آخرین وضعیت بدهی ۳۲ هزار میلیارد تومانی نمایشگاه بینالمللی تهران به شهرداری، توسعه حملونقل به واسطه سفر شهردار به چین، صیانت از باغهای شهر، ساماندهی دستفروشان و بافت فرسوده مهمترین محورهایی بودند که چمران به تشریح پیگیریها و عملکرد مدیریت شهری پرداخت.
مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران روز گذشته ۱۳ آبان از مؤسسه همشهری بازدید کرد و در جریان فعالیتهای این مؤسسه قرار گرفت. رئیس شورای شهر تهران در حاشیه این بازدید به سؤالاتی در رابطه با مهمترین مسائل پایتخت پاسخ داد و به واکاوی این موضوعات پرداخت.
نقش حمایتی دولت در تأمین ناوگان
در مقایسه با دوره پیش میتوان به صراحت گفت که دولت در حوزه حملونقل عمومی نقش مهمی داشته و بیشترین نقش را در تامین میزان سرمایهگذاری مربوط به تامین واگن داشته است. در ناوگان اتوبوسرانی، دولت سهم ۸۰ درصدی و شهرداریها سهم ۲۰ درصدی دارند که با تامین اتوبوس بنا به نیاز به شهرها اختصاص داده میشود. دولت سیزدهم با توجه به کمبودهای حوزه حملونقل توجه ویژهای به تهران داشته و از این بابت قدردان هستیم. در سفر اخیر شهردار تهران به چین هم قراردادهایی درخصوص تامین واگن برای متروی تهران منعقد شد که دولت با پرداخت سهم بیش از یک میلیارد دلاری به شهرداری تهران کمک کرد. چرا که این قرارداد از سال ۹۶ بلاتکلیف رها شده بود و اگر امسال تعیین تکلیف نمیکردیم قطعا برای همیشه منتفی میشد.
باز شدن گره ۷ ساله در دوره قبل، از یک سو شهرداری اعتبار کافی برای فعال کردن قرارداد ۶۳۰ دستگاه واگن نداشت و از سوی دیگر هم دولت سهم ۱۵ درصدی خود را نپرداخت، در نهایت تلاشهایی که صورت گرفت، نتیجه نداشت و قرارداد رها شد. در این دوره دولت (وزارت اقتصاد و دارایی، نفت، برنامه و بودجه و بانک مرکزی) و شهرداری با همفکری یکدیگر توانستند از طریق فروش نفت اعتبار لازم را تامین کنند و پس از پرداخت توسط بانک عامل (بانک شهری) به طرف چینی قرارداد فعال و ساخت واگنها آغاز شد. در حوزه اتوبوس هم تفاهمات خوبی صورت گرفته که امیدواریم بهزودی عملیاتی شوند. بهطور کلی به همت دولت و پرداخت اعتبارات گره ۷ ساله ناوگان حملونقل عمومی بهویژه ناوگان ریلی باز شد.
پخش شیرینی پس از ورود ناوگان از چین به تهران
سفر شهردار تهران به چین با اتفاقات خوبی در حوزه حملونقل عمومی همراه بود و ساخت واگنها شروع شد. در این سفر تلاشهای شبانهروزی مدیران شهری از یک سو و اعلام آمادگی شهرداری برای تامین اتوبوس، ناوگان حملونقلی و... از سوی دیگر، شرکتهای چینی را مجاب کرد تا با شهرداری تهران وارد مذاکره شوند. علاوه بر آن در این سفر تفاهماتی هم درخصوص دستگاههای زبالهسوز، ساختوساز و مسکن هم انجام شد و هر دو طرف اعلام آمادگی کردند. با توجه به آمادگی شهرداری تهران درخصوص تامین تجهیزات اعم از ناوگان و ... سفرهایی به شهرهای مختلف چین صورت گرفت و نتایج خوبی هم حاصل شد. به هر حال آنچه برای ما اهمیت دارد ورود ناوگان حملونقل عمومی به تهران و استفاده شهروندان از آنهاست و قطعا آن زمان شیرینی خواهم داد.
