گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو- سیدمحسن حسینی در یادداشتی برای خبرگزاری دانشجو نوشت: در بحث ولایت الله و ولایت طاغوت داریم که عبادت ذیل ولایت طاغوت عصیان است و تکمیلکنندهی دستگاه شیطان و برعکس آن، یعنی شخصی که ذیل ولایت «الله» کار میکند و سعی در اجرای برنامههای الهی دارد و در آنجا نقش ایفا میکند، حال اگر معصیتی هم مرتکب شود امید به سعادتش میرود؛ زیرا برآیند حرکتش مثبت و رو به تعالی است. بسیاری از گناهان در ذیل این عنوان قرار میگیرند و تحت ولایت الله بودن به آن معصیت اولی و حاکم است. ولی برخی از معاصی دیگر در این کبری قرار نمیگیرند و تحت کبرای دیگری واقع میشوند.
حدیث شریف قدسی میفرماید:
قَالَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی:
«لَأُعَذِّبَنَّ کُلَّ رَعِییَةٍ فِی اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَیَةِ کُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَیْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ اَلرَّعِییَةُ فِی أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِییَةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ کُلِّ رَعِییَةٍ فِی اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَیَةِ کُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ اَلرَّعِییَةُ فِی أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِیئَةً».
«اطاعت آن قدرتی که از سوی خدا و نمایندهی خدا نباشد، این در حد شرک است یا خود شرک است؛ برای خاطر اینکه ولو مردمی که اینکار را انجام میدهند و مبتلای به این نابسامانی بزرگ اجتماعی هستند، در کارهای شخصی خودشان آدمهای مرتب و منظمی باشند، «برة تقیه» با پروا، پرهیزگار، اما این بلای بزرگ موجب میشود که خدای متعال نظر لطف و رحمت را از این امت برگیرد، آنان را عذاب کند». (طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن/صفحهی ۲۲۷)
همانطور که خدای سبحان میفرماید، اطاعت قدرتی که از سوی خدا نباشد -یعنی اطاعت طاغوت- این در حد شرک است. کشف حجاب به همین دلیل حرام سیاسی است؛ زیرا دیگر یک گناه و عصیان معمولی نیست، یک گناهی است که برای شکست جبههی ایمانی و جبههی حق شکلگرفته است. دستگاه شیطان و طاغوت و مستکبرین عالم برای شکست دستگاه الهی آن را طراحی کردهاند و در طرح آنها برای مقابله با مؤمنین نقشی راهبردی و تعیینکننده دارد و از حالت اولی خود خارج شده است و نباید آن را با دیگر معاصی مقایسه کرد.
فرد کشف حجاب کننده (از قصد) مرتکب یک گناه معمولی نشده است؛ او مشمول روایتی است که بالاتر ذکر کردیم و مطیع اوامر طاغوت و شیطان است و با این حرکت دارد با جبههی حق و خدای متعال اعلان مخالفت میکند. به عبارتی دیگر او عاصی نیست، طاغی است که مقابل برنامهی الهی طغیان کرده و مخالفت دارد.
به همین دلیل است که باید بین بیحجاب و بدحجاب تفاوت قائل شد. شخص بدحجاب با همان پوشش، دارد با این طراحی دشمن و جبههی باطل مخالفت میکند. همان حجاب ولو ضعیف به این معناست که در طراحی دشمن ایفای نقش نمیکند و پیرو اوامر الهی است. برعکس شخص مکشفه و بیحجاب که مرتکب معصیتی شده است که در دعوای کنونی بین ولایت الله و ولایت طاغوت، به گناهی مهم و تعیینکننده تبدیل شده است و نماد مبارزه علیه اسلام و انقلاب شده است.
اما مسئله اینجاست که آیا هر فرد مکشفه و بیحجاب دشمن اسلام و الله و انقلاب است و باید با شمشیر با او مواجه شد؟
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند بخش کثیری از این افراد بیحجاب از نقشهی دشمن بیاطلاع هستند و نمیدانند که چه برنامه و نقشهای علیه اسلام و خودشان شکلگرفته و ناخواسته مشغول تکمیل آن طراحی هستند که اگر بدانند دیگر اسیر آن برنامهها نخواهند شد و به مقابله با آنها خواهند پرداخت.
حال که متوجه این امر شدیم، باید بدانیم که وظیفهی تبیین و گفتگو با این افراد وظیفهی نخبگان است. اساساً جهاد تبیین اینجاست که معنا پیدا میکند و بهعنوان یک راهبرد همیشگی و اصلی تعریف میشود؛ تبیینی که منجر به رشد فهم و ادراک جامعه شود و به آنها افقبخشی کند و عمق به آنها ببخشد؛ وقتی چنین شد دیگر مردم مقهور حربههای دستگاه شیطان نمیشوند و خودشان پیشبرندهی برنامههای اسلام میشوند کمااینکه در تاریخ ثابت کردهاند پیرو مکتب اسلام هستند و خودشان را در طراحی الهی فهم میکنند و برای خودشان نقش قائل هستند.