به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، چهارمین نشست از دوازدهمین دورۀ کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «نظریۀ مشارکت در نظام مردمسالاری دینی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر به صورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا گفت: در این جلسه میخواهم راجع به «صورتبندی مشارکت» بحث کنیم؛ یعنی شما اگر ماده اولیه را آوردید، چه چیزی میتوانید با آن درست کنید؟ آن چیزی که درست میشود صورت آن کار است؛ یعنی همان مثال میز را اگر تصور کنیم، شما چوب و میخ و چسب و ... را میدهید دست نجار تا با آن یک میز چهار پایه درست کند. حالا ما میخواهیم با مواد اولیه مشارکت یک میز مشارکت درست کنیم. سوال این است که این میز مشارکت چگونه هست؟ چند پایه هست؟ چه شکلی دارد؟ این شکل و صورت مشارکت بحث بسیار مهمی است.
وی افزود: برای روشن شدن مفهوم مشارکت، به مشارکت در انقلاب اسلامی اشاره میکنم: قبل از انقلاب، مردم به طور فزایندهای در فعالیتهای سیاسی شرکت نمیکردند، اما با پیشرفت زمان، شرکت مردم در اعتراضات افزایش یافت، بهطوریکه در بسیاری از شهرها، اکثریت مردم در راهپیماییها حضور داشتند. این اراده و تصمیم و حضور در راهپیماییها به معنای مواد اولیه مشارکت بود. حضور در راهپیماییها و نمایش قدرت مردم در خیابانها، عملی شدن این اصل مشارکت بود.
وی با اشاره به اینکه برای تبیین بحث مشارکت، سراغ قرآن میرویم تا ببینیم که آیا میتوانیم در قرآن و سیره پیامبر (ص)، مبانی مشارکت را پیدا کنیم؟، گفت: پیامبر اسلام در دوران اولیه بعثت، زمان زیادی را در مکه بودند. در این دوره، پیامبر تنها بود و جمعیتی اطرافش نداشت. او در این مدت سعی میکرد جامعه را برای مشارکت آماده کند، اما با موانعی مواجه بود. جامعهای که با آن سر و کار داشت، مشرک و به تأسی از دوران جاهلی بودند. بنابراین، پیامبر با شرایط دشواری مواجه بود که باید با آنها مقابله کند تا بستر مشارکت را فراهم کند.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه اظهارکرد: در این دوران پیامبر (ص) میخواهد مشارکت ایجاد کند؛ یعنی یک جمعیتی را به میدان بیاورد. آن جمعیت مواد اولیهاش حتی به اندازه چوب هم آماده نیست؛ چون چوب در جنگل هست باید با یک اره بروید آن را ببرید و بیاورید. ولی پیامبر با انسانهایی سر و کار دارند که میخواهند با پیامبر مبارزه کنند و علیه ایشان بجنگند. آنها نمیگذارند بعثت در جامعه منتشر شود؛ لذا کار پیامبر در آمادهسازی بستر آن ماده اولیه مشارکت بسیار دشوار است.
وی افزود: در این دوره آرام آرام، انسانها به عنوان مواد اولیهای برای مشارکت در اهداف و اعمال پیامبر دیده میشوند. آنان که تصمیم میگیرند، اراده میکنند، اعتقاد پیدا میکنند و عمل میکنند، در میدان حاضر میشوند و با پیامبر همراه میشوند. در واقع، تمامی این اقدامات بخشی از مشارکت انسانها در اهداف پیامبر هستند. پیامبر در این ۱۳ سال بسیار زحمت کشیده است، به گونهای که خودش فرموده است هیچ پیامبری به اندازه من زحمت نکشیده است.
استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: مطالعۀ سورههای قرآنی این دوران به ما نشان میدهد که چطور پیامبر از مواد اولیهای که جمعآوری کرده است، مشارکتی قوی را در دین میسازد. این سورهها شامل مطالبی است که در شرایط خاص و مختلفی نازل شدهاند و به پیامبر در تحقق اهدافش کمک میکنند و نشان میدهد که چطور پیامبر با زحمات فراوان، توانسته است انسانها را به مشارکت در دین و اعتقاد به اهدافش دعوت کند و با تلاشهایش، پایههای دین را برای آینده مستحکم کند.