عدماجرای درست قانون باغات
باغات یکی از مهمترین و مشکلترین مسائل ما در حوزه مدیریت شهری است و بنده بیشترین تجربه کاری را در این حوزه دارم. در موضوع باغات قانون ۳۰ به ۷۰ درصد وجود دارد؛ یعنی ۷۰ درصد فضای سبز حفظ شود و ساختوساز در ۳۰ درصد و در تراکم اصلی صورت گیرد. متأسفانه در عمل به این قانون مشکلاتی ایجاد شده و آنطور که باید و شاید به قانون عمل نشده است. در واقع همیشه باید تأکید کرد قانون فقط خوب بودنش کافی نیست و باید خوب هم اجرا شود؛ یعنی اگر بهترین قوانین را داشته باشیم، اما خوب اجرا نکنیم، فایدهای نخواهیم داشت. به همین دلیل است که در برخی از نقاط، سهم ۳۰ درصد ساختوساز به ۳۵ تا ۴۰ درصد افزایش یافته و همین امر سبب قطع درختان شده است. مدیریت شهری اهتمام ویژهای به صیانت از باغات دارد، اما میپذیریم که تعدادی از باغات آسیب دیدند.
طرح جدید برای حفظ باغات
در این دوره سعی کردیم طرحی تهیه کنیم که هنوز نهایی نشده، اما در آن آسیبهایی که باغات را تهدید میکند، شناسایی و مزایای حفاظت از باغات هم لحاظ شده است. در حوزه باغات نمیتوانیم صورت مسئله را پاک کنیم و ۱۵ درصد زیربنا در ۲ طبقه به مالکان باغات بدهیم؛ سیاستی که منجر به صدور ۹ مجوز ساختوساز شده که در نهایت هم این ساختوسازها در باغات مناطق پایین ازجمله منطقه ۱۸ عملیاتی شده است. در ظاهر شاید این موضوع، حفاظت از باغات را تداعی کند، اما در واقعیت منجر به نابودی آنها میشود. چرا که وقتی زمینی که درخت ندارد متری ۲۰۰ میلیون تومان است و در مقابل جایی که درخت دارد یک دهم ارزش خواهد داشت، عاملی میشود تا درختان را قطع کنند. این موضوع چنان توجیه اقتصادی دارد که مالکان حاضرند جریمههای میلیونی و حتی میلیاردی بپردازند. چون پس از ساختوساز میتوانند واحدها را گران بفروشند و جریمه پرداخت شده را جبران کنند.
تملک باغات بزرگ توسط شهرداری
چالش شهرداری تهران با خانهباغهاست. چرا که موضوع باغات بزرگ و چند هزار متری مشخص است و شهرداری تهران میتواند با تملک، آنها را به بوستانهای عمومی تبدیل کند. نمونه بارز این اقدام هم در شهر قابل مشاهده است و امروز تعدادی از این باغات با عنوان بوستانهای عمومی در اختیار شهروندان قرار دارد؛ بنابراین سعی مدیریت شهری برای صیانت از خانهباغهایی است که مالکان قصد دارند در بخشی از آن ساختوساز انجام دهند و باید مراقب باشیم تا این کار به فضای سبز ملک آسیب نزند. تهیه طرح جدید و نهایی شدن آن و تصویب در شورای شهر و شورای عالی معماری و شهرسازی، منجر به حفاظت و صیانت باغات میشود.
مشارکت مردم در کاشت درخت
صیانت از باغات عمل درستی است که بخشی از آن با تملک شهرداری حفاظت میشود، اما شهرداری با توجه به بودجه محدودی که در اختیار دارد نمیتواند همه باغات بزرگ (کن و دره اوین) را تملک کند. به همین دلیل باید بهگونهای قانونگذاری شود تا مردم برای کاشت درخت و حفاظت از فضای سبز ترغیب و تشویق شوند. چرا که امروز برخی از مردم، درختان را دشمن میدانند و با بغض به آنها نگاه میکنند. بنابراین وقتی در کاشت درخت مشارکت کنند حتما در نگهداری آن میکوشند.
