به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجو، برد کمرنگ و ناپلئونی ایران در ضربات پنالتی نشان از شرایط سخت این بازی برای تیم ما دارد. همین که سوریه به این سطح از فوتبال رسیده است که کم گُل میخورد و در یک هشتم نهایی رقیب ما میشود و سخت میبازد نشان از رشد و توسعه فوتبال در آسیا دارد، ولی ما همچنان اندرخم یک کوچهایم. کامبک کوپر شاید صرفا روی شخصیت تیمی ایران ناتمام ماند وگرنه ورق شکل دیگری در حال برگشتن برای ما بود.
دوئل.
دوئل امیرقلعهنوعی با ادعای بازی تهاجمی و هکتورکوپر با فلسفه واکنشگرا در هر صورت به سود مربی ایرانی به پایان رسید. امیرقلعهنوعی در روزی که میرفت تمام داشتهها و حتی اعتبار خود را شاید با کمی بدشانسی و بدبیاری حراج نماید توانست از مخمصهای بیرون بیاید که ماندن در آن حیثیت فوتبال ما را خدشهدار میکرد.
سلطان به سلامت بادا.
روزگار سرمربی ایران روی نیمکت تیمملی به مانند سلطانی است که کابینه او بیشتر از اینکه به او در اداره مُلک تحت فرمانش کمک کنند مشغول تکریم و تطهیر سلطان هستند تا آنها در هر صورت در کنار او باشند.
قلعهنوعی باید یک نهیب به خود و یک تکانی به آن خَدَم و حَشَم همراه بدهد که در بزنگاهها دست او را بگیرند نه اینکه صرفا تماشاگر باشند و مشوق.
آمار.
آمار بازی با سوریه تمام و کمال به نفع ایران است و میتوان به آن استناد کرد، اما آیا با دادن آمار میتوان صرفا صعود کرد؟ اصلا با نگاه دیگر به این موضوع اینکه ما جلوی سوریه مالکیت بالایی داشتیم، کرنر متعدد و موقعیتهای تکبه تک ایجاد کردیم بهتآور است؟! مگر روند طبیعی این بازی همین نباید باشد، غیر از این باشد باید متعجب شد.
تعویضها.
قبل از زدن ضربه پنالتی بر علیه ایران در حالیکه تنها بایک گل جلو هستیم تغییرات تاکتیکی شکل میگیرد. البته که تصمیم از قبل گرفته شده بود، اما سادهلوحانه است اگر فکر کنیم تفکرات قبل از پنالتی منجر به گل با تفکرات بعد از گل خورده کادرفنی تفاوتی ندارد؟ اما یچ مکث یا درنگی در تغییرات دقیقا قبل از لحظه پنالتی سوریه از طرف کادرفنی نشد.
تغییرات سنتی این دوره هم را باید به نام محمدمحبی و امیدابراهیمی به جای قایدی و قدوس است حدود دقیقه هفتاد نوشت.
فضای خالی.
هم در بازیهای دور گروهی و هم در بازی با سوریه فضای مابین مدافعین و خط هافبک در یک سوم دفاعی ایران زیاد است، عدم حمایت هافبکها و گپهای موجود نشان از عدم همکاری مناسب عناصر هجومی در فاز دفاعی دارد.
ذهنیت نامناسب.
نیمه دوم در حالی بازی را به سوریها واگذار کردیم که در ده، پانزده دقیقه ابتدای این نیمه کارتهای زرد زیادی را دریافت کردیم و با توجه به سبک بازی تیم سوریه احتمال هر اتفاقی میرفت. عدم ذهنیت مناسب و پایین آمدن بار روانی تیم در این نیمه برای کادرفنی میتواند هشداری برای بازی با ژاپن باشد که باعث به هم ریختگی سازماندهی تیمی نشود. به لحظه و مکان اخراج طارمی دقت کنید، این درهمآمیختگی و ذهنیت نامناسب قطعا بیشتر به چشم میآید.
کنفرانس خبری.
چه در کنفرانس خبری قبل و چه بَعد بازی سرمربی تیم به بیراهه رفت. اخراج در فلان جام ملتها به هر دلیلی ربطی به بازی با سوریه نخواهد داشت و یقه گرفتن سوریه صرفا ربطی به بازیکنان بزرگ و عدم بزرگی آنها در زمین ندارد.
خود شکن آینه شکستن خطاست.
انتهای پیام/