وی افزود: در آن دوران، پس از وقوع حادثه شعب ابیطالب و درگذشت همسر و عموی پیامبر (ص)، پشتوانه اجتماعی، قبیلهای و اقتصادی مسلمانان ضعیف شده و فشارها بر آنها افزایش یافته است. این وضعیت باعث نگرانی پیامبر درباره آینده مردم میشود، زیرا او میترسد که تحت فشار و سختیها، مردم ممکن است از دین خسته شده و از او رویگردان شوند.
مولف کتاب آینده پژوهی انقلاب اسلامی بیان داشت: پیامبر تصمیم به هجرت که عملیاتی پیچیده و سنگینی است، میگیرد. پیامبر برای مشارکت مردم در این عملیات، از آنان میخواهد که همه چیزشان را رها کنند و با او همراهی کنند. این نشان از مشارکت و وفاداری واقعی مردم نسبت به پیامبر است. هجرت نه تنها یک تغییر فیزیکی از مکان به مکان است، بلکه نمادی از تلاش برای تغییر وضعیت و تامین آینده است که با مشارکت مردم امکانپذیر میشود.
وی افزود: آیه ۲۱۸ از سوره بقره از اهمیت مشارکت و همکاری در مهاجرت سخن میگوید، این آیه بیان میکند که کسانی که ایمان آورده و مهاجرت کرده و در راه خدا جهاد کردهاند، به رحمت الهی امیدوارند. سوره آل عمران نیز از سورههایی است که ماجرای مهاجرت و مشکلات آن را بیان میکند. آیه ۱۹۵ از این سوره به مشکلاتی که مهاجرین در پیش روی داشتند اشاره میکند و اهمیت نصرت و کمک به آنها را مورد تأکید قرار میدهد. «والذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم».
وی با اشاره به اینکه از مهاجرت در اسلام به عنوان یک نوع مشارکت و همکاری برای تحقق اهداف الهی تجلیل شده است و اهمیت بسیاری دارد، افزود: آنقدر این مشارکت گسترده بود که مثل دوران کرونا چطور مردم به میدان میآمدند و کمک میکردند. همه مساجد و محافل به کمکرسانی به بیمارستانها و بیماران و کسانی که مشکل داشتند و گرفتار بودند، تبدیل شده بود. یا در دوران جنگ کمک به جبههها به یک پدیده مشارکت گسترده تبدیل شد یا در دوران اول انقلاب هم یک چنین چیزی داشتیم. مهاجرت هم تبدیل به یک مشارکت شد و قرآن هم از مهاجرین تجلیل میکند و هم از انصار.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: خداوند در سوره انفال که از سورههایی است که در مدینه نازل شده، میفرماید «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ» کسانی که آن ماده اولیه مشارکت را فراهم کردند. ایمان آوردند، هجرت کردند، در راه خدا با همه اموالشان مشارکت کردند و در جنگ بدر و احد و... به میدان آمدند، اینها دوستان همدیگر و اولیاء خدا و تحت ولایت الهی هستند.
وی افزود: گروه دیگر مؤمنان ضعیفالایمان بودند که در مکه ایمان آوردند، ولی با پیامبر هجرت نکردند و در این پدیده، مشارکت نکردند. قرآن دربارۀ آنان میفرماید که «مالکم من ولایتهم من شیء»، آنها دیگر جزء شما و دوستان شما نیستند، چون در آن موقعی که نیاز فعال در مهاجرت بود نیامدند. دیگر آنها از تحت ولایت شما و دوستی شما به عنوان شهروندان مدینه نیستند، البته قرآن راه را نمیبندد میفرماید: «حتی یهاجروا» البته اگر الان هم هجرت کنند و بیایند، قبولشان کنید و تحویلشان بگیرید. این خیلی نکته مهمی است.