شرط و شروط ادامه فعالیت نمایشگاه بینالمللی
پرداخت بدهی نمایشگاه بینالمللی به شهرداری موضوعی است که به شهردار منطقه ۳ تأکید کردهایم تا این بدهی ۳۱ هزار میلیارد تومانی را به مسئولان نمایشگاه ابلاغ کنند؛ چراکه در نمایشگاه تمام سازهها را بدون پروانه و پرداخت عوارض ساختهاند. باید این بدهی پرداخت شود؛ در غیراینصورت براساس رأی کمیسیون ماده ۱۰۰ جلوی فعالیتشان گرفته خواهد شد. ما با تعدادی از دوستان صحبت کرده بودیم که اگر باز هم قرار شد، نمایشگاههای شلوغی برگزار شود، در اطراف نمایشگاه بینالمللی، زنجیره انسانی ایجاد کنیم. در گام بعدی اگر این اقدامات نیز جواب نداد از تجربه سال ۱۳۸۲ استفاده خواهیم کرد؛ در آن زمان ورودیها را مسدود کردیم. ما امید داریم که کار به این گزینهها نرسد؛ چون وزیر صمت در این زمینه بسیار روشن و درست فکر میکنند. در جلسهای که با وزیر صمت داشتم، این موضوع را یادآوری کردم و قرار است که جلسه ویژهای با ایشان و شهردار گذاشته شود تا این موضوع به شکل ریشهای حل شود. خواسته ما این است که نمایشگاههای پرازدحام در این محل برگزار نشود و نمایشگاه بینالمللی تنها به برگزاری نمایشگاههای تخصصی با مراجعکنندگان اندک، محدود شود. تغییر در این حد برای ما قابلقبول است. برای این نمایشگاه در طرح جامع نیز برنامههایی درنظر گرفتهایم که امیدواریم اجرایی شود. ما پیشنهاد ایجاد پارک فناوری و علمی داده بودیم تا علاوه بر حفظ فضای سبز، شرایط برای انجام کار مثبتی مهیا شود.
تعیین محل فروش برای همه دستفروشان امکانپذیر نیست
ساماندهی دستفروشها نیازمند این است که هر شهردار منطقه به شکل موضعی، محیط منطقه را پاکسازی کند؛ البته ناگفته نماند که شهردار منطقه امکاناتی ندارد و برای انجام این کار به همکاری مشترک با شرکت ساماندهی و انضباط شهری نیاز است؛ بهعنوان مثال در رابطه با تئاترشهر نیز ما بسیار پیگیری کردیم تا اقدام به جمعآوری دستفروشها شد. براساس پیگیریها شاهد بودیم که سازههای ایجاد شده از سوی دستفروشها، جمع شد، اما متأسفانه بعد از مدتی باز هم دستفروشها بازگشتند؛ البته در حال حاضر هم بعد از 8شب دستفروشها به این محوطه میآیند.
متأسفانه بهدلیل اینکه این افراد کار و شغلی ندارند، به خیابانها برای دستفروشی بازمیگردند. واقعیت این است که هرقدر به این دستفروشها محلی برای کار اختصاص دهیم، بلافاصله افراد دیگری از شهرستانها و روستاها به تهران میآیند و در جای دستفروشهای قبلی مستقر میشوند؛ بنابراین باید کاری کنیم که افراد بهدلیل نبود درآمد و آب مجبور به مهاجرت از روستا و شهرهایشان نباشند و برای دستفروشی به تهران نیایند. یک زمانی اعلام میشد که اگر جمعیت تهران به ۱۴ میلیون نفر برسد، شهر با مشکل جدی آب مواجه خواهد شد، اما در حال حاضر شاهد هستیم که تهران نزدیک به ۱۶ میلیون نفر جمعیت دارد.
برخی وانتیها خیابانها و بزرگراهها را مسدود میکنند
باید قبول کرد که دستفروشی یک مشکل اساسی است که باید نیروی انتظامی نیز پای کار بیاید؛ چون اگر نیروی اتنظامی نباشد، شهرداری بهتنهایی قادر به انجام کار نیست. حکم قضایی در این زمینه سخت صادر و نیروی انتظامی تنها درصورت داشتن حکم قضایی پای کار حاضر میشود. تمام نیروهای مربوطه باید در کنار هم قرار بگیرند و دستفروشی را جمع کنند، حالا مرحله بعد نیز با مشکلات خاص خود همراه است و دستفروشها با هیاهو و اعتراض بهراحتی تن به این کار نمیدهند و حتی بخشی از مردم به این موضوع اعتراض میکنند و خواهان ادامه کار دستفروشان برای گذران زندگیشان هستند. مردم هم راست میگویند؛ چون این دستفروشان برای خرج زندگیشان دست به این کار میزنند.
