایی و الگوسازی درست چقدر میتواند به مسائل زنان عمق ببخشد مهم است. گرچه قبل از این حرفها باید ارتباط مراکز اندیشهسازی و تولید علم مانند دانشگاهها و پژوهشگاهها با رسانهها نزدیک و حسنه شود تا حرف درست و عمیق زده شود. اما با تمام این تفاسیر، آیا واقعیت ایران و زنان ایرانی در این جشنواره به دنیا نشان داده شد؟ تقریبا اکثر مهمانان خارجی از قبل با ایران و فرهنگ ایران آشنا بودند، از طریق پژوهشهایی که در این زمینه داشتند یا قبلا به ایران سفر داشتند و با زمینههای فکری حکومت ایران آشنایی داشتند. مثلا مایا صباغ، حقوقدادن و فعال رسانهای لبنانی که سال گذشته هم او را در جشنواره زنان تاثیر گذار دیدیم که بیحجابی او حاشیهساز شد و همچنین درجریان اغتشاشات از زنان ایرانی حمایت کرد و مواردی از این قبیل.
آیا این جشنواره به غایت خود رسید؟
تنها چیزی که میتواند جامعه را قانع کند تا این نوع جشنوارهها که با نام و برای زنان برگزار میشود، ساختگی و تشریفاتی نیست، دستاوردهای آن است. اساسا اگر ثمرات این رویدادها روشن نشود، مردم و حتی مسئولان با توسل به حاشیههای ایجاد شده، فعالیت درحوزه زنان را بیاثر و بدون نتیجه میبینند و دیگر فعالیت در این حوزه جدی گرفته نمیشود. هنوز کسی از اهداف عینی که جشنواره خورشید به آن دست یافته برای ما نگفته است. خصوصا الان که فعالان رسانهای ایرانی از نزدیک جشنواره را دیدهاند و باید پاسخ قانعکنندهای به آنها راجعبه بریز و بپاشها و خرجهای بیمورد داده شود. در غیر اینصورت تنها چیزی که در ذهن همه از جشنواره خورشید نقش میبندد، تیتر یک شدن لفظ «بانوی اول» و صحه گذاشتن بر تشریفاتی و نمایشی بودن مسائل زنان و مسئولان زن خواهد بود.
اینکه بگوییم زنان از کشورهای مختلف دور هم جمع شدند تا با واقعیت ایران آشنا شوند، نتیجه بدیهی برگزاری چنین نشستهایی است و نمیتواند توجیه مناسبی برای هزینههای چنین جشنوارههایی باشد. اگر در نتیجه دعوت این افراد، شاهد پروژههای پژوهشی و رسانهای یا تفاهمنامههای همکاری با خبرگزاریهای مختلف باشیم، میتوان گفت درحال حرکت به سمت ایجاد اثر هستیم، اما صرف دورهمی و بیان کلیاتی که در همان دقایق اولیه افتتاحیه موجبات تمسخر مردم و بازیهای رسانهای را فراهم کرد، اثری خلاف خود و علیه زنان خواهد داشت.
بنابراین؛ جشنواره خورشید که متولیان آن وزارت ارشاد، معاونت زنان ریاست جمهوری و شهرداری مشهد بود، باید روشن به این سوال اهالی رسانه پاسخ دهند که «دستاورد این جشنواره چه بود؟» اگر انتظار دارید که رسانه وسیله بازنمایی واقعیتها باشد، پس تا رفع ابهام از دستآوردهای عینی و نه آرمانگرایانه، جشنواره خورشید را دورهمیای پرهزینه مینامیم.