استاد مهاجرنیا در ادامه گفت: بعضی وقتها ما در بعد از انقلاب اینطور عمل نکردیم. مثلاً یک کسی در انقلاب مشارکت نکرده و انقلابی نبوده است. اما بالاخره مسلمان و شیعه بوده، مخالف نبوده است، ولی کاری هم نکرده است. ما دیگر مارک ضد انقلابی به او زدهایم، دیگر او را تحویل نمیگیریم. در حالی که اگر او بعداً هم وارد شود، بعداً بیاید انقلابی شود و اعلام حمایت کند. باید او را بپذیریم. قرآن میگوید «حتی یهاجروا» یعنی اگر مهاجرت کنند آنها را بپذیرید. «من ولایة». جزء ولایت شما میشوند، دوستان شما هستند. منتها ما خیلی سختگیر هستیم اگر یک کسی مارک عدم همراهی به او خورد، دیگر سخت است که او را بپذیریم.
وی افزود: یک نوع مشارکت دیگری در قرآن داریم به نام «استقامت». قرآن میفرماید: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْت» بر اساس آن مبانی بلند شوید و با این الگوها حرکت کنید، استقامت به معنای کلی آن یک مقوله مشارکتی هست که همه را به ورود و ایستادگی و پایداری در مسیر دین دعوت میکند. امروز هم در منطقه غرب آسیا در مقابل اسرائیل جریانی تحت عنوان جبهه مقاومت تشکیل شده که میشود آنرا با دوران مدینه تطبیق داد.
وی افزود: در سوره احقاف آیه ۱۳ میفرماید «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» آنهایی که گفتند خدا، مواد اولیه مشارکت را فراهم کردند. «ثُمَّ اسْتَقامُوا»، با آن ماده صورتبندی درست کردند. صورت آن ماده تبدیل به استقامت شد. استقامت صورتبندی نوینی هست بر پایه ایمان که یک نوع مشارکت و مسئولیت همگانی را ایجاد میکند. بعد میفرماید «فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون» کسانی که در این جریان مقاومتی مشارکت میکنند هیچ ترسی بر گذشته و آینده خود ندارند.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهردر ادامه با اشاره به آیاتی از قران کریم در خصوص مشارکت اهالی مکه و مدینه گفت: اگر ماده اولیه مشارکت سیاسی را در سه عنصر اندیشه، ایمان و اراده معطوف بهعمل بدانیم، دو پدیدۀ مهم «استقامت» و «هجرت» دو مصداق از عرصههای مشارکت سیاسی مؤمنان در دوره ۱۳ساله مکه هستند. حضور فعال تازه مسلمانان در این دو عرصه سبب قدرتسازی برای آیندۀ مسلمانان شد و در دورۀ ۱۰ساله مدینه منوره هم عرصههایی همانند: «پیمان اخوت و وحدت»، «جهاد فی سبیلالله»، «انتصار مالی مهاجران» و «تشکیل حکومت اسلامی» از مصادیق مشارکت عمومی بودند. اینها شواهد تاریخی یک «نظریه مشارکت سیاسی اسلامی» هستند که باید بر اساس آموزههای قرآنی تحلیل و تبیین شوند.
وی در پایان گفت: امام راحل به ما فرمودند که پرچم انقلاب را باید در دنیا برافراشته کنید؛ این مأموریت ما هست. معنای آن این هست که بایدپیام انقلاب اسلامی را برسانیم. جریان اخیر حقیقتاً بخشی از پیام را رساند. این اتفاقاتی که دانشگاههای آمریکا میبینید اینها تأثیرات و حاصل انقلاب اسلامی هست. اینها مأموریتی بود که انقلاب اسلامی دنبال آن بود. مشارکت در جبهه مقاومت یعنی مقاومت در رساندن پیام، ایستادن بر پیام انقلاب اسلامی و مداومت بر این شعار انقلاب که الحمدلله زمینههای آن در حال فراهم شدن هست.