نکته مهم این است که هرقدر به این دستفروشان، فضا اختصاص بدهیم، باز هم فضا کم خواهد بود؛ حتی اگر ۱۰ برابر میدان مشق به این دستفروشها محل استقرار، اختصاص بدهیم، باز هم کافی نخواهد بود. در منطقه ۱۸ برخی از مغازهها، بساطشان را به وسط خیابان آوردهاند، این دیگر دستفروشی نیست، بلکه به عقیده من، این افراد سودجو هستند. این افراد با چوب و آهن ویترین درست کردهاند و در خیابان گذاشتهاند. مسئله دیگر مربوط به وانتهاست که تردد را در خیابانها و بزرگراهها دچار مشکل میکنند؛ حتی دیده شده است که یک وانتی برای فروش میوه، مسیر تردد در بزرگراه را سد میکند. این مسئله باید حل شود؛ چراکه سودجویی است و سدمعبر از هر منظری که نگاه کنیم، حرام است. باید یک جای خاص برای عدهای تعیین شود تا در روزبازارها فعالیت کنند، اما اینکه بخواهند به همه دستفروشان جایی داده شود، عملی و امکانپذیر نیست و حتی نباید بهدنبال این فکر باشیم؛ چراکه این فکر نادرست است. ناگفته نماند که ما قبول داریم که به این افراد باید کار داده شود تا زندگیشان تأمین شود.
۱۲ هزار هکتار، مساحت بافت فرسوده در تهران حل مسئله بافت فرسوده، یک نسخه ندارد و راههای مختلفی دارد که ما چند مورد را طی کردهایم. ما در دوره سوم شورای شهر تصویب کردیم که بهمنظور تشویق ساختوساز در بافت فرسوده، عوارضی پرداخت نشود؛ حتی چند سال بعد نیز اعلام کردیم تا هزینه تخلف افرادی که در بافت فرسوده تخلف کردهاند، بخشیده شود و از این طریق باز هم افراد به ساختوساز در بافت فرسوده تشویق شدند. خوشبختانه این طرحها نتیجهبخش بود و در آن زمان ۲۰ درصد ساختوساز در بافت فرسوده، افزوده شد. سپس یک طبقه تشویقی برای بافت فرسوده درنظر گرفتیم، اما متأسفانه در دوره قبل این بسته تشویقی را برداشتند و ساختوساز در بافت فرسوده کم و حتی متوقف شد. مردم در این بافتها توان مالی ساختوساز ندارند و اکثر آنها با یک معمار شریک میشوند و اگر ساختوساز کمتر از ۴ طبقه باشد، برای معمار صرفه اقتصادی ندارند. البته در دوره ششم مدیریت شهری دوباره این طرح را زنده و در شورایعالی معماری و شهرسازی هم از این ایده دفاع کردیم. در حال حاضر یک طبقه تشویقی به شکل قانونی داده میشود و حتی اگر عرض کوچه اجازه دهد تا ۶ طبقه نیز اجازه ساخت داده میشود.
یکی از راههای دیگر انبوهسازی است. در این شیوه یک انبوهساز باید دست به خرید مجموعهای از بافتهای فرسوده بزند تا پس از ثبت قرارداد و ساخت مجموعهای از خانه، مشکل بافت فرسوده را حل کند. در این شیوه خیابانها و معابر وسیع و چند نیازمندی اساسی شهر در حوزه بهداشت، آموزش و... تأمین خواهد شد. برای این شیوه باید یک سرمایهگذار پای کار بیاید و بعد براساس متراژ زمینی که افراد دادهاند، به آنها واحد مسکونی بدهد، متأسفانه سرمایهگذارهای کمی وجود دارند که این کار را انجام دهند. سرمایهگذارها با وجود بهصرفه بودن این کار، چندان تمایلی به انجام این گزینه ندارند.
شهرداری نیز با قرارگاه مسکن تلاش کرد تا به این انبوهسازیها کمک کند و محلهای مختلفی را برای طرح درنظر گرفت. در بعضی موارد شاهد بودیم که زمینهایی را جابهجا و تمام بخش فرسوده را به فضای سبز تبدیل کردند و محل دیگری را برای ساختوساز دادند، اما این موارد کم بود؛ البته نباید فراموش کرد که این اقدامات اندک در تهران بیشتر از تمام شهرهای کشور است. با اینکه مساحت بافت فرسوده تهران بیش از ۳ هزار هکتار بود و الان به بیش از ۴ هزار هکتار رسیده است؛ البته اگر راستش را بخواهید این آمار نزدیک به ۱۲ هزار هکتار است؛ چراکه بافت فرسوده، ریزدانه و عدمدسترسی با یکدیگر بافت فرسوده را تشکیل میدهند، برخی نقاط ایمنی کامل از نظر ساختوساز و همچنین دسترسی ندارند و این موارد نیز از نظر ما مانند بافت فرسوده است و باید بازسازی شود.